ساحل دریا

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.
ساحل دریا

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.

قیمت

سخن مدیر مسوول و سردبیر هفته نامه ی « ساحل دریا » ،  مهدی حلاجیان ؛ شماره ی  94  ؛   16  خرداد ماه  1396



خدا رحمت کند شیخ عبدالرزاق الهیان را . او دبیر ادبیات عرب و معارف ما در دوره ی دبیرستان بود. کمتر دیده بودیم عصبی شود و حرف درشتی را حواله ی دانش آموزی کند. در اوج جنگ عراق پس از حمله ی کویت و حملات هوائی آمریکائی ها ، عده ای از همکلاسی های شلوغ ، در کلاس درس و با زیرکی ایجاد مزاحمت می کردند. دبیر با اخلاق ، تذکرداد نکن آقا !!  چند لحظه بعد دوباره با صدای بلند تر و البته کمی با عصبیت گفت : نکن آقا !! بار سوم اما برافروخته شد و با صدای تحکم آمیز و پر حجم گفت : مگه با تو نیستم. نکن آقا.


مبصر کلاس با احترام گفت : ببخشید آقا ، منظوروتون به کیه؟


شیخ گرانقدر الهیان ، رحمت الله علیه با طمانینه گفت: ضمیر مرجعش رو پیدا می کنه!!!


او ضمن آموزش اخلاق ، نکته ای را در ذهن ما جا کرد که با علم بر گناهکار بودن کسی ، لازم نیست گاهی لخت و بی حساب بر کسی ایرادی واردکنی. همین که به کنایه ضمیری را بگوئی. مخاطب خود موضوع را می گیرد.


ضرب المثل معروف چوب رو که بلند کنی گربه دزده خودشو نشون می ده ، تعبیر دیگری از این عبارت کلیدی است که  " ضمیر مرجع خود را می یابد."


حکایت قیمت را به طور عام در زیر می آورم. منظور خاص و به شخص خاصی نیست. اما مطمئن هستم که " ضمیر مرجعش را خواهد یافت". این حکایت مختص شهرستان رامسر نیست و در سایر شهرستان ها نیز مصداق روشن دارد.


انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا برگزار شد . برخی از کاندیداها به منظور جلب آرا هزینه های گزافی را متحمل شدند که هیچ ارتباطی با معرفی و تبلیغ نداشت. از پخش روغن ، شکر ، برنج ، گوشت وحتی برخی مواد غیر مجاز گرفته تا دادن شام و ناهار و نوشاندن برخی مواد غیرمجاز!!!  برخی کاندیداها با این امور هم قانع نشدند و در روز و شب انتخابات ، خرید آرا را نیز به چاشنی سبد آرای خویش افزودند.


از کاندیداها که می پرسی برای چه نامزد انتخابات شدی می گویند تکلیف !!! البته منظورشان تکلیف دینی است !! این که کاندیدائی مکلف !! خود را مجاز بداند برای رسیدن به صندلی خدمت !!! دست به هرکار غیر مجازی بزند ، خود حکایت مضحکی است که جای خندیدن ندارد. این کاندیدای خاص آیا پس از به کرسی نشستن ، اعتمادی به او هست؟ آیا امکان تخلف گسترده در چهار سال اداره ی شهر از او نیست؟ آیا می شود اعتماد کرد که او برمال و جان و نوامیس مردم مدیریت کند؟


سوالی که مطرح شد این است: ورود به شورای اسلامی به چه قیمت؟ این سوال فقط از کاندیداها نیست . سوالی است دوطرفه و از مردم نیز باید پرسیده شود اداره ی چهار ساله ی مدیریت شهر و روستا را با چه قیمتی معاوضه کردند؟ 


این که با شام و ناهاری ؛ با مرغ ، گوشت ، برنج یا روغنی و یا با مبالغ از 10 هزارتومان تا بیش از یکصد هزارتومان ( افزایش مبلغ بسته به نزدیکی زمان پایان انتخابات )  آرای خود را می فروشند ، انتظار معجزه ی توسعه از چنین شورائی باید داشت؟

گلایه ی شهروندان در مدت تصدی شورا ، پس از این معامله با ثمن بخس ، محلی از اعراب دارد؟


روند کثیف جذب آرای لجن ، با بهره گیری از فقر معنوی و مادی مردم ، دموکراسی نوپای نظام را نشان گرفته است. اگر قائل به فرمایش امام رحمت الله علیه " میزان رای مردم است " باشیم و اعتقاد داشته باشیم که به فرموده ی رهبر معظم انقلاب " رای حق الناس است" . آیا فریفتن مردم با نیت ورود به کرسی شوراها ، به گردن گرفتن حق الناس  و نشانه گرفتن اسلامیت نظام نیست؟ آیا تشکیک میزان بودن رای مردم با اینگونه حرکات ضد اخلاقی و ضد دینی ، جمهوریت نظام را نشانه نگرفته است؟


دیگر سخن این نوشتار با مسوولینی است که این حرکات را می بینند . از وضعیت اسفبار برخی کاندیداها مطلعند و تا روز انتخابات و پس از آن کلامی در رد یا پی گیری فسادهای ناشی از این عمل زشت کاندیداها بر زبان و عمل جاری نمی کنند. باید پرسید به چه قیمت ؟ هزینه ی حفظ و نگهداری میز مدیریت برای برخی ها بر گرده ی مردم به چه میزان است؟


روی دیگر سخن چه قیمت ، هم صنفان خودم در عرصه ی رسانه و فرهنگ است! در دوره ی پیشین شاهد بودم که کاندیداهائی از نوشتن جز کاغذ و قلم ، چیزی نمی شناختند. اما قلم به مزدان هم صنف بنده و برخی فرهنگیان با ذوق ِ نوشتن ، با دریافت حق التحریر !!! برایشان قلمفرسائی می کردند. و چنان از زبان کاندیدای بی مایه مطلب می نوشتند که انگار کاندیدای مد نظر ، دانای کل است!!! مقالات توسعه محور ، ابتکاری و پر از دغدغه های مدیریتی و دارای راهکارهای برون رفت از چالش ها!!!


یادم می آید یکی از اعضای شورای شهر تنکابن در زمان انتخاباتی که بنده کاندیدای نمایندگی مجلس شورای اسلامی منطقه بودم به من گفته بود.اولا برای رای آوری باید دین ، شرف ، وجدان ، اخلاق و.. همه چیز را کنار بگذاری و ثانیا تا می توانی برای اخذ رای تخلف کن!!! وقتی پرسیدم چرا . پاسخی داد که به شدت قانع شدم !!! او می گفت . تا می توانی تخلف کن. اگر رای نیاوردی. که مهم نیست . رای نیاورده ای و بازخواست نخواهی شد! و اما اگر با تخلف رای آوردی . که دیگر رای آورده ای! و چون رای آوردی و نماینده ی مردمی ، کسی را با تو کاری نیست. البته وقتی از او پرسیدم به چه قیمت؟ پاسخی نداشت که قانع شوم !!!


حکایت تلخ انتخابات آن روزها و امتدادش در این روزها شاید این جمله باشد. تا می توانی تخلف کن!!!


اینک انتخابات این دوره ی شوراها با حضور پرشکوه و مثال زدنی مردم ، به ویژه در شهرستان رامسر با بیش از 93 درصد واجدین شرایط رای دادن ، به اتمام رسیده است. حلاوت این شکوه حضور و انتخاب نامزدهای شوراهای شهر و روستا را نباید به تلخکامی بدل کرد.


نوشتار تلنگری است برای پاسداشت جمهوریت و اسلامیت نظام که اگر این دو از ایده ی امروز نظام ما رخت بر بندد ، جوابگوئی به خون شهدای بزرگی که خالصانه در راه سربلندی ایران اسلامی جان خویش را فدا کردند ، بسیار سخت و غیر ممکن خواهد بود.


باید هر لحظه همه از خود بپرسند . به چه قیمت. خواه کاندیدا باشد ، رای دهنده باشد، مسوول و مدیر باشد و یا دست به قلمی چون من که رسالت فرهنگی و رسانه ای اش آگاهی بخشی جامعه است.


به راستی به چه قیمت؟


پی نوشت : مقام معظم رهبری در سخنرانی سالگرد امام خمینی رضوان الله تعالی علیه ضمن تشکر از مردم و مسوولین برگزاری انتخابات و تائید صحت انتخابات ، از تخلفات نام می برد و مطالبه ی رسیدگی در زمان مقتضی می نمایند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد