ساحل دریا

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.
ساحل دریا

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.

حاشیه های یک خبر سخیف!!!

سخن مدیر مسوول و سردبیر هفته نامه ی « ساحل دریا » ،  مهدی حلاجیان ؛ شماره ی 112 ؛   6  خرداد ماه  1397


در نشست شورای مشترک اداری شهرستان های تنکابن رامسر و عباس آباد ، محمدی امام جمعه عباس آباد ، در سخنان انتقادی از برپائی جشن و شادی به جای پرداختن به افکار شهید مطهری گلایه نمود و انتقاداتی را نسبت به فرهنگیان و آموزش و پرورش مطرح کرد و اشکالات جامعه را ناشی از ضعف فرهنگیان برشمرد.


پس از پایان یافتن سخنان امام جمعه عباس آباد ، محمدصادق امین نیا رییس آموزش و پرورش رامسر با برخواستن از جای خود و اجازه گرفتن از رییس جلسه ، از حسین زادگان معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران و رییس جلسه خواست دقایقی صحبت کند


وی پذیرفت و از او خواست پشت تریبون بیاید. اما امین نیا با کسب اجازه !!! از همان محل ایستادن خود شروع به صحبت نمود و با بیان این که امام جمعه عباس آباد روزی دانش آموز بود و معلمان به وی درس را آموزش داده اند ، از صحبت های این مسوول علیه فرهنگیان ابراز تاسف کرد.پس از این سخنان امام جمعه نقدی بر صحبت های امین نیا کرد و متقابل امین نیا پاسخ گفت. واکنش پرسش و پاسخ های دوطرفه ادامه یافت که باعث همهمه در جلسه شد. در یکی از پاسخ های این مباحثه پس از صحبت های امین نیا و طرح سوال ائمه جمعه برای امور فرهنگی نسل پس از انقلاب چه کردند ؟  ، حاضرین که از روسای ادارات سه شهرستان بودند با تشویق پیاپی از سخنان امین نیا و قشر فرهنگی حمایت کردند.در نهایت حسین زادگان معاون سیاسی استاندار با پادرمیانی به این مباحثه پایان داد.


تقابل میان سخنان امام جمعه ی عباس آباد و امین نیا ، سوژه ای شد که در همان لحظه ، خبری و خبرساز شد. همه به دنبال صدای ضبط شده ی طرفین بودند . اکثرا در حمایت امین نیا و صحه بر گفتارش و جمعی نیز در حمایت از امام جمعه ی عباس آباد ، قلمفرسائی کرده و یا موضوع نقل محافل دوستانه گردید. فشار وارده بر امین نیا و سکوت معنا دار او برای حفظ وحدت و پاسداری از ارزش های انقلابی ، برخی حامیان سخنان امام جمعه را مجاب کرد که احتمالا امین نیا را باید کوبید و او نباید در مقابل سخنان امام جمعه موضع گیری می کرد. برخی نیز به دنبال ماهی گیری خود ، از آب گل آلود شده ی مباحثه ی این دو نفر بودند.


فضا رو به آرامش می رفت که خطبه های نماز جمعه ی سید جعفر رضائی امام جمعه ی شهرستان رامسر ، دوباره مباحث جدیدی را به موضوع اضافه کرد.امام جمعه رامسر در خطبه های نماز جمعه بدون اشاره به مقدمه ی گفت و گوی دو نفره در شورای اداری ، گفت :ادبیات رئیس آموزش و پرورش رامسر خطاب به امام جمعه عباس آباد با ادبیاتی پائین ، سخیف و نادرست بود ؛ انتقادات امام جمعه عباس آباد با هدف خیرخواهانه مطرح شد ؛ اصحاب رسانه توجه داشته باشند که التهاب آفرینی به جامعه ، خیانت به کشور است ؛ همه را دعوت به وحدت می کنم ؛ نباید به اسم روشنگری، التهاب آفرینی کنیم ؛ همه باید به جایگاه امامت جمعه، احترام بگذارند ؛ امام جمعه ی عباس آباد انتقاداتی را داشتند که بنده نیز این انتقادات را دارم که چرا مدارسی که در کمترین هزینه های جاری خود مانده اند باید برای فلان جشن، صد میلیون هزینه کنند و نباید هر موضوعی را به دورن جامعه بکشانیم در حالی که آن حاشیه، در همان جلسه جمع شد.


اولین واکنش به سخنان امام جمعه رامسر از سوی شیخ صفر قاسمی با جملات ؛ " امام جمعه رامسر پای درد دل فرهنگیان بنشیند ، ادبیات رئیس آموزش و پرورش دربیان انتقاد و‌ دفاع از حق فرهنگیان بود و متهم کردن اصحاب رسانه به التهاب آفرینی کارشناسی نشده و غیر منطقی است‌ ؛ آغاز شد. وی نوشت هرچه فکر کردم نه جناب آقای امین نیا را زیبنده این تعبیر دانستم و نه سخنان اعتراضی او را "سخیف " یافتم. لذا انتظار داریم: روحانیت به طور عام و امامان محترم جمعه به طور خاص با تاسی از پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام و علمای بزرگ ، از نقد و اعتراض به خود استقبال کنند و فضایی ایجاد نکنند که مخالفان و منتقدین و معترضین به رفتار و کردار و گفتار آنان در جامعه با لکنت زبان مواجه شوند و بهتر است از تریبون نماز جمعه و هر تریبونی که در اختیار مبلغان محترم جامعه است در نقد ادبیات مخالفان از بهترین واژه ها و مهربانانه ترین قول ها استفاده کنیم تا تاثیر گذار و اثربخش باشد.چرا انعکاس بسیار ساده یک خبر ، التهاب آفرینی در جامعه نامیده می شود و خبرنگاران محترم التهاب آفرین معرفی می شوند؟ و بپذیریم همان طور که امام جمعه حق دارد انتقاد و اعتراض کند و انتقاد وارد و غیر وارد او خیرخواهانه خوانده می شود ، هر شهروند و مخاطب سخنان او نیز حق دارد ناصحانه و صادقانه و شجاعانه وغیر متملقانه به سخنان او اعتراض و انتقاد و حتی با او مخالفت کند و این نه تنها مذموم نیست بلکه دقیقا" عمل به سیره حضرات معصومین علیهم السلام است و باید در تمامی سطوح جامعه و ارکان قدرت، به ویژه در نهاد روحانیت نهادینه شود."


این که هر حرف امام جمعه ، درست یا غلط خیرخواهنه تلقی شود و منتقدین انسان هائی سخیف نامیده شوند ، کشیدن دیوار مصونیت است و احساس معصومیت در آن ها را تقویت می کند ، آرام آرام رفتار دیکتاتور مآبانه را در آن ها نهادینه خواهد کرد و این امر با هیچ یک از آموزه های دینی هماهنگی ندارد!


چطور است که انتشار خبر سخیف خواندن سخنان یک مدیر فرهنگی از سوی امام جمعه التهاب آفرینی و تحریک جامعه محسوب نمی شود اما انتشار خبر دفاع جانانه ی همان مدیر فرهنگی از زیر مجموعه اش التهاب آفرینی و آب در آسیاب دشمن ریختن می شود؟ !!!


 مثلا طرح سوال چرا برگزاری کنسرت های موسیقی پاپ در یک محدوده ی زمانی  در غرب یک شهرستان حلال و در شرق آن حرام و ممنوع اعلام می شود؟ ویا ملاک حلیت و حرمت این دو چه بود؟  مصداق التهاب آفرینی است؟ و یا سوال امین نیا در انتقاد به امام جمعه ی عباس آباد مبنی بر ائمه ی جمعه برای فرهنگ جامعه چه کرده اند؟ مصداق دشمن شاد کنی است؟

این که انتقاد هم لباس امام جمعه نیت خوانی می شود و هدف خیرخواهانه او درشت می گردد اما انتقاد ناصحانه ی امین نیا با برداشتی ناصواب ، قضاوت شده و سخیف خوانده می شود ، بدون شنیدن حرف های دو طرف ؛ از عدل و انصاف خارج است.

 رضائی همه را دعوت به وحدت کرده است و خواسته به ائمه جمعه احترام گذاشته شود ، اما او در همین خطبه طبل فراغ می کوبد و از سخنان سخیف ، التهاب آفرینی ، هم نوائی با دشمن عده ای دیگر سخن می گوید ، او اعتقاد دارد نباید هر موضوعی را به درون جامعه بکشانیم در حالی که آن حاشیه ، در همان جلسه جمع شد  اما او زیرکانه ی امین نیا را با طرح جشن یکصد میلیونی در مدرسه ای !!! زیر سوال می برد  و خطبه ی او جمع اضداد می گردد.


در چند شماره ی قبل مطلبی نوشتم با عنوان " کو گوش شنوا " و پس از آن قصد نوشتن سرمقاله ای را نداشتم ، اما اکنون فراتر از گوش شنوا ، موضوع  زدن اتهام ناروا است و نمی شود آن را تحمل کرد.


کار رسانه خبر رسانی است و در این اطلاع رسانی حتما دو طرف قرار می گیرند که احساس می کنند له یا علیه آن ها مطلب نوشته شده است. این که برای هر نوشته ای منتظر واکنشی باشیم  ، شاید طبیعت کار باشد اما نشان دادن مرگ برای خو گرفتن به تب و لرز را شایسته نمی دانم. این که تا به امروز در مقابل رفتار غیر اخلاقی و غیر اسلامی عده ای اعم از مکلا و معمم  ، مردم و برخی مسوولین سکوت کرده اند ، بدین معنا نیست که همه ی حرف های طرف مقابل صحیح و بدون خدشه است.


معتقدم باب گفت و گوی دو طرفه باید باز باشد تا مردم بتوانند خواسته های خویش را مطرح نمایند ، هر چند عشق به میز ، جایگاه ، قدرت ، ثروت و صدر مجلس نشینی ؛ چشم عده ای را کم فروغ کرده ، برخی نیز از ترس آبرو و تحت فشار قرار گرفتن بی ملاحظه و خطاب شدن با جملات سخیف و التهاب آفرین ، روزه ی سکوت مرگ گرفته اند و یا عده ای نیز چون مرغکی دست آموز دنبال آب و دانه ای برای سرکردن چند روز دنیا هستند . بدیهی است که این امر فسادهای روشن را نهادینه کرده و همه با نگاه انتقادی درونی و خود سانسوری بیرونی ، منتظر گذران روزمرگی خود شده اند.و این آفتی است که همه گیر شده و البته هیچ کس دم بر نمی آورد!!! پس فقط باید دعا کرد که خدایا عاقبت همه را ختم به خیر کن و این نمی شود الا عمل به ذکر : والعاقبه للمتقین