ساحل دریا

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.
ساحل دریا

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.

انتخابات ۲۴ آذر ۸۵ - قسمت اول

انتخابات ۲۴ آذر ۸۵  - قسمت اول

دغدغه ی رشد و توسعه ی شهرستان رامسر ؛ عاملی بود که باعث شد در حرکت های توسعه محور اجتماعی وارد شوم ؛ این حوزه ها را می توان پایه گذاری کانون دانشجویان و دانش آموختگان مازندران ( رامسر ) و شرکت در هیات موسس کانون دوستی رامسر ؛ رامسری های مقیم تهران را نام برد.

شرکت در فعالیت های جانبی دیگر ازجمله تلاش برای برگزاری   نمایشگاه فرهنگی ؛ گردشگری ؛ صنایع دستی دررامسر ؛ تلاش برای جذب اعتبارات لازم برای تکمیل سد میجران ؛ تلاش برای برگزاری مسابقات جهانی فول کیک بوکسینگ در رامسر ؛ همکاری با نهادهای فرهنگی رامسر برای برگزاری هرچه بهتر مراسم و مجالس ویژه ی مذهبی و ملی و ... از جمله کارهایم بود.

اما وضعیت تاسف بار و رقت انگیز رشد و توسعه ی رامسر اصلا رضایت بخش نبود. 

شهریور ۸۵ بود که زمزمه ی برگزاری انتخابات دوره ی سوم شورای شهر جدی شد. همزمان با اخبار داغ انتخابات شورای شهر در چند شهر کشور انتخابات میان دوره ای مجلس شورای اسلامی نیز برگزار می شد؛ از جمله ی این شهرها می توان حوزه ی انتخابیه ی تهران ؛ ری ؛ شمیرانات و اسلام شهر رانام برد.در این حوزه ی انتخابیه دو نماینده می توانستند با کسب آرای مردم وارد مجلس شوند.

 راه برون رفت از مشکلات منطقه را حضور فعال در عرصه ی تصمیم گیری و تصمیم سازی منطقه یافتم با دوستان زیادی مشورت کردم و برای کسب تجربه خود را آماده ی شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی کردم. عده ای از دوستان اعتقاد داشتند برای اینکه شهروندان حوزه ی انتخابیه ی تنکابن و رامسر با بنده  بیشتر آشنا شوند ؛ و برای حضور جدی در صحنه ی اجتماعی شهرستان ؛ کاندیدای شورای شهر رامسر شوم.

پس از بررسی و کنکاش چند عامل زیر باعث شدند که از حضور در فعالیت های شورای شهر رامسر کنار بکشم . ازجمله :

 - حضور افراد تحصیلکرده ؛ صاحب فکر و علاقه مند به توسعه در انتخابات شورای شهر رامسر ( هرچند که این مهم با حضور افراد تحصیلکرده و گذشت یکسال از آن انتخاب ؛ تحقق نیافت. )

 - فرض اینکه در انتخابات شورای شهر رامسر شرکت می کردم تا به عنوان کاندیدای مجلس به مردم معرفی شوم دو عامل منفی را پشت سر داشت :

۱ - اگر در انتخابات شرکت می کردم و موفق به اخذ رای می شدم ؛ آنگاه خروج از شورای شهر پشت کردن به مردمی می دانستم که با اشتیاق و رای خود مرا وارد شورا کرده بودند و خروجم از شورا دهن کجی به مردم فهیم منطقه تلقی می شد.طبیعتا رویکرد مثبتی از این امر برایم متصور نبود ؛ چراکه مردم به راحتی بیان می کردند : «  که مهدی حلاجیان جوش خودش رو می زنه و برای رسیدن به قدرت حرفهای قشنگ می زنه. » و این امر با اشاره به تفکر توسعه محور م همخوانی نداشت.

 ۲ - اگر شرکت در انتخابات با شکست مواجه می شد اوضاع بدتر بود چراکه مردم بیان می کردند : « مهدی حلاجیان تو شورای شهر رای نیاورده اونوقت توقع داره در انتخابات مجلس رای بیاره . »

عده ای دیگر از دوستان معتقد بودند در انتخابات شورای شهر تهران شرکت کنم.پس از بررسی جوانب کار؛ حضور بیش از هزار کاندیدا در تهران طبق آمار انتخابات گذشته و شرایط ویژه ی انتخابات تهران و رای آوردن لیست ها و علاوه بر آن گستردگی بزرگ شهر تهران عاملی بود که اندوختن تجربه ی لازم برای شرکت در انتخابات مجلس تنکابن و رامسر را برایم به دنبال نداشت. اما باشرکت در انتخابات مجلس تهرات با اشاره به تفکیک انتخابات مجلس و شورای شهر تهران در اسلامشهر ؛ این شهر پایه ی مناسبی برای کسب تجربه ی شهرستانی انتخابات ؛  محسوب می شد.

مجموع این عوامل و جمع بندی نظرات دوستان درنهایت به این سمت سوق داده شدم که به عنوان نمونه و تجربه در انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه ی انتخابیه ی تهران ؛ ری ؛ شمیرانات و اسلامشهر ثبت نام کنم.

با آنکه مطمئن بودم در انتخابات تهران پیروز میدان نیستم و با اشاره به وسعت غیر قابل پوشش این حوزه ی انتخابیه ؛ برای کاندیدای مستقلی چون بنده ؛ فعالانه و با تلاش و دلگرمی وسیع وارد این عرصه ی خطیر شدم. بعضی از دوستان حرف هایم را باور نمی کردند و برایشان قابل هضم نبود که چرا دست به این اقدام بی حاصل می زنم . عده ای نیز یاس و ناامیدی پس از ناکامی در انتخابات را عاملی برای سرخوردگی در انتخابات آتی می دانستند.

با اشاره به تفکر مستقل و به منظور کسب حمایت های مالی آنان ؛ با گروه های چپ و راست وارد مذاکره شدم تا بلکه وارد فضای حمایتی آنان شوم. اما در این فضا متوجه حضور غیر قابل باور سرشناسان اعضای حزب ها و گروه ها شدم. تجربه ی برگزاری انتخابات میان دوره ای های گذشته نشان داده بود که احزاب حاضر به سرمایه گذاری سنگین برای ورود دو نماینده به مجلس نیستند. اما این بار وضعیت فرق می کرد حدود صد نفر کاندیدای میان دوره ای هفتم مجلس شدند. حضور چهره های سرشناسی چون حسن غفوری فرد ؛ سهیلاجلودارزاده ؛ اسدالله بادامچیان ؛ سیدعلی اکبرموسوی حسینی ؛ سعید رجائی خراسانی ؛ محمود صابرهمیشگی ؛ محمد طاها عبدخدائی و ... از کسانی که سابقه ی چندبار حضور در انتخابات مجلس و حضور در مجلس ؛ را داشتند ؛ جالب توجه بود .

در تاریخ ۲۰ مهرماه ۸۵ به همراه محمدولی حلاجیان و سید ابراهیم غیاثی به وزارت کشور رفته و به عنوان داوطلب نمایندگی دومین میان دوره ای هفتمین دوره ی مجلس شورای اسلامی ثبت نام کردم. در هنگام ثبت نام با ۱۲ ثبت نام کننده ی دیگر آشنا شدم و شماره تماس های آنان را برای ارتباطات بعدی گرفتم. ازمیان این ۱۲ نفر پس از اعلام نظر شورای نگهبان ۵ نفر رد صلاحیت شده بودند.

در تاریخ ۱۴ آبان ۸۵ با نامه ی محرمانه شماره ی ۱۲۷/۲/م/۷ آقای آقاتقی معاون استاندار و فرماندار تهران ؛ هیات مرکزی نظارت بر انتخابات ؛ نظر هیات اجرائی دائر بر واجد شرایط بودن بنده را مورد تائید قرارداد. در این نامه تاکید شده بود داوطلبان پس از اعلام رسمی شورای نگهبان ( یک هفته قبل از انتخابات ) حق تبلیغ دارند.

در نهایت تعداد افراد حاضر در رقابت انتخاباتی ۱۰۰ نفر شدند ؛ انتخاباتی که به لحاظ تعداد شرکت کننده در میان دوره ای تهران ؛ شگفت انگیز و بی سابقه بود.

نظرات 6 + ارسال نظر
داریوش فریاد رامسر دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 05:52 ب.ظ http://yellramsar.blogfa.com

سلام مهندس جان عالی و بی نظره مطالب تان چه خبر چند وقت مطالبت کند پیش می ره دلیلشه چی می تونه باشه

کورش سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:53 ب.ظ http://noorandish.blogfa.com

سلام از دیدنت کامنت جنابعالی مسرور شدم امیدوارم در این فضای مجازی بیشتر بتوانیم همدیگر را ببینیم
دیگر آنکه فقط به فکر توسعه رامسر نباش آن هم تنها با رفتن به مجلس به فکر یک اتحاد ملی برای توسعه ایران باشیم اخلاقیات ما ایرانیان وفرهگ ما دارد از بین می رود در بد دوره ای از تاریخ این ملک زندگی می کنیم
کاش این زمانه زیر و رو شود روی خیری به ما نشان نمی دهد

کورش چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 07:52 ب.ظ

مهدی جان حرف هایت را قبول دارم اما منظور من آن بود که حتی اگر به مجلس بروی هم میباید کشوری فکر کنی نه منطقه ای.
به علاوه رفتن به مجلس هدف نشود که مطمئنا فساد اخلاق را در پیش دارد
منظور من از اتحاد ملی نیز جز اینکه کشوری بیاندیشیم نبود که من نیز دیگر در این سن و سال خیال خام در دل نمی پرورم

سید مهدی طاهری پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:49 ب.ظ http://delnewesht.blogsky.com

سلام
بابا کجایی ٬سر نمی زنی و بی خبر می گذری؟

کورش یکشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:26 ب.ظ http://noorandish.blogfa.com

سلام
از پیوند با نوراندیش ممنونم ساحل دریا نیز پیوند شد به علاوه نوراندیش به روز شده سر بزنیدموضوع مهمی است من نظرم را گفته ام نظر جنابعالی را نیز می خواهم
ممنون

کوروش پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:37 ب.ظ http://noorandish.blogfa.com

سالروز2خرداد را که در آن زیستیم وز شوق زیستن گریستیم به خاطر آورده بزرگ میداریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد