ساحل دریا

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.
ساحل دریا

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.

قطب بندی انتخابات ریاست جمهوری 92 - هفته ی دوم خرداد

هفته ی اول خرداد رو به پایان است و تبلیغات انتخاباتی کاندیداها چند روزی است که شروع شده است.


همان طور که در مقاله ی پیشین نوشته شده بود با آمدن اکبر هاشمی رفسنجانی معادلات انتخاباتی دست خوش تغییرات اساسی بود و البته بر اساس پیش بینی ها ؛ با اشاره به سخنان اعضای شورای نگهبان ،  که دور از ذهن نیز نبود ، هاشمی رفسنجانی و مشائی رد صلاحیت شدند.


این بار اما آرایش قبل از ثبت نام هاشمی و خروج مشائی و حذف اصلح ترین فرد از نظر مصباح یزدی ، با حضور پدیده ی نو ظهور سعید جلیلی ترکیب جدیدی در حال شکل گیری باید باشد.


بر اساس یک واقعیت انکار ناپذیر مردم کشور چند معضل را از مشکلات اساسی کشور می دانند و به طور طبیعی به سمتی می روند که کاندیدا دارای شاخصه های حل آن مشکل و یا معضل باشد.


از اساسی ترین معضلات کشور از جنبه ی داخلی ؛ کار آفرینی ، رونق تولید ، کاهش فشار اقتصادی بر دوش مردم و به لحاظ معیار خارجی ؛  حذف تحریم ها ، دور شدن از قطعنامه های سازمان ملل ،  ارتقای سطح روابط خارجی از مهمترین خواسته می باشد.


از میان هشت کاندیداهای احراز صلاحیت شده  ( به ترتیب الفبا ) شانس موفقیت هر کدام به طور جدا گانه بررسی و جمع بندی مطلب در انتها ارایه می شود :


1- غلامعلی حداد عادل


حداد عادل علیرغم داشتن تجربه های موثر خصوصا ریاست قوه ی مقننه ، فاقد جایگاه اجتماعی مد نظر مخاطبان انتخابات است. از نظر مردم حداد عادل نه توانائی حل مشکلات داخلی را دارد نه قابلیت ایجاد مناسبات خارجی در خور .بدین لحاظ از دور گزینه های انتخابی اکثر مردم خارج شده است.


2 - سعید جلیلی

بر خلاف حداد عادل سعید جلیلی فاقد مدیریت های بزرگ و قابل اطمینانی است. مهم ترین سابقه اش مدیریت مسئله ی هسته ای ایران در بعد جهانی است که این امر هم به لحاظ تحریم ها و فشارهای خارجی اثر مثبتی برای او به حساب نمی آید.


تائید صلاحیت جلیلی به لحاظ این که در تعاریف عمومی ، رجل سیاسی محسوب نمی شد برای خیلی ها قابل باور نبود. اما سعید جلیلی یک پشتوانه ی محکم برای خود دارد که اورا به عنوان گزینه های جدی انتخابات مطرح کرده است. طیف وسیعی از بچه های مسجد و هیاتی که در سال 84 دور احمدی نژاد حلقه زده بودند ، اینک جلیلی را جانشین مناسبی می دانند.علاوه بر آن  ملاقات با نوری همدانی  در سفر قم و حمایت اخیر  مصباح یزدی آدرس های نوینی به برخی افراد داده است.


اما سعید جلیلی تا امروز علیرغم حمایت مصباح یزدی و حضور او در بیت نوری همدانی ؛ نتوانسته تاثیر آن چنانی بر رفتار سیاسی جامعه بگذارد.و به لحاظ آماری در رده ی چهارم و یا پنجم قرار می گیرد.


3- محسن رضایی


محسن رضائی علیرغم این که در کل دوران زندگی اش سه بار نامزد انتخابات شده است و حتی یک بار قبل از انتخابات انصراف داده است !! مرد شماره ی یک و پای ثابت انتخابات ریاست جمهوری و ناکام از این انتخابات لقب گرفته است.


مهم ترین اشتباه سیاسی رضائی همان انصرافش بود که در دید عامه ی مردم و نخبگان ، او از قامت یک فرد مقتدر نزول کرده است. وی علی رغم اصرار بر داشتن برنامه به طور خوشبینانه در رده ی پنجم تا هفتم قرار خواهد گرفت.


4- حسن روحانی


به لحاظ شاخصه های مورد خواست مردم در بعد داخلی و خارجی ، گزینه ی برتر کاندیداهای موجود است.هم تجربه ی مدیریت داخلی دارد هم در عرصه ی بین المللی وجهه ی قابل قبولی دارد.


پشتوانه ی حزبی و گروهی اعتدال گرایان هر دو جناح موثر اصول گرائی و اصلاح طلبی از شاخصه ها ی احتمال موفقیت اوست.


در محافل و مجالس حرف نخست کاندیداهای مورد قبول است و چهره ی اعتدال گرای او و پشتوانه ی حمایت نامحسوس هاشمی از او ؛ وی را به گزینه ی اول انتخابات مبدل کرده است.



5- محمدرضا عارف


عارف با آن که در دولت اصلاحات حضور داشته و به طور طبیعی گزینه ی آن ها باید محسوب می شد ، اما نه کاریزمای مناسبی دارد و نه توانسته طیف هم فکر را همراه خود کند.


در خوشبینانه ترین وضعیت پیش بینی انصراف او به نفع حسن روحانی در اذهان شکل گرفته است ؛ در غیر این صورت و احتمال موفقیتش در رتبه ی شش یا هفت قرار دارد.


6-محمدباقر قالیباف


قالیباف به هرجا و هر نهادی که پای گذاشت ، نشان داد مدیر توان مندی در آن حیطه است. کار در نیروی انتظامی ، پلیس و کارهای اجرائی موفقیت آمیز او در شهرداری تهران ، اورا از بقیه متمایز کرده است.


قالیباف در عرصه های بین المللی اما بردی ندارد و حضور او به عنوان یکی از هشت شهردار برتر جهان کمک کمی به وجهه ی خارجی او نکرده است.


اصول گرایان و اصلاح طلبان به دیده ی تردید به او می نگرند و اما وعده های اجرائی و عمل شده او ، او را به مرد قدرتمند رویاهای سامان دهی به وضع فلاکت بار کشور مبدل کرده است.


او در نظر سنجی ها رقیب حسن روحانی و در طراز هم در حال رسیدن به زمان انتخابات هستند.


7-علی اکبر ولایتی


بر خلاف قالیباف ، ولایتی چهره ی بین المللی و قابل قبولی است و باز در همین مقایسه به لحاظ اجرائی  از قالیباف عقب تر است. در این مقایسه دو گانه نکته ی دیگری هم نهفته است و آن اعتماد طیفی از اصول گرایان و اصلاح طلبان به ولایتی است.


با اشاره به این رویکرد و این که ولایتی نامی است که در ذهن مردم حک شده است ، گزینه ی سوم انتخابات در این مرحله ولایتی است.


8_ محمد غرضی


غرضی گزینه ای است که  باور به تائید خود نداشت. با آن که او چند دوره وزیر بود اما هیچ گاه در قامت یک مدیر توان مند و یا رجل سیاسی ظهور نکرد. بدین لحاظ بدون برنامه و بدون پیش بینی وارد گردونه ی انتخابات شده است و احتمال کار تشکیلاتی و موفقیتش در حد صفر است و آخرین گزینه ی منتخب 24 خرداد تا امروز می باشد.


جمع بندی تحلیل رفتاری مردم


با اشاره به نکات مختصر یاد شده به ترتیب زیر برای کاندیداها پیش بینی موفقیت می شود: حسن روحانی ، محمد باقر قالیباف ، علی اکبر ولایتی ، سعید جلیلی  ، محسن رضائی ، محمد رضا عارف ، غلام علی حداد عادل و محمد غرضی.


البته این تحلیل تا این هفته ی انتخابات است و به طور طبیعی با جریان سازی کاندیداها ممکن است رفتار عام مردم دست خوش تغییرات گردد.


در هر انتخابی به طور طبیعی حدود 20 در صد شرکت ندارند و در همین حدود هم مشارکت حتمی دارند ؛ جریان سازی انتخابات برای 60 درصد دیگر که به رای خاکستری ها معرفند می تواند میدان بازی را به نفع کاندیداهای صحنه گردان تغییر دهد.

قطب بندی انتخابات ریاست جمهوری 92



یک ماه دیگر انتخابات ریاست جمهوری آغاز می شود و آرایش سیاسی نیروها ، جریان ها ، احزاب ، گروه ها و جناح های سیاسی کشور تا روز قبل از ثبت نام بوی رقابت انتخاباتی به خود نگرفته بود.


آغاز اولین روز ثبت نام نوید شروع حرکتی نوین برای 4 سال آتی کشور بود ، حضور چهره ها سرشناسی چون حسن روحانی و کامران باقری لنکرانی اولین دو قطبی ثبت نامی ها را رقم زد. این دو قطبی در روز دوم ثابت ماند و در روز سوم نیز  با حضور علی فلاحیان تغییر خاصی نکرد . روز چهارم با اما و اگرهای جدیدی آغاز شد ؛ در این روز محمدرضا عارف ،  غلامعلی حدادعادل و محسن رضایی نیز آمدند ، در این روز نیز دوقطبی چپ و راست هرکدام شاخ و بالی زدند و به طرفی پراکنده شدند .


شاخص ترین اتفاق در روز پنجم شکل گرفت . نام نویسی  محمدباقر قالیباف ، ‌علی اکبر ولایتی ، ‌خصوصا در لحظات پایانی آن  حضور اکبر هاشمی رفسنجانی ، اسفندیار رحیم مشایی و سعید جلیلی معادلات سرد انتخابات را به تنور گرمی مشابه کرد که حرارت آن به خوبی قابل لمس شد .


اکنون اما آشنایان به ادبیات سیاسی انتخابات را دو قطبی چپ ( ملایم ) و راست ( چند شاخه ) نمی دانند. برخی آن را دو قطبی رفسنجانی – مشائی و بعضی نیز سه قطبی رفسنجانی – مشائی – جلیلی محاسبه می کنند.


از میان 600 ثبت نامی انتخابات ، 35 چهره ی شاخص ، 11 چهره ی مشهور ؛ فضا در اختیار سه چهره ی اخیر وبا کمی اغماض نفر چهارم آن ها قالیباف  ، جریان انتخابات را مدیریت خواهند کرد.


شاید اگر هاشمی نیامده بود یکی از ارکان این رقابت می توانست حسن روحانی باشد. اما با آمدن هاشمی حضور او کم رنگ است و حتی از دور رقابت ها به کناری خواهد رفت.


از میان این قطب ها اما دو قطبی رفسنجانی – مشائی ، مهمترین پازل انتخاباتی 92 را رقم خواهد زد و شاید همه ی حوادث انتخابات آتی به مثابه ی حاشیه ی باریک این دو قطبی خواهند بود. اما برای این دو قطبی نیز اما و اگر هائی همرا است:  اگر مشائی تائید نشود و یا اگر هاشمی تائید نشود.این پازل نیز چند گانه است و برای هریک بحث مفصلی لازم است.

حماسه ی حضور

سخن مدیر مسوول نشریه ی « ساحل دریا » شماره ی 19 ؛ اردی بهشت ماه 1392 


زمان نام نویسی کاندیداهای میان دوره ای مجلس شورای اسلامی شهرستان های رامسر ،  تنکابن  و عباس آباد به پایان رسید و 12 داوطلب علاقه مندی خود را برای شرکت در انتخابات به عنوان کاندیدا اعلام نمودند.


شوراهای شهر و روستای این سه شهرستان نیز با مجموع 2330 کاندیدا ؛ آماده ی برگزاری انتخاباتی پرشور در منطقه هستند.


یکی از سخت ترین انتخابات و البته جالب ترین آن ها در این سه شهرستان ، هم زمان روی می دهد. انتخاب رئیس جمهور ، نماینده ی مجلس و شوراها هم زمان شده است و بهترین فرصت برای انتخاب طیف های هم فکر در منطقه می تواند رقم بخورد.


این که مردم با هوشمندی بتوانند در این سه انتخاب اشخاصی را انتخاب کنند که به لحاظ طیف فکری و سیاسی هم گرائی محسوسی داشته باشند ، می تواند بهترین انتخاب منطقه را شکل دهد.


این مهم با درایت کاندیداها ، روشنفکران ، موثرین ، ستادهای انتخاباتی ، طیف های اجتماعی و سیاسی قابل حصول است. اگر غیر از این شود نیز چالش مهمی دامان کل منطقه ی غرب مازندران را خواهد گرفت و البته این چالش حداقل سه سال را دست خوش تحولات ناخواسته خواهد کرد.


حضور بیش از 2300 کاندیدا می تواند شور و شعور انتخاباتی بزرگی را به وجود آورد و حماسه ی حضور مردم در پای صندوق های رای را شکل دهد.


این فرآیند به درستی « حماسه ی سیاسی » مد نظر نظام را تولید می کند و این منتخبین آتی هستند که بخش دوم شعار نوروزی امسال یعنی « حماسه ی اقتصادی » را ایجاد نمایند.


تنها دل خوشی مردم ؛ سامان دهی به وضع معیشت ، اشتغال خیل عظیم بیکاران ، آسان شدن شرایط ازدواج جوانان و تشکیل خانواده ی جوانان خانواده هاست ؛  که در غبار فشار اقتصادی ، دور نمای قابل مشاهده ای را برای خانواده ها ترسیم نمی کند.


لازم است کاندیداها در حیطه ی وظایف و اختیارات خود شعار دهند و حرفی بزنند که قابلیت عملیاتی کردن آن ها را داشته باشند. علت خیلی از شعارهای عمل نشده ی پیش روی خود را از نمایندگان سابق بپرسند و با دانستن دلایل عدم اجرای آن ها ، راهی نو پیش روی مردم قرار دهند.

شورای شهر جدید

سخن مدیر مسوول نشریه ی « ساحل دریا » شماره ی 18 ؛ فروردین ماه   1392



26 فروردین 92 آغاز ثبت نام نامزدهای داوطلبی در شورا های سراسر کشور است.


مردم به درستی ثابت کرده اند که پای جمهوریت نظام اسلامی محکم و پایدار ایستاده اند و علیرغم همه ی ناملایمات موجود حضور خود در عرصه های انتخاب کنندگی را به نحو احسن انجام داده اند.


روی سخن با آنانی است که عزم خود جزم نموده اند تا در کرسی شوراها جلوس نمایند و بر طبق شعارهای از پیش تعیین شده ، راه خدمت به مردم را در پیش گیرند.


پیش از ثبت نام شاید لازم باشد فقط یک دور وظایف و اختیارات شوراها مطالعه شود و آن گاه در تنظیم شعارها بر اساس آن وظیفه و آن اختیار شعار داده شود.


اشکالی که در شعارهای منتخبین قبلی بود و اکنون که  حدود دوسال بیش از مدت مقرر بر صندلی شورا جلوس کرده اند نیز متوجه نشده اند که وظایفشان چه بوده است !!!؟


هنوز بر عملکرد اجرائی که کار شهرداری ها و دهیاری ها ست ؛ به عنوان عملکرد درخشان خود پای می فشرند و بالطبع کاستی های این بخش را عملکرد ضعیف شهرداران می پندارند.


اعضای شورا و کاندیداهای آتی لطفا یک بار و فقط یک بار وظایف و اختیارات شورا را مطالعه کنید تا در سر بزنگاه نگوئید که نمی دانستیم !


انتخاب شهردار و نظارت بر عملکرد او ؛ تاکید می شود نظارت بر عملکرد شهردار از وظایف مصرح در قانون شوراهاست و هیچ توجیهی نمی تواند ضعف عملکردتان را رفع و رجوع کند.


تجربه ی تلخ انتخاب شهرداران قبلی در شورای شهر رامسر ؛ چند سال عقب ماندگی شهر را به دنبال داشت و این گناه نابخشودنی اعضای حاضر در شورای فعلی است.


پیشنهاد می شود کاندیداها قبل از ورود در عرصه ی انتخابات ائتلاف به تعداد کرسی های شورا تشکیل دهند ، شهردار آتی خود را انتخاب نمایند و برنامه های مدیریت شهری آتی را شفاف به مردم عرضه بدارند.


اگر پیش از انتخابات نمی توانید ائتلاف لازم را تشکیل دهید لطفا ثبت نام نکنید. چرا که شما نیز پا به محیطی می گذارید که از اساس بر مبنای خود رائی شکل گرفته است و در نتیجه ،  رسیدن به توافق در زمینه ای لازم دور از ذهن است.

شورایی متفق القول و متحد برای رسیدن به محیطی آباد حق همه ی شهروندان است.

 

نوروز


سخن مدیر مسوول نشریه ی « ساحل دریا » شماره ی 17 ؛ اسفند ماه   ۱۳۹۱


در چشم بر هم زدنی سال 1391 رو به پایان است و آغاز سال جدید را جشن می گیریم.


انگار همین دیروز بود که در هیاهوی پایان سال 90 و آغاز سال 91 بودیم. سال 92 هم از راه می رسد و آن نیز در چشم بر هم زدنی پایان می یابد. ودر این آغاز و پایان عبرت ها نهفته است « فاعتبروا یا اولی الابصار ».


شادباش نشریه ی ساحل دریا بر همه است. همه ی آن هائی که شادمانه زیستند و جاودانه فعالیت نمودند. همه ی آن هائی که دستان پر مهرشان برای همه گشوده بود و سینه ی فراخشان سنگ صبور زخم دیدگان بود.


شادباشی از اعماق وجود برای همه ی آنانی که جز برای رضای خدا و خشنودی مخلوقاتش قدم از هم برنداشتند و رضایت وجدانشان را باهیچ قیمت گزافی نفروختند.


آنانی که دلی کودکانه دارند. صاف و صمیمی . قهر کردنشان از روی منافع نیست و دوستی هایشان از روی غرض نیست.


با همه مهربانند و پیش از همه با خود و بر خود مهربانی می کنند.


در این وانفسای نفسانیت های زود گذر که اثرات شوم آن ها در چهره و رخساره ی مردم نجیب و صبور هویداست ، شاید از شیرینی ها گفتن ، دهان شیرین نشود.اما دل خوشی همه ی ما به لبخند طفل های معصومی است که نمی دانند شرمندگی اقتصاد آشفته ی بازار امروز ؛  پدران را گونه سرخ کرده است.


هر روزی که می گذرد فرصتی است برای خوب بودن و این فرصت ها به گفته ی پیشوای پرهیزگاران حضرت علی علیه السلام « در گذرند ، چون ابر درباد . پس فرصت ها را غنیمت شمرید ».


با هم شادمان و برای هم مهربان باشیم و نا ملایمات وارده  را به خانه ها و  جامعه منتقل نکنیم.


از یگانه ی هستی همانی که مقلب  قلب ها و دیده هاست ، همانی که تدبیر کننده ی شب و روز است و همانی که تغییر دهنده ی حال هاست بخواهیم که « حال » ما را به بهترین حال ها تبدیل نماید.


در سال 92 برای همه ی مردم بهترین ها را آرزو کرده و شادکامی و سلامت را برای آن ها و عزیزانشان از درگاه احدیت مسئلت می نمایم.


به روز و سربلند باشید.

دستاوردهای انقلاب

متن زیر سخن سردبیر شماره ی 16  نشریه ی « ساحل دریا »  ویژه نامه ی دهه ی فجر و بهمن ماه   ۱۳۹۱  است که با تاخیری یک ماهه در وب نوشت منتشر می شود.




انقلاب اسلامی ایران که با توکل بر خدا و اتحاد و هم دلی مردم به پیروزی رسید ، به سرعت پایه های عمران و آبادی کشور شکل گرفت.



تشکیل جهاد سازندگی و حضور مردم در مزارع ، باغات ، روستا ها و شهر ها آن چنان تحرک عظیمی در به سازی راه روستائی و تولید متنوع محصولات پدید آورد که تا هم اکنون نیز مزه و حلاوت آن در اذهان باقی مانده است.


تشکیل نهضت سواد آموزی و رغبت مرد به آموزش و فراگیری  سطح بی سوادی را با سرعت غیر قابل باوری پائین آورد.


اقدامات انقلابی یکی پس از دیگری شکل می گرفت که جنگ تمام عیار صدام حسین و همه ی حامیانش علیه کیان ایران و انقلاب آغاز شد. برخی از کارهای مهم بر زمین ماند ؛ اولویت ها تغییر پیدا کرد و سرعت عمران و آبادی رو به کاهش نهاد.


هشت سال دفاع جانانه دستاورد بزرگی از صبر و شهامت و شهادت بود . جان فشانی های ارتش و سپاه و بسیج و خلاصه حضور همه جانبه ی مردم ؛ پیروزی نهائی را از آن ایران کرد و دشمن متجاوز بدون هیچ دستاوردی به پشت مرزهای بین المللی رانده شد.


درهشت سال سازندگی این بار با نگرشی نوین آغاز شد و پایه های توسعه ی علمی و عمرانی کشور مستحکم گشت ؛ در هشت سال دولت اصلاحات نیز رشد پایه های عمرانی ، ثبات سیاسی و اعتبار جهانی ایران ثابت شد ؛ و در حدود هشت سال پس از آن نیزباروری محصولات پایه ریزی شده ثمر داد.


دستیابی به تکنولوژی هسته ای و پیوستن به باشگاه هسته ای جهان ، نو آوری های مهم در صنایع پزشکی و صنعتی ، عبور از مرز جو با ماهواره ها ، توسعه و رشد علوم سلول های بنیادین ، پیشرفت قابل ملاحظه در نانو تکنولوژی و ... هزاران مثالی از این دست گوشه های کوچکی از این دستاوردهای بزرگ است.


هرچند در چند سال اخیر مردم با مشکلات فزاینده ی مالی و اقتصادی مواجه شده اند و در روحیه اشان اثر منفی بر جای گذاشته است ؛ اما همین مردم با عشق و ارادت به ائمه ی اطهار خواهان ایرانی سربلند و آباد هستند و توقع اشان از جمهوری اسلامی ایران به عنوان نخستین حکومت تمام عیار علوی پس از امامت حضرت علی علیه السلام هر روز بیشتر از پیش می شود واین را حق خود می دانند که از امکانات بهتر و بالنده تر استفاده نمایند.


به امید فردائی روشن

بهمن

متن زیر سخن سردبیر شماره ی 15  نشریه ی « ساحل دریا »  اول  بهمن  ۱۳۹۱  است که با تاخیری یک ماهه در وب نوشت منتشر می شود.

در آغاز ماه بهمن  جز از بهمن نباید گفت. ماهی که تمام مردم از گروه های مختلف و بدون پشتوانه ی گروهی ، حزبی و یا سیاسی دست به دست هم دادند و تحت فرمان ولی فقیه زمان حضرت امام رضوان الله تعالی علیه حکومت شاهنشاهی را منقرض و نظام جمهوری اسلامی را بنا نهادند.


نظامی مبتنی بر اسلام و جمهور مردم. نظامی که خواستگاه اولیه اش را با رای مردمی بیش از 98 درصدی به ثبات رساند و ساختارهای نظام نیز بر پایه ی همین تئوری محکم رهبر کبیر انقلاب ؛  با رای و نظر مردم یک به یک پابرجا و مستحکم گشت.


آن چه در این مختصر می گنجد و بارها در نشریه ی ساحل دریا برآن تاکید شده است ؛ دو شعار اصولی ، پایه ای و محوری امام خمینی رحمت الله علیه است که حتی در وصیت نامه اش بدان تاکید مخصوص دارد. اتکال به خداوند و حفظ وحدت کلمه.


تکرار داستان وضعیت ایران امروز با تحریم های گسترده ی بین المللی و فشارهای اقتصادی مضاعف آن بر اقشار مختلف مردم کمی ملال آور است اما خالی از لطف نیست که بدانیم راه موفقیت ؛ عمل به توصیه ی اکید بنیان گذار جمهوری اسلامی است. باید با نگاه « جذب حداکثری » از پرخاش بی مورد به دیگران و طرد کردن خون دل خورده های انقلاب و نظام دوری جست.


همه با ظرفیت بلند نظام کارآمد جمهوری اسلامی ؛ تنگ نظری ها را کناری بگذاریم و با اتکال به خدا و حفظ وحدت و همدلی به چشم انداز بلند ایرانی آباد برسیم.دست در دست هم دهیم به مهر تا کنیم آباد ایران عزیز.


نشریه ی ساحل دریا برای ایام دهه ی فجر ؛ بزودی ویژه نامه ای مناسب تهیه و توزیع خواهد نمود.

طلای کثیف

سخن سردبیر شماره ی 14  نشریه ی « ساحل دریا »  اول  دی   ۱۳۹۱


پیش در آمد : با اشاره به نشستی در تنکابن به منظور  ایجاد هماهنگی لازم برای احداث نیروگاه زباله سوز در تنکابن این مقاله نوشته شده است.


یکی از معضلات جوامع شهر زده ، زباله های تولید شده در آن دیار است. پیشترک مردم در حیاط خانه ی خود چاله ای مهیا کرده و مواد زائد خوراکی خود را در آن دپو و سپس دفن می کردند. با صنعتی شدن جوامع و تولید انواع وسایل یک بار مصرف به ناگاه مردم با موادی روبرو شدند که خاصیت جذب زمین شدن را نداشتند و روز به روز این تولیدات بیشتر و تمایل به آپارتمان نشینی بیشتر شد و اینک یکی از معضلات شهر نشینان « زباله » شده است و هزینه های سرسام آوری که برای جمع آوری ، حمل ، تفکیک و دفع آن مورد نیاز است.


دپوی غیر اصولی زباله در شهرهای شمالی کشور به یکی از معضلات اصلی آن مبدل شده است. تخریب جنگل در رامسر ، تنکابن ، عباس آباد و ...  به واسطه ی دپوی غیر اصولی زباله و دگردیسی زندگی جانوران جنگلی آن منطقه یکی از اصلی ترین مشکلاتی است که توسعه ی بدون برنامه ی شهر نشینی بدان دامن زده است.


در حالی که زباله به عنوان معضل گریبان مسولین را فشرده و سلامت مردم را تهدید کرده است ؛ آنسوی مرزها از زباله فرصتی برای اشتغال ، تولید برق ، و هزاران شغل مرتبط با آن پدید آورده است. اولین شماره ی ساحل دریا مطلبی جامع در خصوص زباله و نحوه ی بازیافت آن درج نمود و غیرمستقیم به مسولان ذیربط راه درست جمع آوری زباله را گوشزد نمود.


اینک پس از یک سال از آن نوشته و احتمالا پیگیری های چندین ساله ی مسوولین !! گام نخست احداث نیروگاه زباله سوز در تنکابن برداشته شده است. امید است این مهم زودتر محقق شود تا بیش از این فرصت های مهم منطقه  در بی برنامگی مدیریت شهری گم نشود. و زباله عنوان زیبای « طلای کثیف » را از آن خود کند.


آموزش تفکیک زباله ی خشک و تر و قرار دادن مشوق های لازم برای فرهنگ شدن این مهم ؛  یکی از ضرورت هائی است که باید برای آن از همین امروز اقدام کرد.

هفته ی بسیج

سخن سردبیر شماره ی 13  نشریه ی « ساحل دریا »  اول  آذر  ۱۳۹۱ 


یکی از اتفاقات مهم نظام نوپای جمهوری اسلامی تشکیل بسیج مستضعفین در اوایل پیروزی انقلاب و پس از حمله ی سراسری عراق و حامیانش به ایران ؛ به فرمان رهبر کبیر انقلاب بود.


تجربه ی ارزشمندی که با اتحاد و همدلی سپاه پاسداران انقلاب و ارتش جمهوری اسلامی ؛ تومار دشمن متجاوز را درهم پیچید و آن ها را سر درگم و شکست خورده به پشت مرزها راند.


آن چه بسیج را زبانزد کرد ؛ اخلاص ، ایثار ، شهامت و نیت پاک این دلیر مردان بود. از نوجوان تا پیر از زن تا مرد.


امروز نیز بسیج ضرورت زمان است. هرچند که برخی ناپاکی ها دامن بسیج را می خواهد آلوده کند . عده ای که از صفا و خلوص بسیجی می خواهند پل و نردبانی برای رشد خود سازند. مطامع دنیائی خود را در قالب خلوص این پاک طینتان  در می آمیزند و برای رسیدن به اهداف سیاسی و اقتصادی خود ؛ بسیج و بسیجی را قربانی می کنند.


اگر امروز مردم که خود از اعضای بسیج بودند از تشکیلاتی شدن و دست آویز شدن بسیج برای عده ای نگرانند ؛ نگرانی آن ها را نباید به حساب بسیجیان مخلص واریز کرد.


بدا به حال مسوولینی که برای رسیدن به اهداف نا سالم خود از عنوان بسیج و بسیجی سو استفاده می کنند و ارزش ایثارگری های بهترین عزیزان میهن را به تر دامنی خود آلوده می کنند.


توجه به این بخش از وصیت نامه ی امام  می تواند کمی هشدار دهنده و عبرت آموز باشد : نگذارید انقلاب بدست نا اهلان و نامحرمان بیفتد.


حال این گوی و این میدان : بسیجی باید در وسط میدان باشد تا ارزش های انقلاب پایدار بماند.

چه کسی به آیندگان پاسخ خواهد داد؟

 هرچند که موضوع مربوط به سالیان پیش است اما همه چیز با نوشتن یک مطلب در وب نوشت « شول » به مدیریت شیخ صفر قاسمی شروع شد . 

موضوع مربوط به همه ی شهروندان شهرستان رامسر است. سوالی که از زمان برافراشته شدن اسکلت فلزی ساختمانی در قلب شهر و در اصلی ترین مدخل شهر ؛ میدان امام خمینی رحمت الله علیه ؛ در ذهن خیلی ها پدید آمد . آیا ساختن این ساختمان بدون نگاه به توسعه آینده ی شهر رقم خورده است ؟ آیا مسولین شهرستان در جریان امور بوده اند ؟ آیا مالکان ساختمان می دانستند که این اقدام در نگاه تیزبین مردم سوالات بزرگتری پدید خواهد آورد؟  

پاسخ همه ی این پرسش ها را بصورت مختصر و مستدل خواهید خواند. 

در این نوشتار از نظریات رستم زرودی فرماندار ، غلامرضا فروغ خلعت بری معاون فرماندار ، نصرت الله کوزه گر شهردار ، رحمان سیدی سرپرست شعب بانک صادرات شهرستان های تنکابن و رامسر ، علی امینی شاد  ، علیرضا رضی کاظمی و سید کمال سیدی از شورای شهر ، علی اکبر ابراهیمی رئیس پلیس راهور و نگاه برخی از شهروندان بهره گرفته شده است./ 

وب نوشت « شول » با پرسش های زیر جرقه ی به چالش کشیدن مدیریت شهری را کلید زد . او در این پست خود نوشت:    

     

مگر رامسر صاحب ندارد؟

چند سال قبل بانک صادرات شعبه شاد سر واقع در میدان امام رامسر ساختمان نسبتا مناسبی رابا رعایت عقب نشینی مناسب احداث نمودند.

ساختمان فرسوده ای در جلوی این بانک واقع بود که برابر شنیده ها مسئولان وقت شهرداری قول تخریب و عدم صدورپروانه ساخت برای مالکان این ملک را به مسئولان بانک صادرات داده بودند متاسفانه به  دلایل نا معلومی در میدان امام  رامسر حادثه ای در حال وقوع است و کسی هم پاسخگو نیست!!   

*آیا میدان امام رامسر ظرفیت ساخت این ساختمان تجاری یا اداری یا مسکونی چندین طبقه را دارد؟  

*آیا برای پارک خودروهای واحدهای این مجتمع و مراجعان به آن فکری شده است.؟  

*آیا صدورپروانه ساخت برای ساخت این مجتمع با موقعیت خاص و  حساس میدان امام با آینده توسعه ی شهری که این روزها متولیان محترم امورشهری شعارش رامی دهند هم خوانی دارد؟

*به شهادت همه ی شهروندان عزیز و مسئولان محترم ، ترافیک سنگین میدان امام بسیار ملال آور و مشکل ساز است آیا ساخت این مجتمع  مشکلات ترافیکی میدان امام را دوچندان نخواهد کرد؟  

*آیا هر کسی درهر نقطه ای مالک زمین باشد باید به او مجوزساخت داد؟  

*چرا شهرداری به منظور توسعه و زیبا سازی میدان امام ؛ که میدان مرکزی شهر است راسا نسبت به خرید و آزاد سازی این ملک اقدام نکرد؟  

*آیا مالکان محترم و ارجمند این ملک علی رغم شعار های قشنگی که در محافل و مجالس در خصوص عمران و آبادانی شهر می دهند در اینجا  ذره ای از خود ؛ گذشت و ایثار نشان دادند؟اگرچه حقوق حقه و قانونی انان نباید از سوی مسولان شهری نادیده گرفته شود

*در هر صورت ساخت این ساختمان به هر دلیلی  ... ظلم مضاعف به رامسر مظلوم است و مالکان محترم آن و بویژه مسئولان ذی ربط قطعا از سوی آیندگان سرزنش خواهند شد.  

*روشنگری و اطلاع رسانی طرفین خوب است ولکن دلیلی برای ساخت این ساختمان مزاحم نخواهد بود

شیخ صفر قاسمی/ 28 مهر ماه 1391

روابط عمومی شهرداری پاسخ این نوشته را چند روز بعد به شرح زیر ارائه کرد : 

    در پاسخ به مرقومه ی شما شهروند محترم می رساند در خصوص احداث بنای تجاری در حال ساخت در میدان حضرت امام خمینی (ره ) با عنایت به این که در زمان صدور پروانه ساختمانی قبل از ابلاغ طرح تفضیلی شهر و در سال1384 شهرداری رامسر برابر قوانین و مقررات موجود و مستند به مجوز شماره 174 مورخ 84/3/12 شورای اسلامی شهر در قبال تخریب بنای قدیمی فرسوده و خطر ساز موجود آن زمان نسبت به صدور پروانه تجاری اقدام نمود و برابر مجوز ساخت مالک اقدام به شروع عملیات ساختمانی  نمود . لازم به ذکر است بانک صادرات هم 2 سال بعد در سال ۱۳۸۶ مجوز اخذ نمود .جا دارد از کلیه شهروندان عزیز که با پیشنهادات و انتقادات سازنده خود مارا در عمران و آبادانی شهر یاری میرسانند سپاسگزاریم

و شیخ صفر قاسمی نیز پاسخ دیگری را نیز در وب نوشت خود قرار داد : 

خداوند آگاه است  

با سپاس از پاسخگو یی روابط عمومی محترم شهرداری رامسر.

اولا، ما راضی نیستیم ذره ای از حقوق قانونی ومالکانه ی مالکان محترم نادیده گرفته شود و باید توسط مسولان امر به دور از هیجانات ، ترتیبی اتخاذ شود تا از سوی شهرداری و بانک صادرات و دیگر طرق ممکنه حقوق ما لکان محترم تامین و دراسرع وقت نسبت به تخریب این ساختمان اقدام شو و همگان عنایت داشته باشیم ، تامین حقوق مالکان محترم نباید به قیمت نابودی و ویرانی شهر تمام شود و تاکید میشود متاسفانه بخشی از حقوق مکتسبه فعلی این ملک از روش های نا صحیح حاصل شده  که تاوان آن را باید مسببان آن بدهند نه مردم شهر.     

          

ثانیا ، در پاسخ به جوابیه ... شهرداری محترم ذکر نکاتی ضروری به نظر میرسد : 

 1- به جرات میتوان گفت اکثریت قریب به اتفاق شهروندان عزیزنسبت به ساخت این ساختمان اعتراض دارند و برای اثبات یا رد این ادعا روابط عمومی شهرداری می تواند از شهروندان محترم نظر سنجی کند.  

2- به نقل از یکی ازاعضای محترم شورای اسلامی شهر رامسر پروانه بانک صادرات زود تر از این ساختمان صادر شده است واحتمالا تاریخ ذکرشده درپاسخ شهرداری رامسرمربوط به تاریخ پروانه ی ساخت بانک صادرات شعبه مرکزی رامسرمی باشد

3- تخریب ساختمان خراب وخطرسازجای سپاس دارد اما درشهرداری رامسرچه اصراری به صدورپروانه ساخت مجدد و آن هم با این شرایط برای مالکان این ساختمان وجود داشته است؟

4 - پروانه ی صادرشده در سال 84 چند دوره تمدید شده است چرا در زمان تمدید پروانه ساخت بعد ازتصویب و ابلاغ طرح تفصیلی ضوابط این طرح از جمله 2 متر بزرگتر شدن میدان امام لحاظ نشده است؟   

5 - بنای قدیمی چند متر و متعلق به چند سال قبل بوده است و بنای درحال ساخت چند متراست و بار ترافیکی آن چه مقدار خواهد بود؟ و چرا در داخل پیاده رو ساخته شده است؟ و چرا همان مقدار راهی که درگذشته برای عبور و مرور عابران پیاده وجود داشت حذف شده است ؟!   

6 -- به هر حال نگفتید این ساختمان تجاری چندین طبقه چه منافعی برای شهر داشته است و چند وجب پارکینگ دارد؟ و مالکان محترم در قبال تخریب یک ساختمان فرسوده چقدر باید منافع ببرند؟ و برای زیبایی شهر و عدم افزایش بار ترافیکی میدان امام چه اقدامی کردند؟. 

7 - حریم نهرآب چه شده است؟ چگونه وبا چه قدرتی و به چه بهایی و به دستورچه مقامی حریم نهر نادیده گرفته شده است؟  

8 – چرا شورای محترم شهرچشمش را به روی واقعیات تلخ و رنج آورشهر بسته است؟ مگر چه شده است؟ یادمان نمی رود  بعضی ازاعضای شورای شهردرسال های نخست فعالیتشان  مقابل عطسه های شهروندان واکنش نشان میدادند.اما سوال مردم این است که سکوت امروزشان برای چیست؟!   

9 – مردم از جناب آقای کوزه گر شهر دارمحترم جدید که برای اصلاح ساختارغلط شهرداری ومقابله با زیاده خواهی عده ای منفعت طلب این مسولیت خطیر را پذیرفتند انتظار دارند بدون هیچ ملاحظه ای ازنام و نان رامسردفاع کنند.  

10 البته نا گفته های دیگری درهمین ارتباط وجود دارد که به وقتش بیان خواهد شد.  

 در پایان اززحمات و پیگیری های همه دلسوزان به ویژه فرماندار محترم تقدیر می شود و انتظار می رود شهروندان عزیز مراتب نگرانی  و نا رضایتی خود را به اطلاع مسولان ذیربط برسانند.  

شیخ صفر قاسمی

برخی نیز در بخش نظرات مطالب تندتر و خواسته های متنوع تری را مطرح نمودند.

 به راستی اصل ماجرا چه بود؟  

در سال 84 قاسم جواهردهی و نیک نهاد دو شریک ملک واقع در میدان امام رامسر تقاضای ساخت ساختمانی را در این محل نمودند. این امر در زمانی واقع شد که طرح هادی شهرستان رامسر به تصویب نرسیده بود. تقاضای احداث این ساختمان با امضای شهردار وقت میرزائی ؛ پروانه ی ساخت اخذ نمود. اما مالکان در آن احداث بنا ننمودند. 

پس از سال 84 ؛ طرح هادی ، سپس طرح جامع و پس از آن نیز در سال 87 طرح تفضیلی شهرستان رامسر تصویب و ابلاغ شد. 

مالکان علاوه بر اخذ پروانه ی ساخت در زمان شهرداری میرزائی ، با اشاره به گذشت زمان ،  2 بار دیگر نسبت به تمدید پروانه ی ساختمانی اقدام نمودند. شهردار قربانی و شهردار مرادی نیز تمدید پروانه های ساخت را تائید نمودند. 

این ساختمان مخروبه در زمان برگزاری اجلاس بین المللی « کنوانسیون » رامسر به منظور پاک کردن چهره ی کریه شهر و با توافق مالکان و شهرداری تخریب شد و در راستای حفظ مالکیت ، شهرداری اقدام به دیوار کشی محوطه نمود. 

درسال 91 و همزمان با شروع احداث ساختمان ، پلیس راهور با ارایه ی گزارش به شهرداری و فرمانداری رامسر از شروع ساخت این ساختمان و نگرانی های بعدی ترافیکی در میدان اصلی شهر خبر داد و از ورود ماشین های سنگین در خاکبرداری و بتن ریزی ممانعت به عمل آورد . اما مالکان با ارائه ی پروانه ی ساخت ، از اقدام قانونی خود برای احداث بنا ؛ دفاع کرده و کار را ادامه دادند. وب نوشت شول مطلبی نوشت و آتش در خرمن سکوت شهر زد. 

نصرت الله کوزه گر شهردار رامسر گفت :  پروانه ی ساخت در زمان شهرداری میرزائی صادر شده و ظاهرا هیچ گونه اعراضی به حریم  شهری ندارد و اگر بنا به حدود قانونی شهر تجاوز کند ، قاطعانه آن ها را به عقب نشینی مجبور خواهیم کرد. 

وی افزود : بانک صادرات گاراژ پشت ملک را خریداری نمود و فکر می کرد می تواند با این عمل  به اهداف خود برسد و اگر نگران نمای بانک است می توانست زمین را از مالکان خریداری و آن را به مجموعه ی خود می افزود.  

در خصوص گذر نهر از زیر این ساختمان نیز گفت : ان ها حریم را رعایت کرده اند ؛ این نهر مربوط به زمین های زراعی قدیمی بوده و از حیث انتفاع خارج شده و اداره ی آبیاری با اخذ تعهد لایروبی توسط مالکان در اوقات معین ؛ مشکلی در این خصوص ندارد. 

وی افزود : مالکان تعامل خوبی با شهرداری دارند و حاضرند در قبال دریافت حق مالکیت از ساخت بنا منصرف شوند اما شهرداری توانایی پرداخت قیمت حدود 100 مترمربعی این زمین را ندارد. البته ظاهرا این ساختمان در طرح توسعه ی میدان قرار ندارد و در حال بررسی جوانب کار هستیم و اگر حتی 5 سانتی متر از بنا در طرح توسعه قرار داشته باشد، آن ها را مجبور به عقب نشینی خواهیم کرد. 

کوزه گر پس از بررسی جوانب کار و نشست به مدیریت فرماندار شهر نتیجه ی نهائی این موضوع را به شرح زیر تشریح کرد: پروانه ی اخذ شده در زمان قبل از تصویب طرح هادی بوده و با اشاره به تصویب طرح تفضیلی با لحاظ حق مالکین و با صحبت های انجام شده با بانک قرار است که حقوق حقه مالکین بر اساس توافق پرداخت و ملک خریداری شود و در صورتی که با خرید این کار صورت نگرفت بنای احداثی با رعایت کلیه ی حرایم و ضوابط شهری و عقب نشینی های لازم ساخته می شود.

رستم زرودی فرمانداررامسر در این زمینه گفت : مطلب را از وبنوشت شیخ صفر قاسمی خوانده ام . موضوع قبل از ورود من اتفاق افتاده و حراست و امور عمرانی را مامور بررسی موضوع کرده ام. ظاهرا بانک کم لطفی کرده باید زمین را تملک می کرد. 

وی در پاسخ به این سوال که چرا باید بانک در این ملک سرمایه گذاری می کرد؟ گفت : اجازه دهید پاسخ حراست و امورعمرانی بیاید بیشتر توضیح خواهم داد.  

در تماس بعدی ایشان با اشاره به برگزاری جلسه با طرفین ذی ربط موارد زیر را اضافه نمودند : امور آب به مالکان مجوزی دایر بر پوشیدگی نهر نداده اند و این ساختمان بنا به دلایل متعدد دارای اشکال است از جمله ساخت در زیربنای کمتر از 200 متر ، احداث صد درصدی بنا ، عدم توجه به ارتفاع مصوب و ... بدین منظور مکاتبه ای با دادستانی انجام شده و به شهرداری هم در خصوص توقف ساخت هماهنگ شده است.

غلامرضا فروغ خلعت بری معاون فرماندار در این خصوص گفت : هرکس که ساختمانی بنا کند حتما باید پروانه ی ساخت داشته باشد و نمی شود الان گفت که همه ی مسوولین گذشته تا حال خواب بوده اند و این ساختمان یک دفعه سر بر آورده است.. باید به سوابق کار رجوع کرد. حتما سوابق کار محکمی دارد ؛ پیگیری ها موجود است و وضعیت مالی در پیش آمدن این قضیه موثر است. 

وی افزود : مدیریت شهری به دنبال حل مشکل است و باید همه ی جوانب کار را بررسی کرد. البته مالکین نیز همکاری خوبی با مسوولین دارند.

رحمان سیدی سرپرست شعب بانک صادرات شهرستان های تنکابن و رامسر گفت : بنده اطلاعاتی دارم اما نمی توانم با شما درمیان بگذارم . بهتر است با صالحی مدیر روابط عمومی بانک در استان تماس بگیرید. ( در چند تماس با دفتر صالحی موفق به صحبت با ایشان نشدم )

علی اکبر ابراهیمی رئیس پلیس راهوردر این باره گفت : به لحاظ ساختاری این ساختمان بر معضل ترافیکی شهر خواهد افزود و در آینده باعث تصادف و ایجاد گره ی کور ترافیکی خواهد شد.

علی امینی شاد  ، علیرضا رضی کاظمی و سید کمال سیدی از شورای شهر: این موضوع بر می گردد به مدیریت شهری و حق مالکان ؛ پروانه ی اولیه ی ساخت در سال 84 و تصویب طرح هادی صادر شده اما با تصویب طرح هادی ، جامع و تفضیلی در تمدید پروانه ی ساخت باید این موضوع لحاظ می شد اما ظاهرا به هر  دلیلی  این کار صورت نگرفته است به طور طبیعی کسانی در این امر مقصرند و باید پاسخگو باشند. 

 شورا سیاستگذاری شهر را به عهده دارد و قاعدتا باید شهردار به عنوان مجری شهر قبل از شروع به ساخت این ملک با مالکان صحبت می کرد. مالکان نیز باید حریم و ضوابط شهری میدان را رعایت می کردند و با بحث های پیش آمده شهرداری جلوی کار را گرفته است. البته مالکان یک طبقه خلاف هم اجرا کرده اند که در این زمینه شهرداری اقدام می کند. 

آن چه در بررسی های اخیر دیده می شود ؛ ساختمان حریم کوچه کناری را رعایت نکرده و در ضمن به کل پیاده روی دور میدان تجاوز کرده است. همه ی این ها در یک طرف ؛ وجود پروانه ی ساخت به مالکان حق مالیت داده و شهرداری باید حقوق آنان را نیز رعایت کند. 

این که بخواهیم ساختمان را به لحاظ ترافیکی زیر سوال ببریم غلط است. کدام یک از مغازه های دور میدان دارای پارکینگ هستند که این محل را مجبور به احداث پارکینگ کنیم؟ در ضوابط شهرداری برای میدان و تا شعاع 100 متری آن در خصوص پارکینگ تعاریف و ضوابط خاصی مطرح است. این ساختمان را می شود از نظر رعایت حریم و ضوابط زیر سوال برد ؛ اما برای پارکینگ نمی شود به آن خدشه وارد کرد .

 سوالاتی که به آن پاسخ داده نشد زیاد است اما مهمترین آن ها می تواند سوالت زیر باشد.

-         اگر توسعه ی میدان در آن سال های دور دیده نشده است ؛ چطور ممکن است در همان سال ها برای فرار از گره ی کور ترافیکی « المان پل » ؛ پل جدیدی شروع به ساخت گردد؟ پلی که با چند میلیارد تومان هزینه ؛ بلا استفاده کناری نظاره گر این شهر است.

-         اگر توسعه ی میدان در حال حاضر نیز مهم نیست. هدف از پیش بینی خرید مغازه های روبروی دهنه ی پل جدید بلا استفاده چیست ؟ چرا باید بیش از 15 میلیارد تومان هزینه شود و از یک گره ی کور صد متر آن طرف تر گره ی کور جدیدی بوجود آورد؟

-          با اشاره به گره ی ترافیکی در میدان اصلی شهر ، احداث ساختمان مذکور و ساختمان پشت کیوسک نیروی انتظامی از نشانه های اشتباه در تصمیم گیری مدیریت شهری است که آیندگان به سکوت ما حاضرین گله ها خواهند کرد. آیا ساختمان اسکلت فلزی بانک مهر نیز همه ی ضوابط شهری را رعایت کرده است؟ 

-         آیا ساختمان بلند قد نبش شمال غربی میدان ( چهار راه ) سربازان گمنام تقاطع بلوار آیت الله طالقانی ضوابط را رعایت کرده است؟ 

-         آیا نزدیک ترین رستوران ساحلی در انتهای بلوار آیت الله طالقانی ضوابط را رعایت کرده است؟

-         آیا ساختمان شیشه ای روبروی رستوران توسکاسرا و کازینوی سابق ضوابط را رعایت کرده است؟ 

-         پاسخگوی این خارج از اصول عمل کردن های مدیریت شهری فعلی و ادوار گذشته چه کسی خواهد بود؟ 

-         براستی چه کسی به آیندگان پاسخ خواهد داد؟ و یا بهتر بپرسم به آیندگان چه پاسخی بدهیم؟

جا دارد از مسوولین ذی ربط که پاسخگوی سوالات نشریه و مردم بوده اند قدر دانی گردد.

مدیریت شهری و چالش های پیش رو

سخن سردبیر شماره ی ۱۲ نشریه ی « ساحل دریا » ویژه ی شهرستان رامسر ۳۰ مهر ۱۳۹۱  

 

احداث ساختمانی در میدان امام رامسر این روز ها مسئله ساز شده است. این امر دو سو دارد . از یک طرف مالکینی که با رعایت کلیه ی ضوابط شهری پروانه ی ساخت گرفته اند و سه بار هم در زمان های مختلف تمدید کردند و از طرف دیگر مدیران شهری هستند که با استناد به همان ضوابط اینک مشاهد می کنند مصوبات خود را زیر پا می نهند. اما ضلع دیگری به نظاره ی این موضوع نشسته است و منتظر است ببیند که مدیریت شهری توانمندی حل مسئله ی موجود را دارد یا نه !! 

این که مالکین باید به حقوق حقه خود برسند امری است بدیهی ، قانونی و شرعی. و اینکه مدیریت شهری باید با رعایت ضوابط و دستورالعمل هایش ، عمل کند ؛ امری است لازم.  

در این میان هزینه ی خرید ملک از یک سو و در غیر اینصورت ترافیک شدید پیش بینی شده ی آتی آزمونی است که هر دو طرف با تعاملی سازنده باید بدان برسند. 

بی شک احداث این بنا ضررهای جبران ناپذیری در آتیه ی نزدیک در ترافیک شهری ایجاد خواهد نمود. این جاست که مدیریت شهری باید تصمیمی قاطع و با در نظر گرفتن صلاح شهر بگیرد. هرچند امری است سخت ؛ اما گردنه ی قابل عبوری است. 

شاید لازم باشد شهردار در کلیه ی پروانه های صادره ی قدیمی شهرداری در محدوده های شهری بازنگری موشکافانه ای بنماید، تا از بروز حوادثی این چنین جلوگیری نماید. 

این اولین ساختمانی نیست که با رعایت کلیه ی مراحل قانونی پروانه ی ساخت گرفته است و آخرینش نیز نخواهد بود ؛ دقت نظر و تصحیح روند رسیدگی به مواردی این چنین یکی از روش ها می تواند باشد.

   

استانی شدن

سخن سردبیر شماره ی ۱۲ نشریه ی « ساحل دریا » ویژه ی شهرستان های تنکابن و عباس آباد ۳۰ مهر ۱۳۹۱  

پیش درآمد : پس از سخنان سید علی اکبر طاهائی استاندار استان مازندران مبنی بر تجزیه طلب خواندن عوامل درخواست استان مستقل در غرب مازندران و اعلام خروج از استانداری در زمان تصویب چنین طرحی ؛ واکنش های متفاوتی صورت گرفت و بحث های مثبت و منفی پیرامون این اظهار نظر در سایت ها و نشریات درج شد. بنا به ضرورت در این شماره از نشریه به استانی شدن پرداخته شد.  

از پیش از انقلاب تاکنون و در برهه هائی با شدت و حدت بیشتر جمعی سخت پیگیر پروژه ای با عنوان « ایجاد استان مستقل در غرب مازندران » می شوند. در این فرآیند گاهی تعریضی از شرق گیلان نیز به آن اضافه می شود که « ماهم هستیم ! ». به عنوان شاهد مثال ؛ اخیرا  نیز « رهبری املشی » نماینده ی مردم رودسر خواستار انتزاع محدوده ی نمایندگی خویش و پیوستن به استانی که بعدا تاسیس خواهد شد ، شده است !  

در پروژه ی استانی شدن مهم ترین مطلب مردم غرب مازندران می تواند دلایلی از قبیل ؛ دوری راه تا مرکز استان ، صرف هزینه های مالی و جانی در این مسیر طولانی برای ساده ترین امور اداری لازم ، دست خالی برگشتن از پیگیری مطالبات پس از صرف هزینه و وقت و مهم تر از آن ها بی توجهی مرکز نشینان استان به غرب و عدم تخصیص بودجه ی کافی را می توان نام برد. 

همه ی موارد فوق کاملا مورد تائید می باشند ؛ اما نکته ای که باید به آن هم توجه کرد این است که آیا استانی شدن تنها راه حل مشکلات یاد شده است. 

انگیزه ی شرق گیلان از پیوستن به استان مستقل غرب مازندران و استقبال غرب مازندرانی ها از آن برای چیست؟  

به جز دوری راه ؛ میزان توجه مرکز نشینان استان به شهرها و روستاهای هم جوار چه قدر است؟ 

آیا ایجاد فرمانداری ویژه با اختیارات تام و اعمال آن چه از موارد قانونی فرمانداری ویژه و معاونت استانداری بر می آید نمی تواند پاسخگوی نیاز های منطقه باشد؟  

انگیزه ی افراد پیگیر این موضوع چیست؟  

آیا با وجود افراد غرب مازندرانی در بدنه ی ستادی دولت نظیر رئیس دفتر رئیس جمهور ، وزیر اقتصاد و ... نمی شود به خواسته های مطروحه با شیوه ای مناسب تر دست یافت ؟  

آیا با تشکیل مناطق ویژه ی اقتصادی ؛  کشاورزی ؛ گردشگری و یا آزاد این نتایج قابل حصول تر نیست؟  

علت مخالفت محمود احمدی نژاد ( به جز میزان  جمعیت غرب استان مازندران ) با تفکیک استان مازندران چه بوده است؟  

 ... و صد ها پرسش بی پاسخ دیگر.  

بزرگی می گفت : مردم ما می دانند که چه را نمی خواهند اما نمی دانند چه می خواهند!! و عزیزی دیگر می گفت : به جای یک پارچه سازی شمال کشور و اتحاد و همبستگی نمایندگان منطقه برای رسیدن به اهداف سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی بزرگ در منطقه ؛  شاهد تفکیک آن ها هستیم. دیروز گلستان ، امروز غرب مازندران و شاید فردا شرق گیلان...  

براستی میزان منفعتی که از این استانی شدن به مردم منطقه می رسد ، چه قدر است؟

هفته ی دفاع مقدس

سخن سردبیر  شماره ی ۱۱ نشریه ی « ساحل دریا » ویژه ی شهرستان های تنکابن و عباس آباد ۳۱ شهریور  ۱۳۹۱   

پیروزی انقلاب اسلامی ایران با اتحاد مثال زدنی همه ی گروه های مخالف سلطنت پهلوی و همدلی مردم به پیروزی رسید. ارتش شاهنشاهی تصفیه و امرای آن اعدام شدند. قدرت های صدمه دیده از پیروزی انقلاب ، صدام حسین رئیس جمهور معدوم عراق را به این خوش باوری رساندند که الان بهترین موقع برای جبران شکست قبلی دیپلماتیک عراق از ایران است.31 شهریور 59 آغاز حمله ی همه جانبه ی رژیم بعثی عراق علیه ایران اسلامی بود.  

اما مردم یکدل و یک صدای ایران که تازه طعم پیروزی انقلاب را چشیده بودند ، به منظور پاسداری از کیان و مرزهای ایران سر از پا نشناختند و به فرمان امام خمینی رحمت الله علیه بر دشمن متجاوز تاختند.  

نیروهای مدافع مرزهای کشور از همه ی اقشار بودند ؛ از ارتش ، سپاه ، بسیج ، نیروهای بومی ، عشایر  و نیروهای مردمی از سراسر کشور.  

آن چه از هشت سال دفاع در برابر تجاوز در خاطره ها ماند ؛ ایثار و رشادت زایدالوصف نیروهای مدافع بود که از شهادت ، اسارت ، جانبازی و تحمل دوری های مدت دار از خانه و خانواده دریغ نکردند.  

امروز مردم ما همان مردم مدافع ارزش های اسلامی و عاشق حراست از مرزهای میهن هستند ؛ هرچند برخی ناملایمات پس از خاتمه ی جنگ با ایثارگران ، عده ی کثیری را متاثر و ناراحت کرد ، اما همان ها هنوز هم از خاطرات خوش دوران ایثار و رشادت حظ و بهره می برند.  

و البته بودند عده ی معدودی که از تنور جنگ برای خود نانی آماده کردند و دل مردم عاشق را خون کردند.  

یاد ، خاطره و نام همه ی ایثارگران هشت سال دفاع مقدس را گرامی می داریم و برای شهدا رحمت و مغفرت ؛ برای خانواده ی شهدا ، جانبازان ، آزادگان ، ایثارگران و همه ی خادمان آن دوران طلائی صبر و اجر از خداوند مسئلت می نمائیم.

ماه مهر

سخن سردبیر  شماره ی ۱۱ نشریه ی « ساحل دریا » ویژه ی شهرستان رامسر  ۳۱ شهریور ۱۳۹۱   

  مهر به معنای محبت و دوستی ، مهر به معنای خورشید و مهر نام ماه هفتم سال شمسی  و نام روز شانزدهم از ماه مهر است که ایرانیان باستان در آن جشن مهرگان را برپا می کردند.  

مهر اما برای مردم سر زمین ما یاد آور خاطرات خوش آغاز درس آموزی است.پایه گذاری تعلیم و تعلم در این ماه ، شور و شعفی را در میان دانش آموزان ، دانشگاهیان و خانواده هایشان به پا می کند.  

آغاز این ماه زیبا را به همه ی علاقه مندان به کسب دانش و پدید آورندگان انسان های خردمند آینده شاد باش می گویم.  

اگر در واژه ی مهر به دنبال هدفی بگردیم اولین گام دوستی و مهربانی است که این روز ها شاید کمتر با آن مواجه شویم. این روز ها مردم عجول و عصبی اند و کمتر صبر و تحمل می کنند . این نماد را می توان در رفتارشان ، در رانندگی اشان ، در برخورد با دیگران به راحتی لمس نمود.  

دیگر از میهمانی مدام و شب نشینی های مستمر اعضای خانواده و فامیل و حتی همسایه ها ! کمتر اثری دیده می شود و یا بهتراست بگوئیم اثری دیده نمی شود. همه ی این ها را نمی توان ناشی از فشارهای اقتصادی بر خانوده ها به حساب آورد. 

 

ذائقه و فرهنگ جامعه دگرگون شده است و تا این دو تغییر نکند ، وضع به همین روال است و شاید بدتر از این نیز بشود.  

بیائید از ماه مهر گام های محبت و دوستی را مستحکم کنیم. روابط با دوستان ، بستگان ، آشنایان و حتی همسایگان را بیشتر کنیم و به مصداق شعر زیبای پارسی :  

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم

که تا نا گه ز همدیگر نمانیم

و پایان ضیافتی دیگر...

سخن سردبیر  شماره ی 10 « ساحل دریا » ویژه ی شهرستان های تنکابن و عباس آباد 

ماه رمضان سپری شد . ماهی که در آن میهمان خدا بودیم و هرکس به ظرفیت خویش توشه ای برداشت ؛  نه به سعی خویش بل به فضل و رحمتی که خدای در شب های قدر بر او مقدر کرده بود.

در بخشی از نیایش سی و نهم صحیفه ی سجادیه ؛ معصوم برگزیده ی حضرت حق ذکری دارد که بسیاری از آن غافل شده ایم. او از خدا می خواهد که : «  بار خدایا از تو طلب می کنم چیزی را که بخشش آن از تو هیچ نمی کاهد و در خواست گرفتن و حذف بارسنگین گناهان بر دوشم را از تو می خواهم که برگرفتنش ؛  بر بار تو نمی افزاید. و از خدا می خواهد بخشایش « نفس »  را . نفسی که از آفریدنش سود و زیان برای خدا نیست و در آن نشانه ی قدرت خلقت نهفته است. »

ما « دعا کردن » را فراموش کرده ایم. خواستن از هرکس غیر از حق را بسیار انجام داده ایم. حضرت حق به وضوح در قرآن کریم می فرماید « بخوانید مرا تا اجابت کنم خواسته ی شما را » .

در خوان نعمت الهی اگر به قدر « سلیمان » به همه عطا نشده است  ؛ با عزت نفس می توان  به سان مورچه ی بر سر راه سلیمان ،  فقط خدا را دید و از او مدد جست.

اشکال جامعه ی امروز ما این است که باور قلبی به این که « هرکس به خدا توکل کند خداوند برایش کافی است » کمرنگ شده است و اطمینان نداریم که : « از جائی به ما روزی می رساند که گمانش را نیز نمی بریم. »

رمضان فرصتی بود که دوباره به خویشتن خویش بازگردیم. توجه به این نکته ارزشمند است که اگر در گذشته نکردیم از امروز « نگوئیم چیزی را که بدان عمل نمی کنیم . »

 

شهروند مسوول و مدیر پاسخگو

سخن سردبیر نشریه ی شماره ی ۱۰  « ساحل دریا » ویژه ی شهرستان رامسر   

پس از درج مطلب « وقتی جواهرده  تمام می شود !! » در شماره ی پیشین ؛  برخی از مسولین از این نقد منصفانه و بیان مشکلات دل آزرده شدند. و حتی پیغام به شکایت دادند.

 آن چه که در آن مقاله نوشته شده بود نه از سر نیش و کنایه بل از سر درد و دلسوزی بود.سخن مردم بود و خواسته های آنان . هرچند که تمام خواسته ی آنان را نیز نتوانستم در مجموعه ی محدود نشریه بنگارم.

 از دیگر سو مردم هم بودند که بسیار ستایشم کردند که مردانگی کردی و مطالب حقی نوشتی !

 نکته ای که مرا می رنجاند آن تهدید و این ستایش است.هنوز یاد نگرفته ایم که بدون قصد تخریب حرفمان را بزنیم و آنوقت توقع اصلاح داریم و اگر کسی همان خواسته های به حقمان را بر زبان آورد فکر می کنیم شجاعت کرده است ! واز دیگر سو نیز در اولین فرصت اگر حرف حقی را شنیدیم به جای پاسخگوئی از قدرتمان استفاده می کنیم.

برخی از مدیران تصور کرده اند چون مدیرند پس معصوم هستند و چون قدرت دارند کسی نباید به آنان نازکتر از گل بگوید.

مردم نیز یاد نگرفته اند که حق و حقوق خود را قانونی مطالبه کنند و بر اثر نگرانی از تعقیب قدرت مافوق به راحتی از کنار حق خود و خانواده اشان می گذرند.

شاید لازم باشد هم مردم و هم مدیران دوباره بیاموزند که باید پرسشگری و پاسخگوئی نهادینه شود. هر پرسشی تخریب نیست و هر پاسخی باعث خرد شدن پاسخگو نیست.

مردم و مدیران باید تعاملی دو جانبه داشته باشند تا در راه تکامل و رشد گام بردارند. نقد و انتقاد را بپذیریم و پاسخگو باشیم.

 

رستم زرودی فرماندار رامسر شد

تیتر یک شماره ی دهم نشریه ی ساحل دریا  

مراسم معارفه ی فرماندار جدید رامسر برگزار شد.  

ساعت 17عصر روز چهارشنبه اول شهریور ماه  همزمان با آغاز هفته ی دولت و با حضورهادی ابراهیمی معاون سیاسی استاندار مازندران ، قاسم احمدی لاشکی نماینده ی معین منطق ی رامسر ، تنکابن و عباس آباد ، سید جلیل مرتضوی امام جمعه ی رامسر ، سید ابراهیم هاشمی فرماندار تنکابن ، فرماندار عباس آباد ، مسولان شهرستانی و خبرنگاران در سالن بهشت هتل قدیم رامسر رستم زرودی به عنوان فرماندار جدید رامسر معرفی شد.

غلام رضا فروغ خلعتبری سرپرست سابق فرمانداری رامسر در این جلسه با اشاره به اینکه با استعفای رضاخانی در قبل از برگزاری انتخابات ، اجرای این امر خطیر به عهده ی بنده گذاشته شد ، کفت : تمام تلاش خود را با همکاری مجموعه شهرستان برای برگزاری انتخابات سالم و پرشکوه انجام دادیم.

سید جلیل مرتضوی امام جمعه رامسر در این مراسم  گفت : سرپرست فرمانداری تمام تلاش خود را برای اجرایی کردن امور مربوط به شهرستان انجام داد.

مرتضوی خطاب به معاون سیاسی استاندار گفت :مبادا به واسطه ی فاصله از رامسر ،  اینجا را به فراموشی بسپارد و از وی خواست دستور ویژه‌ای صادر و در هر ماه حداقل دو بار مدیرکل یکی از ادارات را به غرب مازندران و رامسر اعزام ‌کرده تا مسائل رامسر به سهولت حل و فصل شود.

وی ادامه داد: باید اعتبارات بیشتری برای این شهرستان مهم و فراملی اختصاص دهید.

هادی ابراهیمی معاون سیاسی استاندار مازندران  در این مراسم دلیل عدم حضور استاندار را شرکت ایشان در مراسم تشیع جنازه بهروش عضو شورای شهر ساری اعلام کرد.

وی با تقدیر از تلاش‌های سرپرست فرمانداری رامسر گفت : ما تمام تلاش خود را بر این امر گذاشتیم تا فرماندار رامسر در اسرع وقت انتخاب و از نیروهای بومی منطقه برای امر فرمانداری برگزینیم ولی نیرویی که از وزارت کشور باشد در زمان فعلی پیدا نکردیم که از مردم و استعدادهای منطقه باشد و افزود دلیل قبول استعفای محمد صالح رضاخانی ؛ نسبت فامیلی با یکی از نامزدها ی انتخاباتی بود.

 ابراهیمی کارنامه 6 ماهه خلعتبری در دوران سرپرستی را قابل قبول و قوی تر از برخی فرمانداران برشمرد.

ابراهیمی افزود: 60 متر ساحل دریاها را آزاد کردیم و انتظار نداریم آپارتمان‌های چند طبقه در سواحل احداث شود

وی در ادامه بر ضرورت کارهای فرهنگی بیشتر در غرب مازندران و جدی گرفتن مبارزه با مواد مخدر تاکید نمود.

قاسم احمدی لاشکی نماینده ی معین مردم منطقه ی رامسر ف تنکابن و عباس آباد و نماینده نوشهر و چالوس نیز گفت : اگر می خواهیم ولایتمداری در مردم تقویت شود باید هرچه بیشتر به آنها خدمت کرد.

 وی با بیان آنکه ستاد ملاقات مردمی در تنکابن راه اندازی نموده گفت:شما انتخابات سختی پشت سر گذاشتید و انتخابات سخت تری پیش رو دارید.

رستم زرودی فرماندار جدید شهرستان رامسر نیز در این مراسم گفت: در دولت‌های نهم و دهم خدمات زیادی در مناطق شهری و روستایی به  ویژه عمران روستاها صورت گرفته و من درددل‌های مردم منطقه را شنیده و خواهم شنید و تمام سعی خود را در آبادانی این شهرستان زیبای جهانی خواهم کرد وامیدوارم بتوانم خواسته‌های مردم رامسر را به ثمر رسانده و خاطره خوبی مردم رامسر از من به یادگار داشته باشند 

مراسم معارفه ی فرماندار حاشیه هائی هم داشت که مهمترین آنه عبارتند از :  

محل برگزاری مراسم شورای اداری و معارفه ی فرماندار در هتل رامسر بود. مسیر هتل رامسر در این ایام به خاطر لوله گذاری ، کنده کاری شده و پس از باران پر از گل و لای بود.

سالن بهشت بر خلاف نامش پر بود از بوی نم و رطوبت .

تلاوت زیبای قرآن توسط شهردار رامسر بسیار شنیدنی بود.

هادی ابراهیمی در سخنرانی خود گفت که شخص مناسب رامسری شاغل در وزارت کشور برای تصدی فرمانداری نداشتیم. این موضوع با واکنش علیرضا رضی کاظمی تنها عضو شرکت کننده از شورای شهر رامسر مواجه شد و خطاب به ابراهیمی با صدای بلند گفت این سخن توهین به رامسری هاست.پس از پایان مراسم معارفه نیز وی برای بحث در این خصوص نزد ابراهیمی رفت.لازم به ذکر است ابراهیمی پیش از این و در همین سمت با انتخاب محمد صالح رضاخانی که از آموزش و پرورش آمده بود برای تصدی  فرمانداری مخالفتی نداشت.

در حین سخنرانی امام جمعه یکی از مسوولین اسبق شهرستان پس از ورود شروع به دیده بوسی با حاضرین کرد که مرتضوی به او گفت من صحبت هایم را قطع می کنم تا شما به کارتان برسید. پس از نشستن این مسوول مرتضوی ادامه داد در شورای اداری همه جدی باشند.

قاسم احمدی نماینده ی معین رامسر در سخنرانی خود گفت که انتخاب فرماندار بدون هماهنگی با بنده بوده است که ابراهیمی در پاسخ به این بخش گفت  فرماندار جدید  پیش از انتخاب شما به عنوان نماینده ی معین منطقه ؛ انتخاب شده بود.

رستم زرودی قبل از این ؛ معاون فرماندار تنکابن و رئیس آموزش و پرورش عباس آباد بود به همین دلیل حضور حدود 15 خبرنگار از تنکابن ، شهردار و اعضای شورای شهر تنکابن  و پرسنل  فرمانداری تنکابن نیز جلب توجه می کرد.

لازم به ذکر است قاسم احمدی لاشکی نماینده ی مردم نوشهر و چالوس در شورای اداری تنکابن توسط استاندار به عنوان نماینده ی معین منطقه معرفی شد. وی در تنکابن دفتر دایر نموده است و مردم رامسر برای حل مشکل خود باید به تنکابن مراجعه نمایند.

وقتی جواهرده تمام می شود !!

در بارندگی های موسمی اخیر که رامسر به عنوان پر باران ترین اقلیم کشور همواره شاهد آن بوده است. مسیر پر تردد جواهرده ؛ دهکده ی گردشگری بین المللی ، در چند نقطه با ریزش و رانش کوه مسدود شد. 

با اندکی کنکاش در محل های سیل زده ، این نکته به خوبی قابل حصول بود که برداشت غیر اصولی مسیر زیبا و جنگلی جواهرده به منظور « حذف پیچ های خطرناک !!! » ؛ -  عنوانی که با هماهنگی مدیران شهرستان برای خاکریزی طرح توسعه ی فرودگاه رامسر - ؛ باعث زشت و ناهمگون نمودن یکی از زیباترین مسیر های ترددی گردشگری شهرستان شد. 

فقدان توجه  مدیران شهرستان به این مهم که برداشت غیر اصولی خاک و کریه نمودن منظر جاده ی جنگلی جواهرده ، صدمات جبران ناپذیری بر اقلیم منطقه و جذب گردشگر خواهد زد؛ به منظور دست یافتن به فرودگاهی است بین المللی که خود حکایت دیگری بر شهرسازی رامسر وارد کرده است. 

اینک اما ؛ اولین آثار این بی توجهی به اقلیم ؛ خود را نشان داده است و خدا می داند که در آینده ی نه چندان دور ، مسیر به یاد ماندنی جواهرده شاهد تکرار چنین حوادث مشابهی خواهد شد.  

سیل مذکور خبر دیگری را نیز بر زبان ها جاری کرد که اداره ی راه و شهرسازی رامسر ، امکانات لازم برای حل معضلی اینچنینی را ندارد و اگر نبود هماهنگی و همراهی شهرداری رامسر ؛ شاید این امر آزار دهنده به مشکلی بزرگ مبدل می شد. 

 ( جا دارد مسوولین امر از همین امروز به فکر آتیه باشند و دست اداره ی راه و شهرسازی را به گرمی بفشارند و امکانات لازم برای مقابله با حوادث طبیعی ای اینچنین را در اختیارش قرار دهند . 

ترمیم اقلیم این مسیر با کاشت درخت و تعبیه ی آبراه های مورد نیاز به عنوان یک مسکن می تواند از شدت بلایای بعدی بکاهد ، هرچند با وجود نقاط مختلف تخریب شده ، این معضل به زودی بر طرف نخواهد شد. ) 

حکایت جواهرده که نام پر طمطراق « دهکده ی گردشگری بین المللی » را یدک می کشد تنها با همین معضل بسته نشده است. اگر راه باز باشد و مشکلی پیش نیاید تا گردشگران به جواهرده عزیمت کنند مشکلات کلان دیگری وجود دارد که در این معضل گذرا ، نام و نانی برای خود دست و پا کرده اند. 

دریافت عوارضی در وروی جواهرده یکی از شاهکارهای مدیریت این روستاست. شاید تنها روستای کشور است که برای ورود به آن باید عوارض پرداخت کرد !! . اگر این عوارض در قبال ارایه ی خدمتی چون ارایه ی راهنمای گردشگری ، اعطای بسته های فرهنگی ، بهداشتی و ... بود کمی قابل قبول به نظر می رسید. اما دریافت ورودیه با بدترین وضعیت ممکن و بدون ارایه ی هیچ خدمتی ، گردشگران را دچار نوعی یاس و سرخوردگی می کند. 

این پایان ماجرا نیست. وقتی گردشگران از این خوان جواهرده نیز گذشتند ، با چاله های عمیق جاده به مدیریت توانمند روستا در ارایه ی خدمات ، پی خواهند برد. اگر با مهارت در رانندگی به مسیر ادامه دهند ناگهان به ترافیک سنگین ورودی بازار مواجه خواهند شد. ترافیکی که نه به خاطر ازدحام گردشگر بلکه به خاطر سوء مدیریت دهیاری یا با احترام مردم ؛ شهرداری چواهرده !  در آن نقش به سزائی دارد. 

اگر باز به مسیرشان ادامه دادند و از سفر پشیمان نشدند ، در انتهای روستا قرار دارند. جائی که همه ی گردشگران با امید دیدن آبشار آن ، این مسیر را با عشق می پیمایند. آنجاست که متوجه می شوند که جواهرده تمام شد. بدون هیچ منظره و منظری. 

در مسیر برگشت از آبشار و در کل روستا ؛ که جز اعصاب خرد ، هدیه ای به گردشگر داده نشده ، معضلی دیگر جلب توجه می کند. انتظار این است که روستا بافتی روستائی داشته باشد ؛ اما ساخت و سازهای متنوع ؛ آپارتمان سازی ها و پراکندگی نوع معماری ؛ و عدم مدیریت صحیح در بازگشائی معابر ، منظر روستا را آشفته کرده است و گردشگر از این نظر نیز حظی نمی برد. 

اگر گرشگر بخواهد در مکانی استراحت کند ، اولین جای مطمئن در جوار دو مسجد قدیمی حوالی میدان اصلی جواهرده است. و اگر تصمیم به قضای حاجت بگیرد ، معضل دیگر جواهرده نمایان می شود. بجز سرویس بهداشتی ورودی جواهرده که توسط یکی از خیرین احداث شده است ، مدیریت روستا هیچ فکری به حال آن نکرده است. و به ناچار همه به سمت سرویس بهداشتی مسجد سوق داده خواهند شد و چون تولیت مسجد برای این ازدحام گردشگر تدارک سرویس بهداشتی ندیده است و به تعداد کافی نیز چشمه ی بهداشتی تعبیه نشده ؛ بدترین و کثیف ترین مکان دهکده ی گردشگری بین المللی ظاهر می شود.  

خسته از راه و ترافیک ؛ می خواهد از سکوت روستا لذت ببرد که این هم میسر نیست. حضور موتورسواران متعدد و گاهی بی مبالات چنان صدائی در ایام تعطیلات در جو آرام جواهرده بوجود می آورد که شاید خیلی ها را از آمدن پشیمان کند. 

اما گردشگر از هر چه بدی جواهرده که عصبانی شود ؛ از آب و هوای آن لذت بی نهایت خواهد برد. آب و هوائی که در کمتر جای کشور چنین با طراوت و خنک در گرمترین ماه های سال است. 

این عیب ها از دید گردشگران بود که معضل مردم با صفای جواهرده نیز هست . اما چند دغدغه ی دیگر مردم ساکن جواهرده را گردشگران ندارند.

دریافت هزینه ی سالیانه ی عوارض روستا نشینی یکی از این معضلات است. پرداخت عوارض به صرف داشتن خانه و بدون ارائه ی هیچ خدمتی ، یکی از اصلی ترین دغدغه های ساکنین است. عوارض به شهرداری !! پرداخت می شود ؛ اما شهردار!! هیچ گونه ضمانتی در قبال حوادث پیش آمده از جمله سرقت و آتش سوزی ندارد! 

عدم ارایه ی بیلان مبالغ دریافتی از عوارض سالیانه ی روستا نشینی و دریافت وردی از مسافران نیز یکی از سوالات بزرگ ذهن روستا نشینان است. 

و از همه مهمتر نحوه ی انتخاب مدیر روستا ست. علیرغم گذشت چندین سال از مدیریت شهردار جواهرده ! کسی نمی داند که چه کسی و برای چه او را انتخاب کرده است.آیا اگر روستا دهیار دارداز بودجه ی کشوری نیز ارتزاق می کند یا نه؟ درآمد جواهرده ناشی از دریافت عوارض چقدر است ؟ محل مصرف درآمدها کجاست ؟ آن چه مسلم است برای روستائی با آن وسعت خانوار حتما باید انتخابات دهیاری برگزار شود و دهیارباید با انتخاب مردم بر صحنه ی روستا مدیریت نماید. 

سال هاست این معضلات و این سوالات در ذهن پابرجاست و ظاهرا کسی پاسخگو نیست. صبح است و گردشگران و میهمانان شب جواهرده آرام آرام به سمت رامسر حرکت می کنند.اقامت در جواهرده به پایان رسیده است ؛ گلدسته های اشکنه کوه پیداست  و ظاهرا جواهرده تمام شده است.

میهمانی خدا

سخن سردبیر ؛ نشریه ی شماره ی ۹ « ساحل دریا » 

رمضان ماهی است که نام ماه خدا در آن نقش بسته است.  ماه میهمانی خدا. 

در ضیافت الهی همه میهمان هستند و هرکس به قدر فهم و تلاش خود از این خوان گسترده بهره می برد.  

خودسازی از اصلی ترین اهداف ماه مبارک رمضان است. هر آن کس که بهتر و بیشتر به تربیت نفس خویش بپردازد مقرب تر است. البته این امر برای تمام ماه ها و فصل های سال صادق است ؛ اما مزیت این ماه ؛ میزبانی حضرت حق در این وادی است. 

تلاش های بندگان خدا جهت دار به سمت الهی شدن پیش می رود و در اوج بندگی و تضرع ؛ قدر آنان تقدیر می شود. 

همه دل های خود را برای شب های قدر مهیا می کنند و منتظر الطاف الهی در این شب می مانند. شبی که به فرمایش پروردگار کریم قدر و منزلتش از هزار شب برتر و بالاتر است. 

 در این ایام مبارک و نورانی برای خودم و همه ی مردم طلب مغفرت و رحمت از درگاه الهی دارم و امید وارم رحمت واسعه ی او شامل همه ی بندگان مورد وثوقش قرار گیرد. بندگانی که ایمان آوردند ، کار نیک انجام دادند و همدیگر را به صبر و حق دعوت می کنند .

سلامی دوباره

سلامی دوباره عنوان سخن مدیر مسوول و مطلبی است که در اولین نشریه ی اختصاصی « ساحل دریا » مربوط به شهرهای تنکابن و عباس آباد منتشر شده است. به امید تداوم انتشار نشریه ی اختصاصی تنکابن و عباس آباد. 

قلم زدن و قدم زدن در وادی رسانه ی نوشتاری ؛ خاطرات و خطرات خاص خود را دارد. از مهرماه 1390 که نشریه ی « ساحل دریا » منتشر شد تا اینک که نهمین شماره اش در دستان شما خوبان است ؛ بیش از 273 روز می گذرد. 

گسترش محدوده ی تحت پوشش نشریه از خواسته های اولیه ی هیات تحریریه بوده است. هرچند در این مدت ؛ از اخبار منطقه ی تنکابن و عباس آباد نیز مطالب درخوری ارایه شد ؛ اما آمال پدید آورندگان نشریه را پوشش نداد. 

اینک اما با رویکردی نو ؛ « ساحل دریا » با همان شعار پیشین ، آرام و آبی ؛  در دستان مردم تنکابن و عباس آباد خواهد بود. 

به همت دبیر سرویس تنکابن و عباس آباد ؛ نام آشنای عرصه ی خبری و نوشتاری دوست عزیزم حسن فلاح نژاد دلیوند و هیات تحریریه ی علاقه مندش ؛ « ساحل دریا » در این منطقه تولدی دوباره یافت و شکرانه ی این تولد ؛ سلامی دوباره به مردم خوب منطقه است. 

امید است با همراهی و همگامی مردم ، مسوولین ، دست اندرکاران نشریه  و خصوصا اندیشمندان اهل قلم ، در توسعه ی همه جانبه و  متوازن منطقه گام های اساسی برداشته شود. 

تکرار شعار « ساحل دریا » خالی از لطف نیست ؛ « دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید ، ما ساحل دریا را به خانه هایتان می آوریم. » 

به امید روزی که در سرای همه ی شما « ساحل دریا » میهمان باشد.

انتخابی که باطل شد

 این مطلب قسمت پایانی مقاله ی بررسی انتخابات رامسر ؛ تنکابن و عباس آباد است که در شماره ی ۷ نشریه ی ساحل دریا درج شد.پیش از این نتیجه گیری رویکرد امام جمعه ؛ کاندیداهای پیشرو و از دور دوم جا مانده لحاظ شده و از دو وبلاگ نویس نیز ماحصل نظراتشان درج شد. در آخر جمع بندی مبحث ارایه شد ؛ با هم این جمع بندی را مرور می کنیم:   

 

 

سال 1390 با همه ی فراز و نشیب هایش و همه ی اتفاقات مثبت و منفی اش یک نکته ی تاریک را برای مردم منطقه ؛ در خود جای داد . یک ماه  پس از برگزاری انتخابات ؛ شورای نگهبان قانون اساسی خبری منتشر نمود. بنا بر این خبر سخنگوی شورای نگهبان اظهارداشت: پرونده‌های حوزه‌های انتخابیه دور نهم انتخابات مجلس شورای اسلامی با عنایت به ماده ۷۳ قانون انتخابات مورد بررسی قرار گرفت . در حوزه‌های انتخابیه "  رامسر، تنکابن و عباس‌آباد "   انتخابات باطل شده است. 

کاندیداهائی که با شعار خدمت به مردم وارد عرصه ی سیاسی انتخاب شدند و متحمل سختی های فراوان شدند ازیک سو و مردمی که به دلایل و انگیزه های مختلف پای صندوق های رای آمدند ؛ وقت ، هزینه ، انرژی و توان خود را برای اثبات کارآمدی انتخابات برگزار شده در نظام جمهوری اسلامی در طبق اخلاص نهادند ؛ از دیگرسو ؛ در انتهای کار انتخابات دچار نوعی سر در گمی شدند. 

در این انتخابات که با تائید دقیقه ی نودی دو تن از کاندیداها ؛ رنگ و بوی دیگری یافته بود. پس از شمارش آرا ؛ نتایجی رقم خورد که به مذاق برخی خوش نیامد. آن ها با شکوائیه در قالب بیانیه نظرات خود را اعلام کردند و هیات بازرسی انتخابات شورای نگهبان که بخش بررسی صحت انتخابات حوزه ها را پی می گرفت در آخرین اعلام خود دو حوزه را از نظر صحت انتخابات مورد تائید خود ندانست. 

سهم مردم منطقه ی ما از انتخابات ؛ ابطال آن بود.هرچند با نظر کوتاه اعلامی شورای نگهبان ؛ مفهوم گسترده ای قابل حصول نبود. اما آن چه از اطراف و اکناف به گوش می رسید تخلفات گسترده ی کاندیداها و طرفدارانشان از یک سو و تقلب در یک یا چند صندوق به گوش می رسید. نکته ای که عبدالرحمن باقرزاده در تریبون نماز جمعه ی شهر آن را بر زبان آورد. 

آن چه مسلم است در بررسی کارشناسان صحت انتخابات ؛ حوزه ی فرعی رامسر بدون هیچ گونه تخلفی انتخابات را پشت سر گذرانده است و استدلال سرانگشتی نیز اثبات می کند که تخلف فقط از یک کاندیدا نبوده است.  

اگر فرض را بر حذف کاندیدائی خاص نگذاریم آن چه مسلم است بر اساس قانون انتخابات ؛ بلا استثنا تمامی کاندیداها تخلف کرده اند. تخلفاتی که شاید به چشم نیاید. به عنوان مثال :  

 کاندیداها حق چاپ عکس در ابعاد بزرگتر از 15*10 را ندارند.

کاندیداها حق نصب پوستر به جز در ستاد خود را ندارند

کاندیداها حق به راه انداختن کارناوال ماشین را ندارند.

کاندیداها پیش از موعد رسمی تبلیغات ( یک هفته مانده به انتخابات ) حق تبلیغات ندارند.

کاندیداها حق داشتن بیش از دو ستاد ؛ یکی خواهران و یکی برادران در هر شهر ندارند.  

به نظر شما کدام یک از کاندیداها این موارد را به طور کامل اجرا کرده اند؟

آیا همه ی کاندیداها یک یا چند مورد خلاف مذکور را دچار نشده اند؟   

قصد دفاع از قانون انتخابات نیست. قانون انتخابات بر اساس کارکرد حزبی و سازمانی نوشته شده است و این قانون نیز مانند هر دست نوشته ی بشری دچار آفت های افراط و تفریط است و از اساس با روح تبلیغات انتخاباتی در ایران که بر پایه ی  فقدان حضور حزب و سازمان بنا ست ؛ در تضاد است.  

آن چه مسلم است بر اساس این قانون انتخابات ؛ انتخابات کل کشور دچار تخلفات عدیده ای است که مجموع آن را اگر شورای نگهبان بخواهد مورد اعمال نظر قرار دهد؛ هیچ انتخابات مقبولی وجود نخواهد داشت.  

بر آیند نظرات مردم و مسوولین بر این نکته استوار است که کاندیدا بودن شخصی خاص باعث اجرای شدیدترین بعد نظارتی شورای نگهبان در منطقه شده است. وگرنه شورا می توانست تصمیم منعطف تری را نسبت به انتخابات منطقه اعمال کند.  

آن چه مسلم است منطقه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 فاقد نماینده ی مردم در مجلس شورا است. و یکی از سنگین ترین انتخابات دوران تاریخ این سه شهر در خرداد یا تیر 92 رقم خواهد خورد. انتخاب همزمان ریاست جمهوری ، نماینده ی مجلس و اعضای شورای شهر و روستا ؛ سنگین ترین وضعیت سیاسی را در سال آینده برای برگزار کنندگان انتخابات در منطقه و مردم رقم خواهد زد.

نوروزتان پیروز

سخن سردبیر - نشریه ی شماره ی ۶ ساحل دریا - اسفند ماه ۱۳۹۰

قرن ها از روزی که ایرانیان باستان ؛ سنت حسنه ی نوروز را پایه گذاری کردند ؛ می گذرد. اکنون این سنت زیبا به صورت یک فرهنگ عمومی و ماندگار ؛ در جامعه ی جهانی بروز و ظهور یافته است.

همه ی جهان آغاز بهار را سال نوی ایرانی می دانند و به این حسن انتخاب پیشینیان پارسی ، آفرین می گویند.

چند سالی است که نوروز به عنوان میراث معنوی ماندگار ثبت جهانی شده و پنج کشوری که در آن به فارسی تکلم می شود آن را با آئین های ویژه اش پاس می دارند. نوروز درس های بسیاری به جامعه ی جهانی آموخته است.

دیدار والدین ، خویشان ، اقوام  ، همسایگان و حتی کسانی که کمتر با هم ارتباط و مراوده دارند ؛ یکی از مهمترین شاخصه های آن است. تبریک هر رهگذر آشنا و نا آشنا و شاد باش تحویل سال نو از بهترین پدیده های نوروز است.

ایرانیان اموات و مردگان را نیز فراموش نکرده اند. قرار دادن سبزه بر روی قبور مردگان و خصوصا تازه گذشتگان و قرائت فاتحه برای آنان از یک سو و مراجعه به خانه و خانواده ی کسانی که عزیزانشان در سال گذشته به رحمت خدا رفته اند ؛ به منظور همدردی و خارج کردن پیراهن عزا از تن خانواده ی مصیبت دیدگان نیز از ارکان نوروز است.

هرچند فشارهای اقتصادی ممکن است برخی از میهمانی ها را محدود کرده باشد ؛ اما هیچگاه نتوانسته است اصل موضوع محبت و صمیمیت در نوروز را در محاق ببرد.

شادباش « ساحل دریا » تقدیم به همه ی شهروندان منطقه و به امید وقوع تحولی شگرف در زندگی همه ی عزیزان.

 

انتخاب کنید !

 سخن سردبیر - نشریه ی شماره ی ۵ ساحل دریا - بهمن ماه ۱۳۹۰

دوازدهم اسفند انتخابات دیگری در کشور برگزار می شود.

عده ای عاشقانه منتظرند تا روز موعود فرا رسد ، جمعی بی تفاوت از کنارش می گذرند و برخی نیز آن را تحریم کرده اند.

فارغ از میزان مشارکت ، انتخابات برگزار خواهد شد و فرد منتخب نیز لاجرم اکثریت آرای شرکت کنندگان در انتخابات را کسب خواهد کرد و وارد مجلس خواهد شد. او نه تنها نماینده ی مردم منطقه بلکه نماینده ای است که در قانون گذاری کلان کشور موثر خواهد بود.

روی سخن با آنانی است که بی تفاوتند و یا قصد شرکت در انتخابات را ندارند و یا برایشان فرقی نمی کند که چه کسی را روانه ی مجلس خواهند کرد. اگر چه از نظر قانون اساسی جمهوری اسلامی  « حق انتخاب شدن و انتخاب کردن » آزاد و اختیاری است و هر شخص می تواند آزادانه و مختار در سرنوشت منطقه و کشور سهیم باشد و هیچکس نباید در این خصوص کسی را مجبور و یا شماتت کند. اما باید این را بپذیرد که بعدها انتقاد از کسی یا شیوه ای که برای او مورد قبول نبود کمی گزافه به نظر می رسد.

این جمله را در خاط بسپارید که « اگر انتخاب نکنید ؛ برایتان انتخب خواهند کرد » .

این سرنوشت محتوم هر انتخابات است ؛ خواسته یا ناخواسته نتیجه ی نهائی هر انتخابات ؛ تعیین یک نفر است.

پس برای آن که برایتان انتخاب نکنند ؛ انتخاب کنید.!

اتکال به خدا و وحدت کلمه ، رمز پیروزی انقلاب

33 سال از نخستین روزهائی که غریو الله اکبر و پیروزی مردم بر حکومت 2500 ساله ی شاهنشاهی شکل گرفت ، می گذرد.

معمار کبیر انقلاب اسلامی از دو اصل اساسی پیروزی انقلاب ؛ بارها و بارها سخن گفت. اتکال به خدا و وحدت کلمه مهمترین اصول پیروزی انقلاب در عبور از عرصه های خطر دوران پس از انقلاب بود.

بزرگترین چالش های پیش روی نظام نوپای جمهوری اسلامی با حفظ اصول یاد شده به فرصت های بی بدیل تاریخ کهن ایران مبدل شد. یک دهه رهبری داهیانه ی حضرت آیت الله العظمی امام خمینی و بیش از دو دهه سکانداری هدایت جمهوری اسلامی توسط آیت الله خامنه ای نشان داد که مانند همیشه  اتکال به خدا و وحدت و همدلی تنها راه نجات کشور از بحران هاست.

در یک جمله به مرم شریف ایران و مسوولین نظام  باید گفت : پیروزی انقلاب اسلامی مبارکتان باد.

سخن سردبیر - نشریه ی شماره ی ۴ ساحل دریا - دی ماه ۱۳۹۰

روزهای پیروزی انقلاب اسلامی  در پیش و فرصتی است تا خدمات نظام جمهوری اسلامی در فهرستی کوتاه برشمرده شود.

تعمیق باورهای دینی مردم و اتکال قویتر به خدا بارزترین شاخص برای مهمترین انقلاب عصر حاضر بود.

 تشدید خودباوری مهمترین رکن پیروزی مردم شد و وحدت و همدلی بسیاری از سختی ها را آسان نمود.

با تکیه بر دو اصل یاد شده ؛ سدهای عظیمی از روبروی مردم ، کنار زده شد.

سرعت توسعه و آبادانی ، به میزان غیر قابل باوری رشد یافت. راه سازی ، تقویت زیرساخت ها ، برق رسانی ، تامین آب شرب ، گسترش خدمات ارتباطاتی و ... حتی برای دور دست ترین روستاها از اولویت های نظام جمهوری اسلامی شد و محروم ترین طبقات اجتماعی نیز از نعمات یاد شده برخوردار شدند.

اینک ؛  اما بیش از سه دهه از پیروزی شیرین مردم بر دولت ستم شاهی می گذرد. ملت تجربیات ارزشمندی اندوخت و آن را ؛  توشه ی راه ؛ برای رشد و توسعه ی بیشتر خواهد کرد.

مردم ؛ اما با همان عهد پیشین ، ارزش های الهی و پذیرفته شده ی انقلاب را صمیمانه پاس می دارند و مسوولین نیز در تلاش برای بهبود وضعیت جامعه هستند. همسوئی و برآیند این دو مهم قطعا آینده ی روشن را ؛ رقم خواهد زد.

امید است با ارتقای سطح در آمد و سطح رفاه اجتماعی سال های پیش رو ؛ جامعه هر لحظه به اهداف انقلاب اسلامی نزدیک تر گردد.

سخن سردبیر - نشریه ی شماره ی ۳ ساحل دریا - آذر ماه ۱۳۹۰

 ۳۰ آذر ۱۳۹۰ 

صف آرائی رقبای انتخاباتی مجلس نهم آغاز شده است . بی شک یک نفر بیشتر ، منتخب مردم نخواهد شد . همه ی کاندیداها ، اما تکالیف مشابهی نسبت به هم  و نسبت به مردم دارند.

وظیفه ی کاندیداها در مقابل هم  ؛   انتظار این است که رعایت اخلاق اسلامی و اثبات توانمندی خودشان را سرلوحه ی تبلیغات قرار دهند و از نفی و تخریب دیگر رقبا بپرهیزند.  این امر را نه تنها خودشان ، بلکه به اعضای ستادها و طرفداران خود نیز گوشزد نمایند. چرا که این زمان نیز همچون تمام روزهای زندگی به سرعت سپری خواهد شد و کدورت های پیش آمده را شاید سال ها نتوان بر طرف کرد.

اما برای مردم ؛ راوی صادق اهداف و نیات خود باشند ، برنامه های انتخاباتی و عملکردهای پس از پیروزی در انتخابات را به مردم  اعلام و « همانگونه بگویند که عمل می کنند ».

مردم محجوب منطقه انتظار معجزه از نمایندگان خود ندارند و اما کمترین توقع آنان این است که منتخبشان « دردها ی مشترک را فریاد کند » و پیگیر مطالبات بر حقشان باشد.

حضور فعال در منطقه  و حضور موثر در مجلس ابتدائی ترین و حد نهائی خواسته ی مردم است. امری که در 8 دوره ی مجالس قبلی کمتر اتفاق افتاد.

امید است کاندیداهای محترم با نگاه مثبت و اثرگذار وارد وادی انتخابات شده و برعهدی را که بر گردن می نهند ، تا آخرین دقایق تعهدشان پایبند باشند.

 

سخن سردبیر - نشریه ی شماره ی ۲ ساحل دریا - آبان ماه ۱۳۹۰

۳۱ آبان ۱۳۹۰ 

 

سخنی با شهردار آینده

دیر زمانی است که رامسر به لحاظ مدیریت شهری دچار بحران شده است. از آغازین روزهای شورای سوم شهر مشکل انتخاب شهردار دامنگیر این برگزیدگان مردم بود. شهردار نخست این شورا با چشمانی اشک بار رامسر را ترک نمود. اتفاق ناگواری که برای شهردار سابق رامسر پیش آمد همه را شوکه کرد و مردم در انتظار پاسخ مناسب شورائیان شهر لحظه شماری می کردند.اما پاسخی نشنیدند و شاید قرار نبود پاسخی داده شود.

 منتخبان مردم برای گره گشائی این مشکل دست به دامان فردی شدند که یک بار بخت خود برای شهرداری عروس شهرهای شمال آزموده بود. او نتوانست از گردونه ی صلاحیت مدیریت شهری ، در استان عبور کند.

اعضای شورای شهر متفق القول از میان خود شخصی را معرفی کردند. طولانی شدن مدت انتظار پاسخ از استانداری ، به معنای جواب منفی تلقی شد. کاندیدای مغضوب ، نه تنها از نامزدی شهرداری بلکه از شورا ی شهر نیز استعفا کرد.

قصه ی انتخاب شهردار رامسر به درازا کشید و اینک شخص دیگری برای این گزینه معرفی شده است. احتمال تائید مدیریت نامزد جدید شهرداری دور از ذهن نیست.

روی سخن با شهردار آتی شهر زیبای رامسراست.

به فرمایش مولای متقیان حضرت علی علیه السلام « فرصت ها را غنیمت شمرید ، چرا که فرصت ها چون ابر در گذرند » امید است مدت کمتر از دو سال باقی مانده ی شورای سوم شهر با مدیریت کارآمد شکل و سمت و سوی سامان یافته ای به خود گیرد.انتظار این است شهردار آینده با انتخاب برنامه های متنوع کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت گام های اساسی برای منطقه بردارد.

نیازی نیست که جلودار برنامه ای سنگین و غیرقابل باور باشید.مردم محجوب منطقه با برآورده شدن کمترین خواسته های به حقشان ، شادمان و شاکرند. ترمیم چاله  و چوله های شهر برایشان مهمتر از یک سخنرانی قرا است. کمتر ازچهار ماه دیگر آغاز سالی جدید است و شهر نمونه ی گردشگری نیاز به تیماری روبنائی دارد.

استفاده از فرصت های گردشگری دریا ، ساحل ، جلگه  و جنگل ساده ترین روش رشد و توسعه ی منطقه است.

ساحل دریا با آغوش باز همراه و همگام مدیریت شهری حال و آینده ی این شهر عقب افتاده از سرعتِ پیشرفت است. نگاه مردم به دستان پرتوان و ایده های پرمغز همه ی علاقه مندان زادبوم است و کمترین توقع ، سرعت و دقت در تصمیم گیری و تصمیم سازی این مهم است.

سخن سردبیر - نشریه ی شماره ی یک ساحل دریا - مهرماه ۱۳۹۰

۳۰ مهرماه ۱۳۹۰  

از روزی که تصمیم به انتشار نشریه گرفته شد ، تا زمان صدور مجوز نشر آن سال ها گذشت. آن روز رشد و  توسعه ی همه جانبه منطقه به عنوان مهمترین اولویت ذهنی و دغدغه ی خاطر مطرح شد و تا اینک نیز امتداد یافت.

با وجود نشریات مختلف و متنوع و این که در عصر ارتباطات آشنائی و دسترسی به اطلاعات در دنیای مجازی به سرعت غیرقابل باوری رسیده است ، منتشر کردن ، نشریه ای که ماهنامه است ( البته فعلا ) با اما و اگرهای فراوان روبرو است .

آن چه که باعث شد علیرغم همه ی چالش های پیش رو و با وقفه ای طولانی انتشار نشریه در اولویت قرار گیرد و فرصتی ناب تعبیر شود ،  این است که اصحاب فکر و قلم محلی برای بیان نظرات و اندیشه های خود داشته باشند ، مردم و مسوولین در آن به تعامل و تفاهم در خور برسند ، محلی برای تضارب آرا و عقیده های موجود در منطقه باشد و مهمتر از همه ی آن ها حضور پر رنگ مردم در عرصه های تصمیم گیری و تصمیم سازی ، محسوس باشد.

« ساحل دریا » در نظر دارد دارای نقشی بی بدیل در جهت دهی مثبت به تحولات فکری ، فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی جامعه با تکیه بر اطلاعات دقیق و همه جانبه ، از نیازها و انتظارات مخاطبان خویش باشد و بستر ساز توسعه ی همه جانبه ی منطقه و هموار کننده ی راه رشد و بسط اخلاق ، معنویت و ارزش های دینی در جامعه باشد.

التزام به حقیقت ، وفاداری به مردم ، صداقت در نوشتار و گفتار و تعمیم آن در عمل ، استقلال در عمل ، اهرم نظارت بر عملکرد ارباب قدرت ، احترام کامل به همه ی آرا و نظرات ، فراغت از تخریب و تهمت ، گسترش بستر نقد و ارایه ی راهکارهای سازنده ، بیان واقعیت ها بدون آمیختن شایعات ، نظرات و سلایق شخصی و سرانجام « وجدان بیدار » جامعه بودن و در چارچوب قانون عمل کردن از اولویت های غیر قابل انکار نشریه به شمار می آید.

« ساحل دریا » در نظر دارد مورد اعتماد آحاد جامعه و منبع خبری و اطلاع رسانی مورد وثوق مردم بوده و الهام بخش و اثر گذار بر تحولات منطقه باشد

« ساحل دریا » آرامش بخش محافل خواهد بود و توجه به رسالت آگاهی بخشی مردم منطقه از نکات بارز آن خواهد بود.

امید است که مردم و مسولان ، همه خود را صاحبان اصلی «  ساحل دریا » بدانند و در ترویج فرهنگ خود باوری ، رشد و توسعه ی همه جانبه ،  دست در دستان هیات تحریریه ی نشریه قرار دهند.

ضرورت ایجاد « جبهه ی متحد فرهنگی »

ضرورت ایجاد « جبهه ی متحد فرهنگی » در امتداد مطلبی است که  میلاد محقق دانش آموخته ی دکترای  علوم سیاسی  (گرایش اقتصاد سیاسی )  در وب نوشت شخصی خود «  زیرچتر آبی » و در وب نوشت خبری « اخبار رامسر » قرار داد. 

پیش از نوشتن عنوان « جبهه ی متحد فرهنگی »  با نوشتن چند مقاله در عرضه ی وحدت و همگرائی پیشگام شدم اما متاسفانه در روند زندگی روزانه گم شد. 

 به عنوان مثال مطلب ائتلاف سبز  ( ۱ )  ؛ مازندران ؛  گردشگری ؟ کشاورزی ؟ و یا صنعتی ؟ ( ۲ ) ؛  تیرماه سیزده شب  » ؛ جشنی که باقی ماند.  ( ۳ )  در بخش های فرهنگی ؛ اجتماعی ؛ اقتصادی قلم زده شد. 

اینک با اشاره به مطلب ارزشمند « جبهه ی متحد فرهنگی » و ارائه ی نوینی از آن ؛ ضمن تشکر از نویسنده و به ضرورت ایجاد « جبهه ی متحد فرهنگی »  را یاداور می شوم. 

« جبهه ی متحد فرهنگی » در برگیرنده ی مقولات ارزشمند در جنبه های فرهنگی ؛ اجتماعی و اقتصادی است. به طور خلاصه هر بخش آن شامل موارد زیر است :  

فرهنگی : 

- زنده کردن سنت های بومی و محلی اعم از جشن ها ؛ جشنواره ها ؛ سوگواره ها  

- بازی های محلی 

-  معرفی و ترویج صنایع دستی  

- آموزش غذاهای محلی 

 و ...   

اجتماعی : 

- نحوه ی مشارکت در مراسم های سنتی اعم از جشن ها ؛ عروسی ها ؛ اعیاد . 

- مراسم ویژه ی باران خواهی و حتی جشن های باران بس ( کتره گیشی ). 

- تقویت روح جوانمردی در مراسم سنتی کشتی گیله مردی و لافن بازی.  

- تلاش برای حذف کم بینی ؛ جبهه گیری شهرهای همجوار  

- تلاش برای پر کردن شکاف بین قومیت ها 

- و ... 

 

اقتصادی : 

- توجه به محصولات کشاورزی  شمال مانند چای ؛ مرکبات ؛ کیوی ؛ برنج ؛ فندق ؛ پنبه و... و گیاهان داروئی مانند گل گاو زبان ؛ گل محمدی ؛ زرشک سیاه و ... 

- توجه ی ویژه به دامداری ؛ پرورش طیور و آبزیان  

- بهره برداری اقتصادی از کوه ؛ جنگل ؛ دریا و منابع طبیعی موجود 

- بهره برداری اقتصادی از صنعت گردشگری 

- بهره برداری اقتصادی از صنایع دستی    

- و ...

 

در مقابل امکانات بالقوه ی موجود در شمال ؛ فقر و بیکاری و اعتیاد مهمترین چالش بزرگ منطقه باید مورد کنکاش قرار گیرد . 

« جبهه ی متحد فرهنگی » توانمندی بهره برداری از تمام فرصت های موجود در منطقه ی شمال کشور و تدبیر برای چالش های پیش روی این منطقه ی زیبا و سرشار از نعمت های خدادادی است.  

« جبهه ی متحد فرهنگی »  نیازمند یک حرکت جمعی هدفمند ؛ سازماندهی شده ؛ ساماندهی شده و فارغ از تسلط و احاطه ی تفکرات فردی بر تصمیمات جمعی ( خرد جمعی ) است. 

« جبهه ی متحد فرهنگی » نیازمند حضور قاطبه ی مردم و احساس مسوولیت فرهیختگان و مسوولین دلسوز و همگامی آنان  است. 

گام برداشتن در راه ایجاد « جبهه ی متحد فرهنگی » ؛ برداشتن سنگ بزرگ نیست ؛ یک ضرورت است. ضرورت انکار ناپذیری که ادامه ی روند کنونی و موجود در منطقه و نابودی کامل فرهنگ و اقتصاد شمال نشینان را دیگرگون خواهد کرد. 

گرانی افسار گسیخته و یقه ی باریک مردم

زمانی که محمود احمدی نژاد با شعار « عدالت ورزی و مهرگستری » و با رویکرد زنده کردن آرمان های انقلاب پا در عرصه ی ریاست جمهوری نهاد کمتر کسی فکر می کرد که « صاحبان اصلی انقلاب » دچار سختی و مرارت شوند. 

او با پوشیدن لباس رفتگری نشان داد که می خواهد با کمترین مردم برابر باشد ؛ کاپشنش مشهورتر از خود او شد و ماشین از رده خارجش  ارزش میلیاردی پیدا کرد. 

حرف های تند و صریح و گاه خارج از اصول دیپلماسی او زبانزد شد و سخنرانی های تند او در خصوص اسرائیل و هسته ای گاهی بحران ساز.  

هدفمندی یارانه ها برای کاهش فاصله ی طبقاتی و افزایش قیمت بنزین به منظور رعایت حقوق کسانی که فاقد وسیله ی نقلیه هستند در رسانه ها ساز شد. 

وقایع انتخابات ۸۸ و حاشیه های بی شمار اطرافیانش هر روز موجی جدید در کشور راه انداخت. 

معجزه ی هزاره ی سوم ؛ پیامبر عصر جدید ؛ کوروش قرن بیستم القابش بود و اما اینک پافشاری او بر برخی از نزدیکانش قطب های نا همنام اصول دیپلماسی و سیاست کشور را همنام کرده است و هر لحظه می خواهند از هم دورتر باشند. 

این ها نوشته شد تا یاد آوری ای باشد از سال ۸۴ تاکنون ؛ تا به مطلع نوشتارم برگردم.  

این روزها قیمت سهمیه ای بنزین برای مصارف شخصی و ۶۰ لیتر در ماه نسبت به قیمت ۸۰ تومانی سال ۸۴ ؛  ۵  برابر شده است . ( ۴۰۰ تومان ) . و اگر بیشتر از سهمت خواسته باشی استفاده کنی ۷۵/۸ برابر  یعنی ۷۰۰ تومان شده است . رانندگان تاکسی از میزان سهمیه شاکی و میزان هزینه فایده ی درآمد تاکسی را ناکافی می دانند و هرکس کرایه ی مطلوب خود را می گیرد. 

اکثر ماشین داران « مسافر کش » شده و دغدغه ی معیشت دارند.  

قیمت نان  ده براب شده است. قیمت پنیر بیش از سه برابر شده است. 

 دیگر کسی تعارف نمی کند به منزل ما بیا . چرا که قیمت نان و پنیر آنقدر گران شده است که به صرفه نیست میهمانی برای عصرانه دعوت شود.

امروزه تقریبا غیر ممکن است به میوه فروشی و حتی به خواربارفروشی مراجعه کنی و قیمت یک جنس مشابه را در آن مساوی ببینی. ارزان بودن آن پیشکش. 

امروز اگر جنسی را خریدی مطمئن هستی نسبت به قیمت فردایش سود کرده ای. 

حق و حقوق مردم در چالش های مزخرف سیاسی پیش آمده گم شده است . کسی پاسخگوی افزایش قیمت ها و گرانی نیست. قوای سه گانه دنبال این هستند  بدانند کدامیک در راس امورند. فارغ از این که این در راس امور بودنشان منافعی برای « ولی نعمت های انقلاب = مردم » داشته باشد.  

اکثر نمایندگان مجلس که باید وکیل ملت بودند؛  « وکیل الدوله » بودند و چون چربی دولت پائین آمده ؛ « وکیل الحکومه » شدند.

جناح های اصولگرا ی اصیل نگران تصاحب قدرت از سوی اصلاح طلبان و سایرین هستند بدون آن که در فرصت مسند قدرت از آن استفاده کرده و دل مردمی که سنگشان را به سینه می زنند بدست آورند. 

احساس می کنم جنگ تصاحب قدرت همه ی جناح های مسند نشین قدرت را کور کرده است و فارغ از فشارهای وارده بر مردم ؛ دنبال این هستند که در اسفند ۹۰ و یا تابستان ۹۲ چه کسی عرصه ی سیاسی را تصاحب خواهد کرد و از همینک « سینه زن »  هیات آن قدرتمند آینده باشند. 

گاهی نوشتن سخت می شود. روزهای مدیدی است که ننوشته ام نه این که حرفی برای گفتن و نوشتن نیست. نه. حرف های گفتنی و نوشتنی بسیار است اما حساسیت قدرت طلبان شدید شده است و با هر حرف حقی که احساس کنند « گوشه ی قبایشان » بدان گیر خواهد کرد ؛ بر آشفته خواهند شد و « دعوی دفاع از ولایت » را چماقی کرده بر سر نویسنده و گوینده فرود خواهند آورد. 

از نوشتارم بر آشفته نشوید. قدر انقلاب و خون هایی که برای پر بار شدن آن ریخته شده است را بدانید.  

مهمترین مشکل مردم اینک تصاحب قدرت بدست این جناح و یا آن جناح نیست . مردم نگران سیر شدن شکم های خود و خانواده اشان هستند. مردم نگران دین و ایمانشان هستند چرا که نص صریح پیامبر است که : از دری که فقر در آید ؛ ایمان خواهد رفت. 

مردم به گرانی ها عادت نکرده اند . مردم می دانند امروز نسبت به فردا قیمت ها بیشتر خواهد شد. مردم می دانند که این روزها کسی به فکرشان نیست. 

از جمله ی آخر باید ترسید و نگران بود.   

گرانی افسار گسیخته شده و یقه ی مردم باریک. 

نگران باید بود ؛ چرا که این یقه گیری عاقبت خوبی را رقم نخواهد زد.  

شاید بپرسید چرا از زبان « مردم » سخن می گویم ؛ کافی است که در جمع چند نفره و در تاکسی و ... یکی از افزایش قیمت بگوید. آنگاه هدف نوشتارم سهل الوصول تر برایتان بدست خواهد آمد. 

خبر... اجرای کنسرت حمید عسگری در رامسر لغو شد!... و چند نکته

 

 رامسر پرده ی اول

رامسرنیوز - برگزاری  کنسرت حمیدی عسگری بعد از فروش بلیط ساعت قبل از اجرا لغو شد !!  

 

خبر فوق کوتاه و دردآور است اینکه عده ای به خود اجازه دهند زحمات مدیریتی ٬ برنامه ریزی و هماهنگی یک کنسرت را به راحتی آب خوردن از بین ببرند. 

 


موسسه هنری ققنوس با  همکاری موسسه ستاره های کشور ، و مجوز از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران  قرار بود در شبهای 10 و 11 فروردین 89 ساعت 20 در سالن شهید چمران رامسر با حضور خواننده پاپ حمید عسکری  اجرا شود .  

ساعتی قبل از اجرا برنامه لغو شد .  به گفته سام یکتا تهیه کننده این برنامه  به دلیلی که برای ما هم کاملا مشخص نیست ! رئیس سالن دستور بسته شدن آن را داد . 

و مردم برای دیدن برنامه با درب های بسته روبرو شده اند . وی اظهار داشت خسارات هنگفتی به این موسسه وارد شده است .  

 

 شاید برای گوینده ی خبر دلایل لغو مشخص بود و کمی احتیاط کرد.  

شنیده ها حاکی از آن است که این کنسرت با تهدید ریاست اردوگاه شهید چمران رامسر  « میر رجب » توسط چند تن از لباس شخصی های رامسر و تهدید به اخراج از سیستمی که شاغل در آن است ٬ لغو شد.  

این موضوع از آنجا اهمیت می یابد که برگزار کنندگان و مجوز دهندگان حتی ساعاتی قبل از اجرا نیز مصمم به اجرای کنسرت بودند. در این زمینه آخرین رایزنی برگزارکنندگان و اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی رامسر نیز قابل تامل است . اداره ی ارشاد رامسر حتی با دریافت دو فقره چک به مبلغ یک و صد میلیون ریال در ۹ فروردین ۸۹ تقاضای مبالغ حسن انجام کار و ده درصد حق فروش بلیط را می نماید.

 این کنسرت  قبل از نوروز و در اسفند ۸۸  مجوز شورای تامین استان و  شهرستان را اخذ کرده بود و بطور طبیعی شرایط لازم برای اجرای مناسب را تدارک دیده بود . 

 این موضوع نشان می دهد که هنوز هم عده ای در رامسر نیز هستند که خود را مافوق قانون می دانند و برآنند تا هر آنچه را اراده کنند به کرسی عمل بنشانند. 

 در این راستا عملکرد ضعیف و ناشی از ترس ارایه  دهندگان مجوز کنسرت نیز قابل تامل است. اگر ارایه ی کنسرت توسط حمید عسگری اشکال داشت چرا مجوزش صادر می شود و اگر بلا اشکال بود چرا ساعاتی قبل از اجرا لغو می شود ؟ 

 

رامسر پرده ی دوم 

مجموعه ی تله کابین رامسر به مناسبت ایام نوروز به مدت ده شب کنسرت خوانندگان پاپاز جمله فرزاد فرزین و ...  را بدون مجوز از شورای تامین استان و شهرستان برگزار کرد. 

این کنسرت ها نه تنها با تهدید به لغو مواجه نشدند ٬ بلکه در پنهان از حمایت عده ای نیز برخوردار بودند. 

 

رامسر و یک نتیجه گیری  

- امید وارم که مسوولین شهر پاسخگوی مطالبات مردمی باشند و به خاطر منافع مادی خود یا عده ای ٬ حفظ قدرت خود  و یا قدرت طلبی های عده ای سود جو  از زیر بار مسوولیت به عهده گرفته شانه خالی نکنند.  

- تفاوتی میان برگزاری کنسرت ها برقرار ننمایند و  اگر نیازی به لغو برگزاری کنسرت هاست اولویت را به مکان های بدون مجوز بدهند. 

- مردم از فقدان شادی و جوانان از فقدان اماکن سالم تفریحی رنج می برند٬ تلاش برای ایجاد شادی سالم هرچند به اندازه ی روزنه ای کوچک به طور قطع و یقین ثواب دنیا و آخرت را برایشان به ارمغان خواهد آورد. 

- اسباب شادکردن مردم هرچند با کنسرت های گرانقیمت را فراهم کنند.   

 

( آخرین بازدید ۷۴۰۸۰ )

 

اقتصاد فلاکت زده

 مقدمه :

بحثی را که این روزها در تب و تاب حوادث پس از انتخابات 22 خرداد 88 گم شده است، مبحث اقتصاد و اثر آن بر زندگی روزمره است. در اوج تبلیغات انتخاباتی بحث نرخ تورم ، نرخ بیکاری ،  نرخ تورم نقطه به نقطه ( که رئیس دولت نهم برای اولین بار آن را به جامعه عرضه کرد ) ، بحث جدیدتری به خانه ها آمد و آن معرفی ضریب شاخص فلاکت توسط محسن رضائی یکی از چهار کاندیدای انتخابات دهم بود.

وی برای مقابله با تکذیب وجود تورم و بیکاری ابتدا  محاسبه ی تورم نقطه به نقطه را برای نشان دادن وضعیت مطلوب در جامعه زیر سوال برد و با تعریف واضح نرخ تورم سالیانه این نکته را نیز متذکر شد که تغییر در افزایش  حقوق و  پرداخت های معوقه باعث بهبود شاخص نرخ تورم نقطه به نقطه شده و این نیز یک حرکت حساب شده ی سیاسی است. سپس ضریب شاخص فلاکت را شرح داده و نقاط تاریک اقتصاد ایران را برشمرد.

اکنون فارغ از جنجال های سیاسی به تعریف ضریب شاخص فلاکت  و  میزان آن در ایران از سال 76 تا 87 پرداخته می شود.

ضریب شاخص تورم از مجموع نرخ بیکاری و نرخ تورم بدست می آید . رشد همزمان بیکاری و تورم در اقتصاد کشور نشان‌دهنده شرایط رکود تورمی است و روند رشد سریع شاخص فلاکت نیز گویای همین وضعیت است. در مقاله ی زیر ابتدا تعاریف رکود تورمی یا بیماری هلندی و ضریب شاخص فلاکت مطرح و سپس بر اساس آمار رسمی شاخص فلاکت در ایران نشان داده خواهد شد

رکود تورمی یا بیماری هلندی 

معمولاً در شرایطی که بعد از جهش قیمت‌های نفت در اقتصادهای نفتی رخ می‌دهداین است که در ابتدا با تزریق درآمدهای نفتی در دوره کوتاهی در اثر رشد تولید، تورم کاهش پیدا می‌کند ولی در ادامه ی تزریق ، با افزایش حجم پایه پولی ، شاهد افت تولید و افزایش دامنه رکود خواهیم بود زیرا در شرایطی که درآمدهای نفتی تزریق می‌شود و سیاست تثبیت نرخ ارز نیز در اقتصاد توسط دولت در حال اجراست در واقع قیمت کالاهای وارداتی را در کشور کاهش می‌دهیم و این مسئله به کاهش تولید داخلی و رشد رکود منتهی شده در عمل بلافاصله بعد از کاهش مقطعی ایجاد شده در تورم شاهد رشد شدید این شاخص در اقتصاد بوده و همراه آن رکود نیز بالا می‌رود که به این وضعیت بیماری هلندی نیز گفته می‌شود و در اقتصاد ایران شاهد این وضعیت هستیم ودر واقع روند رو به رشد شاخص فلاکت که برگرفته از جمع دو نرخ تورم و بیکاری است نشان‌دهنده حاکمیت رکود سنگین تورمی بر اقتصاد ایران است. 

شاخص فلاکت (Misery index

یک نشانگر اقتصادی است که توسط اقتصاددان آرتور اکان تبیین شده ٬ روش محاسبه این شاخص بسیار ساده و مبتنی بر حاصل جمع دو شاخص اصلی یعنی نرخ بیکاری و نرخ تورم است . به این معنا که تورم فزاینده در کنار بیکاری رو به افزایش برای یک کشور، هزینه‌های اقتصادی و اجتماعی در بر خواهد داشت. این شاخص شامل تولید ناخالص داخلی ونرخ سود بانکی نمی شود.

برخی اقتصاددانان معتقدند که شاخص فلاکت رابطه مستقیمی با جرم و جنایت در جامعه دارد و روند تغییر این شاخص با فاصله حدود یک سال در شاخص جرم و جنایت تاثیر می‌گذارد. در مقابل شاخص فلاکت، شاخص ناامیدی است که به اثر شاخص سهام بر نرخ خودکشی دلالت دارد وقفه زمانی کوتاهتری میان دو نرخ را در نظر می‌گیرد.

لازم به یادآوری است که شاخص فلاکت برای نخستین بار  در جهان توسط جیمی کارتر کاندیدای ریاست جمهوری سال ۱۹۷۶ ایالات متحده در رقابت‌ها، 

 مورد اشاره قرار گرفت که آن زمان حدود ۱۴ درصد بود. کارتر گفته بود که 

 کسی  که موجب چنین رقم بالائی از فلاکت است حتی حق خواستن رای و 

 رئیس جمهور شدن را هم ندارد.

 

  الف : نرخ بیکاری در ایران 

در کشور ما متولی اعلام نرخ بیکاری، مرکز آمار ایران است که اطلاعات مربوط به نرخ اشتغال و بیکاری را به صورت سه ماه یکبار محاسبه و اعلام می‌کند، گو اینکه در مقاطعی از زمان این نرخ در برخی از فصول اعلام نشده است. نرخ بیکاری در ایران از 1/13 درصد درسال 76 تا سال ۸۰ روند صعودی به خود گرفت اما از آن سال تا کنون نرخ بیکاری روند رو به کاهشی داشته است. 

ب : نرخ تورم در ایران 

 جهت جمع‌آوری اطلاعات مربوط به نرخ تورم به آمارهای اقتصادی بانک مرکزی در زمینه شاخص تورم به عنوان تنها متولی رسمی محاسبه و اعلام نرخ تورم مراجعه می شود. نرخ تورم به کار رفته در این محاسبه بر مبنای ۱۲ ماه یا سالانه است که برای هر فصل عدد آن محاسبه می‌شود. کمترین ارقام این شاخص مربوط به سال ۸۴ و نیمه اول سال ۸۵ می‌باشد و بالاترین ارقام این شاخص مربوط به سال ۸۷ است.

آماری که بانک مرکزی اعلام کرده است این است که در سال 1384 تورم 10.4 و در سال 85 تورم به 11.9 و در سال 86 تورم به 18.4 و در سال 87 تورم به 25.4 رسیده است . 

ضریب شاخص فلاکت در ایران:  

شاخص فلاکت در سال 1376 و ابتدای دولت اول سید محمد خاتمی 4/30 درصد بوده و این شاخص با روند نزولی خود در پایان دور دوم ریاست جمهوری ایشان به 9/21 درصد می رسد.

 در سال ۸۴ و با روی کار آمدن دولت نهم شاخص فلاکت دوباره روند صعودی  را پیش می گیرد و حتی از اوج شاخص در سال 76 نیز فراتر میرود و در سه ماهه اول سال 87 به بالاترین حد خود طی هشت سال گذشته یعنی رقم 9/35 درصد می‌رسد. 

 روندی صعودی داشته است در حالی که این شاخص از سال 76 به بعد روند کاهشی پیدا کرده بود.    

 

 جدول

 

 

نمودار

 

 

   با تعاریف یاد شده  هر درصد از کاهش یا افزایش این شاخص بیانگر وضعیت عمومی اقتصاد ایران است. ونگرانی های اقتصاد دانان برای سال آتی بیش از حد تصور است.  

طرح هدفمند کردن یارانه ها نیز ٬ هرچند در دراز مدت اثر مثبتی بر اقتصاد ایران دارد ٬ اما در کوتاه مدت فشار مضاعفی را بر جامعه وارد خواهد کرد. (۷۱۲۲۱ )

 

منابع : 

تابناک - ویکی پدیا و سایر سایت های اینترنتی 

 

*** همین نوشتار در سایت سیاوشون

 

هتل سماموس ، رویای بزرگ رامسر

                                                          

 

 

 مقدمه :

در سال ۱۳۸۱ و در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی جمعی برای شرکت در سرمایه گذاری در بخش گردشگری وارد ایران شدند. محمد طالبی به نمایندگی از یک شرکت خانوادگی از منطقه ی ویزبادن آلمان یکی از این سرمایه گذاران بود که به رامسر آمد. 

با انجام مطالعاتی چهار ماهه و به هدایت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری منطقه ی سفید تمشک برای احداث هتلی مجلل ٬ انتخاب شد. پس از انجام مطالعات اولیه ی طراحی ٬ پروانه ی احداث هتلی با ۱۳ هزار متر مربع زیر بنا  ٬ در سال ۱۳۸۴  صادر شد. 

اما در سال ۸۴ ٬ و پس از انتخابات دوره ی نهم ریاست جمهوری ٬ با انتصاب یک رامسری در راس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ٬ طالبی به اجرای طرح خود امیدوار و طرح نهایی را با زیربنای ۳۲۰ هزار متر مربع ارایه کرد.  

اردیبهشت سال ۸۶ و همزمان با ولادت حضرت زینب سلام الله علیهارامسر میزبان میهمانانی بود که به مراسم کلنگ زنی احداث هتل سماموس قدم به سرزمین سبز و معطر به شکوفه های بهار نارنج ٬ آمده بودند و این آغاز ساخت هتل هفت ستاره ی سماموس بود. 

 

مراسم کلنگ زنی ، احداث هتل ۷ ستاره سماموس رامسر  «‌ اولین هتل 7 ستاره کشور » با حضور رئیس سازمان گردشگری اسفندیار رحیم مشائی برگزار شد .سرانجام این هتل در زمینی به مساحت 240 هزار متر مربع با زیربنایی با وسعت 120هزار متر در 60 طبقه و با 240 متر ارتفاع در روستای سفید تمشک شهرستان رامسر آماده ی ساخت شد.                   

                                                          

مدیر مجموعه هتل‌های زنجیره‌ای سماموس "محمود طالبی" ویژگی های این هتل را بصورت زیر تشریح کرد : 

  - در این محوطه سه ساختمان بلند ساخته می‌شود که سازه اصلی هتل هفت ستاره سماموس ‌ برجی در 62 طبقه است

 - زمان ساخت این هتل را  7 سال و شامل 2 برج  که برج اصلی آن هزار واحد اقامتی را شامل می‌شود.  

- مساحت زیربنای اصلی هتل ۴ هکتار در ۱۰۰ طبقه ( ویژه نامه ی اطلاعات ۲۱ خرداد ۸۶ ) 

- مساحت اماکن جانبی ۱۸ هکتار 

- تعداد واحدهای اقامتی ۱۰۰۰ واحد از ۱۲۰ مترمربع تا ۱۲۰۰ متر مربع 

- دارای ۱۲ سالن همایش به ظرفیت ۱۰۰ نفر تا ۱۰۰۰ نفر 

 

وی در مصاحبه ای دیگرگفت: 

 این پروژه شش سال دوره ساخت دارد و یک سال دوره تجهیز که با صدور پروانه ساختمانی این شش سال آغاز می‌شود. وی درباره کوتاه کردن زمان احداث هتل اضافه کرد: بلند مرتبه بودن ابن برج و همچنین رانشی بودن مناطق شمالی نیازمند ساخت دیواره‌های حایل و کوبیدن شمع‌های 48 متری است تا زمین کاملا ایمن شود و نهایت سعی مان این است که شاید یک سال سریع‌تر از این برنامه زمان‌بندی به بهره‌برداری برسد اما تسریع بیش از آن لطمه به امنیت ساختمان خواهد زد.

-  ویژگی مهم این هتل 7 ستاره استفاده چند منظوره آن است این هتل قابلیت استفاده برای توریسم ورزشی و درمانی را دارد و از این بابت که می‌تواند افراد مهم سیاسی دنیا را در خود جای دهد دارای اهمیت است.
-  این هتل شامل دهکده گردشگری، پارکینگ طبقاتی در 10 طبقه که هر طبقه آن گنجایش 100 ماشین را دارد .  

البته طالبی در یک مصاحبه ی دیگر  پارکینگ طبقاتی هتل را  12 طبقه با ظرفیت هزار و 200 خودرو اعلام کرد.

-  امکانات ارتباطی هتل از طریق فیبرنوری است. 

-  این هتل 12 سالن همایش دارد که مجهز به هزار دستگاه ترجمه همزمان است و PATH هلیکوپتر آن از مقر سازمان ملل متحد الگوبرداری شده است
-   معماری این هتل برگرفته از عناصر معماری اسلامی، ایرانی از جمله زیگورات‌های چغازنبیل و شوش است و در طراحی گنبد آن نیز از مساجد اسلامی الگوبرداری شده است.
-  یکی از مهمترین ویژگی‌های این هتل  آکواریوم 8 طبقه آن است و از طبقه همکف تا هشتم هتل، آکواریومی از آبزیان دریای خزر تعبیه خواهد شد که از آب دریا تغذیه می‌کنند
.

-  دارای سیستم ترجمه همزمان 

-  امکانات تفریحی چون استخر دلفین ها ، دهکده سلامت و امکانات برگزاری کنفرانس های بین المللی شامل بخش پاویون و باندهای هلی کوپتر برای جلسات شخصیت‌های بین المللی است و در  فضایی با چشم‌انداز زیبا بین جنگل و کوه و همچنین دریا احداث می شود.
- هزینه بهره‌برداری کامل این هتل 100 میلیارد تومان  است .

قابل ذکر هست که سماموس ، با ارتفاعی بیش از 3600 متر بلندترین کوه ناحیه می باشد و در تمام فصول سال پوشیده از برف است و در امتداد دریا بر شهرهای رودسر, کلاچای, چابکسر و رامسر اشراف دارد .  

 

-  از فرودین ماه 88 تاکنون 40 متر ترانشه‌برداری شده است و 800 دستگاه کامیون خاک برداشته شده است.  

 -  تاکنون هشت میلیون تن سنگ از محل احداث هتل دپو شده است و  این میزان سنگ در پروژه‌ای که در آینده با عنوان بندر تفریحی و توریستی رامسر خواهد بود، مورد استفاده قرار می‌گیرد. 

-  کارخانه بتن سازی برای تولید سنگ و بتن مورد نیاز ساخت هتل آماده شده است و مشکل اصلی پروانه ساختمان و زمین‌های معارضی بوده که سبب شده کار احداث هتل اجرایی نشود. 

 - هزینه کارخانه شن و ماسه، دفتر فنی و مهندسی و برداشت ترانشه تاکنون 11 میلیارد تومان بوده و کار اجرایی اصلی بلافاصله پس از صدور پروانه آغاز می‌شود.  

البته در لابلای صحبت مدیر پروژه نکته ی مهم زیر قابل برداشت است که ایشان درخواست احداث بندر تفریحی و توریستی رامسر را نیز در سر می پرورانند. 

و موضوع دیگری که از ایده های طالبی است ٬ در اختیارگرفتن مسیر گردشگری جواهرده برای احداث مراکز تفریحی مصوب سفر اول ریاست جمهوری است. 


- استاندار وقت مازندران  سید‌محمد کریمی نکات دیگری را به مشخصات هتل افزود ٬ وی گفت : 

-  این پروژه آبروی شهرستان، استان و دولت است و با توجه به اینکه جنگل زخمی شده است باید زودتر ساماندهی شود. 

-  در 24 ساعت 2 هزار و 500 متر زمین خلع ید شده در قالب ماده 32 از سوی اداره کل منابع طبیعی غرب مازندران باید به مدیر پروژه برای ادامه کار واگذار شود و امور اراضی در نخستین جلسه کمیسیون ماده 32 نسبت به واگذاری این میزان زمین اقدام کنند. 
-  مدیر پروژه نیز تا اول شهریور 
۸۸ باید نسبت به تحویل مدارک مورد نیاز برای صدور پروانه و همچنین ارائه برنامه زمانبندی جدید هتل اقدام کند و همچنین اصلاحیه طرح ارزیابی محیط زیست را به این سازمان تحویل دهد. 

-   مدیر پروژه همچنین باید از تاریخ صدور پروانه CPM (‌برنامه زمانبندی‌) را اصلاح و بر اساس آن اقدام کرده و نیز اراضی بیش از 17 هکتار در قالب ماده سه ظرف مدت 10 روز از سوی اداره کل منابع طبیعی تحویل داده شود. 
-  با توجه به اینکه در مسیر دسترسی به هتل مدرسه‌ای وجود دارد با هماهنگی‌های به عمل آمده این مدرسه با مدرسه‌ای که مدیر پروژه می‌سازد، معاوضه می‌شود. 

 -  این پروژه با توجه به این مصوبات و اعطای این میزان تسهیلات کاری باید هرچه زودتر عملیاتی شده و در دولت دهم به بهره‌برداری برسد.  

 

البته مقدمه ی طولانی بالا  به منظور آشنائی خوانندگان با پیشینه ی احداث هتل هفت ستاره ی سماموس نوشته شده است . اما جان مطلب این مقال چیز دیگری است که در پی می آید.  

  

         

 

پس از هتل قدیم و هتل جدید و برج چشم انداز این سومین پروژه ی بزرگ در رامسر است. 

اگر از سال  ۱۳۸۱ تا 1384 را به راحتی بتوانیم بگذریم از اردیبهشت سال ۱۳۸۶ به بعد را نمی توان به سرعت و بدون کنکاش ساخت هتل گذراند. 

 مدیر ساخت هتل ، زمان ساخت را در ابتدا ۷ سال ُ وبعد ها ۶ سال که قابلیت کاهش یک ساله بر آن مترتب است را به عنوان مهمترین شاخصه ی CPM ( مدیریت « زمان » بحرانی طرح )  بیان کرد.  

وجود حامیان قدر چون معاون رئیس جمهور که از میزان تقرب وی در نزد محمود احمدی نژاد همگان مطلعند از یک طرف ، حضور مدیر کل محیط زیست رامسری استان از طرف دیگر و همچنین اراده ی سه استانداری که در این مدت کوتاه مازندران را مدیریت می کردند از دیگر سو و بر آورده کردن خواسته های مدیران پروژه از جمله : 

سازنده ی هتل یکی از مهم ترین مشکلات ساخت هتل را ، با توجه به عظمت آن ، نداشتن معدن شن و ماسه عنوان کرد. در سریع ترین زمان ممکن معدن شن و ماسه ی جواهرده ( وژک تله = کوه وژک ) در ابتدای ورودی جواهرده و در فاصله ی بین کنار رود ( کنی رو ) و چشمه ی آبعلی بدون هیچ مزاحمت  محیطی زیستی و جنگلبانی به ایشان واگذار شد. 

در گام دوم ایشان لزوم احداث کارخانه ی بتون را طالب شدند. در این راستا نیز یکی از مکان های زیبای رودخانه ی صفارود در مسیر منتهی به خیابان شهدا ( بهشت زینبیه ) بدون هیچ مزاحمت محیط زیستی ، جهاد کشاورزی و شهرداری به ایشان واگذار شد.  

از این رو تاخیر در ساخت هتل با هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست. 

جدای از مشکلات مصیبت بار احداث کارخانه ی شن و ماسه در جواهرده که صدای خراشیدن سنگ ها و پژواک آن آلودگی صوتی عظیمی را بر « روستای نمونه ی گردشگری بین المللی جواهرده » تحمیل کرده است و تردد ماشین های سنگین حمل و نقل می تواند جاده ی زیبا و خاطره انگیز آن را به نابودی کشاند. در فرودست نیز امتداد رودخانه ی وحشی صفارود در تعرضی سهمگین قرار خواهد گرفت. 

با این همه خسارات آن چه مهم تر است این است که مدیران پروژه تمایلی به بکارگیری نیروهای متخصص و حتی کارگر شهرستان رامسر در پروژه ندارند و این آغازی است که پایان ساخت هتل نه تنها نقاط زیبا و سود رسان منطقه از کف مردم بومی خارج شده است بلکه در کار آفرینی آن ها نیز ، سهمی نخواهد داشت و این موضوع مصیبت بار تر از صدمات دیگر پروژه خواهد بود. 

با دورخیز بلند طالبی و دوستان از جمله :  

- هتل ۷ ستاره سماموس رامسر   

- به خدمت گرفتن معدن شن و ماسه ی جواهرده

- احداث کارخانه بتن سازی در انتهای رودخانه ی صفارود

- درخواست احداث بندر تفریحی و توریستی رامسر

- درخواست احداث مراکز تفریحی مصوب سفر اول ریاست جمهوری و در اختیارگرفتن مسیر گردشگری جواهرده

- اضافه کردن قید زنجیره ای به  « هتل سماموس » برای اخذ مجوز احداث هتل های دیگر

احتمالا مردم رامسر با یک مشکل جدی به نام «  طالبی مالک زمین های مرغوب رامسر »  مواجه خواهند شد. هرچه واگذاری امکانات به ایشان بیشتر شود و به لحاظ اقتصادی و مالکیت فربه تر شود به یقین قدرت به چالش انگیختن و پاسخگو کردن ایشان سخت تر خواهد بود.

با افتخار می گویم که رامسر باید میزبان سرمایه گذاران باشد و یکی از ایده هایم تبدیل سرمایه دار به سرمایه گذار است ، اما مطالعه ی پرونده ی هتل سماموس نگران کننده است.

اخیرا رئیس شورای شهر رامسر در نامه ای به فرماندار رامسر علت کندی کار را جویا شده است.

 با اشاره به روند طی شده ٬ بنده امیدی به پاسخگوئی شفاف  مسولین ذیربط ندارم. 

 در برخی از جلسات و نشست ها در این خصوص صحبت می شد و عده ای از اساس با طالبی و دوستان مخالف بوده و حتی تعابیری را به کار می بردند که اعتماد همه سست می شد در مقابل عده ای موانع موجود پیش روی پروژه از شهرستان و شهروندان را از عوامل عقب ماندن پروژه نام می بردند. 

زمان پاسخ مناسب را به هر دو گروه خواهد داد. ان شاالله منافع مردم در آن لحاظ شود. 

پی نوشت : 

- کلیه ی اطلاعات مربوط به پروژه از ویژه نامه ی اطلاعات ۲۱ خرداد ۸۶ و اخبار اینترنتی اخذ شده است.

- این مطلب در مهرماه 88 نوشته شده است 

 

( آخرین بازدید 68157  ) 

 

توضیحات طالبی مدیر هتل سماموس در تاریخ ۱۸/۱۲/۸۸

بسیج لشگر مخلص خداست

    

 

هفته ی بسیج چند روز دیگر آغاز می شود . از ۵ آذر ۵۸ و صدور فرمان تاریخی حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی سال ها می گذرد. اوئی که فرمود « در این دنیا افتخارم این است که یک بسیجی ام » و همو که در آخرین پیام هفته ی بسیج « شجره ی طیبه و درخت پهناوری که شکوفه های آن بوی بهار وصل می دهند » را نگاشت.  

بیش از بیست سال از هجرت غم انگیز او می گذرد و خیلی ها پیوسته یکی از افتخارات خود را بسیج و بسیجی بودن می دانستند.  

بسیج ٬ رعایت کامل اصول شرعی و اخلاقی بود 

بسیج ٬ پایبندی به اوامر ولایت فقیه بود. 

بسیج ٬ ایثار و از خود گذشتگی بود. 

بسیج ٬ ارزش های الهی در جامعه ای دینی بود. 

اما هیچ گاه  برداشت های سطحی از ارزش های الهی و ولایت فقیه به نام بسیج و بسیجی نامیده نمی شود.

همان زمان عده ای بودند که با نام بسیج ٬ عقده های روانی خود را پی می گرفتند و با نام امر به معروف و نهی از منکر  بدترین برخوردهای زننده را با کسانی که در حفظ شئونات اسلامی بی مبالات بودند را روا می داشتند.  

ضرب و شتم کسانی که آستین کوتاه پوشیده بودند 

توهین به خانم هائی که روسری آن ها کمی عقب تر از حد معمول بوده و مویشان هویدا بود. 

سخن چینی  ( جاسوسی ) به منظور تثبیت موقعیت خود برای افراد موثر. 

... 

همه ی این ها را فارغ از رعایت اولین و مهمترین اصلی که بدان اشاره می کردند ٬ عمل می کردند.  نه شرایط امربه معروف و نهی از منکر را داشتند و نه به مراتب آن وقوف داشتند. 

همیشه برای بسیجیان پیرو امام سخت و آزار دهنده بود اما این اتفاقات نامیمون در مقابل عظمت و گستردگی عاشقان پاکدل بسیج هیچ انگاشته می شد. 

و اعتقاد به آیه ی شریف : « فمن یعمل مثقال ذره خیر یره و من یعمل مثقال ذره شر یره »پاسخگوی دل نگرانی های طبقه ی مخلص بسیج بود.  

پس از رحلت رهبر کبیر انقلاب همان عشق و ارادت  به جانشینش تسری یافت. در مقطع پس از رحلت رهبر کبیر انقلاب عده ای دیگر با نامی جدید همان کارهای  غیر شرعی را به نامی مقدس آراستند و با حمله به تجمعات دانشجوئی و قانونی مطامع شخصی و گروهی را به نام دفاع از ولایت فقیه به خورد جامعه دادند.  

بدترین اتفاق از این نوع ٬ واقعه ی ۱۸ تیر سال ۷۸ است. که در بیست سه تیر خاتمه یافت.

این گونه افراد ٬ گاهی نیز پا را فراتر گذشته و به کشتن افرادی پرداختند که مدرک محکمه پسندی برای حذف آن ها وجود نداشت و در صورت موجود بودن نیز باید در مجاری خاص خود قرار می گرفت. این نیروهای به ظاهر مدافع ارزش های انقلاب « نیروهای خودسر » نام گرفتند. 

پس از انتخابات ۲۴ خرداد ۸۸ عده ای دیگر با نامی جدید همان شیوه های غیر شرعی را به نام دفاع از انقلاب و اسلام و ولایت فقیه به معرکه ی خیابان ها کشاندند. این افراد موسوم به « لباس شخصی ها » ادامه ی همان روش غلط اوایل انقلاب هستند. آن هائی که با بی اطلاعی از موازین شرعی اعمالی را انجام دادند که نه تنها شرعی نبود بلکه حتی اخلاقی و وجدانی نیز نبود. البته  لباس شخصی ها ی جدید در تجمع های مذهبی نیز با نام حمایت از رهبری  بدترین فحاشی ها و کتک زدن ها را به منصه ی ظهور رساندند. 

اینکه عده ای نام پاکباختگان بسیج و بسیجی را برای رسیدن به قدرت و حفظ آن بهره بگیرند ٬ جای بسی تاسف و نگرانی است. 

« بصیرت انقلابی و اسلامی » باید از حیطه ی شعار و مطامع گروهی خاص خارج و بسیج و بسیجیان با ارادت به ائمه ی اطهار و سیره و سلوک آنان دست خائنین به هدف بزرگ امام و انقلاب را خالی بگذارند. 

در سیره ی معصومین علیه السلام اگر توهینی می شنیدند با استعانت از آیه ی کریمه ی « و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلام » به مهربانی از دشنامگویان پذیرائی می کردند.  

هنوز هم دیر نشده است راه بسیج یادگار امام همان شیوه ی مشروع است و فحاشی و ضرب و شتم دیگران اعتباری برای بسیج نبوده و نیست.  

اشتباه نشود این مطلب مخالفت با دو بخش از فروع دهگانه ی دین را منتشر نمی کند. امر به معروف و نهی از منکر شرایط و مراتبی دارد که شخص متشرع باید خود را در چارجوب آن تنظیم و بر آن اساس اقدام نماید. اینکه چون فلان شخص مسوول فلان حرف را زد « حجت شرعی » نیست. و اگر اعتقادی به روز واپسین باشد پاسخگوئی به « حق الناس » بر گرده ی بسیار کسان سنگینی خواهد کرد. 

بسیار کسانی بودند که برای رسیدن به مطامع دنیائی و با زیر پا گذاشتن اصول و فروع دین ٬ متظاهرانه مسلمان تر از مرجع خود را نمایاندند و در همین دنیای کوچک پس از اندکی آنگونه رسوا شدند و در منجلاب فساد غرق شدند ٬ که اینک نمی توانند زندگی راحتی داشته باشند. 

ارزش بسیج و بسیجی فراتر از هوس های زودگذر جناحی و گروهی است. موثران بر این عرصه باید آگاه باشند که حذف روحیه ی بسیجی و آلوده کردن آن ها به منافع حزبی و شخصیت ها ٬ خطای جبران ناپذیری خواهد بود که آینده ی نظام و انقلاب را به خطر خواهد انداخت. 

بسیج مدرسه ی عشق است ٬ عشق به همه ی خوبی ها

 

مطلب مرتبط: 

مراجعه به یه مطلب زیبا در آدرس :  http://www.ayandenews.com/news/15464/ 

 

( آخرین بازدید ۶۱۵۹۶ )

پیش بینی وضعیت آرای انتخابات دهمین دوره ی ریاست جمهوری رامسر

 

1234 

 رامسر۲۲ خرداد ماه دهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود. شورای نگهبان چهار کاندیدا  را از میان داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری دارای صلاحیت نام برده است:  

محمود احمدی نژاد  

محسن رضائی میرقائد 

مهدی کروبی 

میرحسین موسوی خامنه  

 

با حذف متوسط آرای باطله ی ده انتخاب ریاست جمهوری که حدود دو و نیم درصد آرا می باشد و با مروری بر سوابق کاندیداها ٬ برنامه ها و نگاهی به انتخابات گذشته درصد تخمینی آرای کاندیداهای ریاست جمهوری شهرستان رامسر در مقاله ی زیر بررسی می شود : 

 

محمود احمدی نژاد 

کاندیدائی که سابقه ی یک دوره ریاست جمهوری را پشت سر دارد. او که در جدالی نفس گیر در دوره ی نخست نهم انتخابات ریاست جمهوری ٬ وارد مرحله ی دوم انتخابات شد. 

در انتخابات دوره ی قبل به واسطه ی اینکه مردم از هاشمی رفسنجانی روی برگرداندند ٬ شانس بزرگی را تصاحب کرد که در فکر خیلی ها نمی گنجید  و توانست سیاست مدار کهنه کاری چون اکبر هاشمی رفسنجانی را از پیش روی بردارد.  

وی در فاصله ی کمی که تا انتخابات مانده است ٬ بر میزان نگرانی اش افزوده شده است.  

از نقاط قوت او در این انتخابات را می توان شناخت کامل دو طرفه ی مردم با ایشان و بالعکس دانست. او با الگو گیری از سفرهای مقام معظم رهبری پایه گذار سفرهای ریاست جمهور و هیات دولت به استان هاست. این سفرها ٬ باعث شد که احمدی نژاد بیش از پیش به مردم شناسانده شود. وعده ی او ادامه ی روند گذشته ٬ حذف مفسدانو فساد از جامعه و بهبود وضعیت معیشت مردم است ٬ کاری که در چهار سال اول از انجام آن بازماند.

 

مردم شهرستان رامسر احمدی نژاد را از زاویه ای دیگر و بیشتر می شناسند. او با انتصاب اسفندیار رحیم مشائی به سمت معاون رئیس جمهور و ریاست سازمان گردشگری ٬ میراث فرهنگی و صنایع دستی و حمایت های بی شائبه از او در گذرگاههای متعددی که این معاون برای او پیش آورد شناخته تر شد. این روابط تا آنجا پیشرفت که عروس رئیس جمهور  دختری رامسری شد و مشائی و رامسری ها بیشتر به رئیس جمهور نزدیک شدند. 

ثمره ی ارتباط مشائی و رئیس جمهور ٬ سهم قابل توجه ی مصوبات سفر استانی رئیس جمهور برای رامسر شد.  

طرح و آغاز اجرای توسعه ی فرودگاه رامسر  

 واگذاری زمین های ریاست جمهوری به فرودگاه رامسر 

طرح و اجرای احداث جایگه سوخت فرودگاه رامسر

طرح کنار گذر ساحلی به طول ۱۰ کیلومتر در داخل دریا 

تسهیل در اجرای طرح خصوصی هتل هفت ستاره ی سماموس 

تسهیل در اجرای طرح خصوصی تله کابین رامسر 

ساخت ورزشگاه ویژه ی دختران و آغاز ساخت ورزشگاه پسران  

تصویب طرح جامع شهر گردشگری الکترونیک رامسر 

و چند طرح مصوب دیگر که در بخش مطالعه باقی مانده اند 

با آن که عمده ی مصوبات سفر ریاست جمهوری در رامسر اجرائی نشده است همه ی این مصوبات نقطه ی امید احمدی نژاد برای کسب آرای زیاد در شهرستان رامسر است.اما این نکته را نباید فراموش کرد که رحیم مشائی نه تنها در شهرستان رامسر بلکه در زادگاه خود نیز به دلایلی محبوبیت زیادی به همراه ندارد.هرچند خدمات او در این چند سال برای مردم رامسر ارزشمند است و بعضی ها با این مصوبات و پیگیری ها علاقه مندند مجددا احمدی نژاد رئیس جمهور شود تا یک شهروند رامسری در جایگاهی چون معاونت رئیس جمهور و یا وزارت خانه قرار گیرد. 

اما آمارهای انتخابات گذشته نشان می دهد که رای سنتی احمدی نژاد چیزی حدود ۱۴ درصد است و متوسط درصد آرای اصولگرایان در چهار انتخابات حدود سی و هفت و شصت و پنج درصد آرای شهرستان رامسر است. 

با این حساب متوسط  آرای سنتی احمدی نژاد و اصولگرایان حدود بیست و شش درصد است که با کسر آرای احتمالی دو درصدی محسن رضائی ٬ حداکثر آرائی که احمدی نژاد می تواند جذب کند ٬ بیست و چهار درصد آرای مردم رامسر خواهد بود.  

البته می شود از زاویه ای دیگر آرای اورا متوسط آرای چهار انتخابات اصولگرایان منهای آرای کاندیدای اصولگرای دیگر دانست.با این حساب ٬ احمدی نژاد باید جذب کننده ی حدود سی و پنج درصد آرای شهروندان رامسری خواهد بود.

 

محسن رضائی میرقائد 

فرمانده ی جنگ و دکترای اقتصاد و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ٬ با تاخیر در معرفی خود شانس خود را به شدت کاهش داده است. 

 محسن رضائی که به دنبال دولت ائتلافی بود نتوانست نظر همسویان خویش را جذب کند٬ وی با اعلام انصراف از شرکت در انتخابات  مرحله ی اول دوره ی نهم انتخابات ریاست جمهوری عملا ٬ اعتماد رای دهندگان نسبت به خود را از دست داده است و تلاش های بسیارش نیز مثمر ثمر واقع نخواهد شد. 

او که با شعار انقلاب اقتصادی وارد عرصه شده است با تیم اقتصادی قوی برنامه ی تغییر در مدیریت اجرائی کشور را نیز دنبال می کند.  

بدین جهت مبنای شرکت او در این انتخابات معرفی خود ٬ برنامه هایش و داشتن میدانی برای بیان دیدگاه های خود است و احتمال قریب به یقین خود نیز به رای آوری متوسط نیز اعتقادی ندارد.

 او که از کاندیداهای اصولگرایان است در خوشبینانه ترین وضعیتش در شهرستان رامسر ٬ توانائی جذب آرائی برابر آرای محمد محمدی نیک ( ری شهری )  یعنی حدود دو درصد آرای رامسر را خواهد داشت.  

 

مهدی کروبی  

شیخ اصلاحات و رقیب سابق محمود احمدی نژاد است او پس از انتخابات اعلام کرد که در انتخابات حق او را تضییع کرده اند. او که در انتخابات گذشته با رای مناسبی نفر سوم انتخابات کشور شده بود ٬ در رامسر توفیق چندانی نداشت . کسب حدود ده و نیم درصد آرای شهرستان رامسر و کسب عنوان پنجم شاخصه ی آماری ایشان است. 

کروبی اما با تشکیل و تقویت حزب اعتماد ملی اندکی پس از برگزاری انتخابات قبل عزم خود را جزم نمود تا در این انتخابات روند موفقیت خود را کامل کند. با توجه به شرایط سنی احتمالا او نمی تواند در دوره ی بعدی کاندیدا شود . بنابراین آخرین شانس خود را با صراحت لهجه ی مثال زدنی خویش توامان کرد تا بتواند مسیر را تغییر دهد. 

او که با شعار تغییر در همه ی زمینه ها وارد عرصه شده است با اشاره به سوابق حمایتی قبلی خود توانست اعضای نخبه و سرآمد اصلاح طلبان را همراه خود کند.  کرباسچی و معرفی او به عنوان معاون اول خود و حضور محمد علی نجفی ٬ عباس عبدی ٬ عبدالکریم سروش ٬ محمد قوچانی ٬ عطاالله مهاجرانی ٬ محمد علی ابطحی ٬ جمیله کدیور و ... نشان داد که عقلای اصلاح طلبان دور شیخ حلقه زده اند. 

انتشار چند بیانیه و منشور برنامه های او حکایت از برنامه ریزی خوب او دارد. اما نکته ای که شیخ به آن توجه نکرده بود حضور موثر سید محمد خاتمی در اردوگاه رقیبش بود. این اشکال هرچند اصلاح طلبان را به دو دسته تقسیم کرد اما سهم کروبی از آن بسیار ناچیز است و اقبال عمومی نسبت به او کاهش چشمگیری پیدا کرده است.  

در خوشبینانه ترین وضعیت کروبی نمی تواند آرای گذشته ی خویش  در رامسر را نیز بدست آورد و احتمال می رود حداکثر آرای او در رامسر از هشت درصد فراتر نرود. 

 

میرحسین موسوی 

چهارمین کاندیدای انتخابات ٬ کاندیدائی است که همیشه به عنوان یک کاندیدای بالقوه در همه ی انتخابات ها مطرح بوده است. او که سابقه ی ۸ سال همکاری اجرائی با رهبر معظم انقلاب را در کوله بار خود دارد ٬ اصلی ترین رقیب احمدی نژاد به شمار می رود.  

وی با شعار ٬ احساس خطر و تلاش برای رفع آن پا به عرصه ی انتخابات گذاشته است . حمایت قاطع خاتمی٬ برنده ی بلامنازع  انتخابات دوره ی هفتم و هشتم ریاست جمهوری ٬ حمایت رقیب بزرگ خاتمی ناطق نوری از موسوی ٬ حمایت پرشور جوانان از وی ٬ حضور موثر همسر اندیشمندش ٬ زهرا رهنورد ٬ حمایت شدید احزاب اصلاح طلب و کارگزاران از وی ٬ حمایت برخی از احزاب و فعالین اصولگرا و سرانجام حمایت خانواده ی هاشمی رفسنجانی از او  وی را به عنوان گزینه ای قابل توجه معرفی کرده است.  

وی که با نماد سبز رنگ حرکت موج سبز خود را آغاز نمود از ابتدا مورد توجه دو گروه مطرح سیاسی یعنی بخشی از گروه های اصولگرا و بخش اعظم اصلاح طلبان شده است.وی در عین حال خود را کاندیدای مستقل معرفی کرده است و در ستاد مرکزی او دو گروه اصلاح طلب و اصولگرا فعالیت اثر گذار ندارند. هرچند مبالغ تبلیغات انتخاباتی او را گروه های اصلاح طلب ٬ اصولگرا و بخشی از مردم تامین کرده اند. 

شهرستان رامسر نیز در حمایت از میرحسین موسوی مانند کل کشور از دو طیف اصلاح طلب و اصولگرا بهره می گیرد. هرچند حضور اصلاح طلبان منسجم تر و تشکیلاتی تر است. 

ایشان نیز در خوشبینانه ترین وضعیت جمع کننده ی آرای اصلاح طلبان و باقی مانده ی آرای اصولگرایان خواهد بود و با اشاره به دو وضعیتی بودن آرای احمدی نژاد ٬ موسوی حداقل ٫پنجاه و دو و نیم درصد آرا و حداکثر شصت و سه و نیم درصد آرا را جذب خواهد نمود.  

 

 خلاصه ی جدول آرا :

  

ردیف

نام کاندیدا

درصد آرا فرض اول

درصد آرا فرض دوم

1

محمود احمدی نژاد

بیست و چهار

سی و پنج

2

محسن رضائی

دو

دو

3

مهدی کروبی

هشت

هشت

4

میرحسین موسوی

شصت و سه و نیم

پنجاه و دو و نیم

5

متوسط آرای باطله

دو و نیم

دو و نیم

 

لازم به ذکر است که آمار و ارقام فوق بر اساس آمار ده انتخابات برگزار شده ی قبلی باز سازی شده است . طبیعی است که ممکن است با اشاره به جو بوجود آمده و حمایت خاتمی از موسوی آرای موسوی مانند آرای خاتمی شود و یا با اشاره به حضور مشائی ٬ شهروند رامسری در سمت معاونت رئیس جمهوری و تلاش های وابستگان نزدیک ایشان٬ آرای احمدی نژاد در رامسر بیشتر از مقدار پیش بینی  شده باشد. 

نکته ی دیگر اینکه آرای کروبی و رضائی در جدول ثابت فرض شده است. بدیهی است که افزایش آرای کروبی از سبد آرای موسوی و بخش کمی از احمدی نژاد خواهد کاست. و بالعکس افزایش آرای رضائی از سبد آرای احمدی نژاد و بخش کمی از آرای موسوی خواهد کاست.

 

 

تحلیلی بر ده انتخابات برگزار شده ی ریاست جمهوری در رامسر

در دو مقاله ی پیشین نگاه آماری به ده انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده در شهرستان رامسر توجه شد.این آمار شاید در دسترس بسیاری از شهروندان رامسر نبوده است ، ولی در دسترس بعضی از دوستان بود و شاید نگاه جدیدی را برویشان باز نکرد.  هدف از نگارش آن مقالات ارایه ی تحلیلی از ۹ انتخاب گذشته بود که در پی می آید

همانطور که در مقالات قبلی یاد آور شدم به دلیل فقدان آمار واجدان شرایط رای دادن ، متاسفانه درصد مشارکت شهروندان نیز محاسبه نشده است. اما اگر خواسته باشیم روند کلی و میانگین مشارکت کشوری برای حضور در انتخابات ملاک عمل قرار گیرد ، حدود 65 درصد افراد واجد شرایط در انتخابات حاضر شده و رای می دهند. از 35 درصد باقی مانده نیز عده ای به علت شرایط خاص قادر به رای دادن نیستند که از جمله ی آن ها می توان بیماران ، مسافران ، سربازها و ... را نام برد.

برسی و تحلیل آرای باطله

اما  آمار آرای باطله کاملا مشهود است و می توان از آن به عنوان نماد مشارکت و فقدان مقبولیت کاندیداها و یا فلسفه ی برگزراری انتخابات را از آن استخراج کرد. البته لازم به ذکر است برخی از آرای باطله می تواند آرای غیرقابل خواندن باشد . بطور خلاصه آمار ده انتخاب در جدول زیر گرد آوری شده است.

ردیف

نام دوره ی انتخابات

تعداد آرای باطله

درصد آرای باطله

1

دوره ی اول

290

یک و نیم

2

دوره ی دوم

917

سه و هفتاد و شش

3

دوره ی سوم

685

دو و نود و سه

4

دوره ی چهارم

596

دو و سی و نه

5

دوره ی پنجم

437

یک و شصت و یک

6

دوره ی ششم

483

یک و هشتادو هفت

7

دوره ی هفتم

353

نود و چهار

8

دوره ی هشتم

580

یک و پنجاه

9

دوره ی نهم

1593

چهار و سی و هفت

10

دوره دوم دوره ی نهم

978

دو و هفتاد و نه

فقط در انتخابات دوره ی هشتم ریاست جمهوری علاوه بر آرای باطله آمار تعداد 347  رای سفید نیز موجود است. طبق آمار فوق بیشترین تعداد آرای باطله  به دوره ی نهم انتخابات ریاست جمهوری ( پایان دور دوم خاتمی ) تعلق دارد. با آن که این دوره بیشترین تنوع کاندیدائی و سلایق مختلف را شامل بوده است.

 رتبه ی دوم آرای باطله متعلق به دومین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری ( پس از فرار بنی صدر ) است.

از آمار آرای باطله می توان دریافت که پس از دومین دوره ی ریاست جمهوری میزان اعتماد، رضایت مندی و مقبولیت در میان مشارکت کنندگان معترض سیر صعودی وجود دارد و اوج آن در پایان دوره ی ششم ریاست جمهوری ( پایان دور دوم هاشمی )  متجلی شده است.

بررسی و تحلیل منتخبان و جناح های سیاسی مرتبط 

دوره ی اول

دوره ی اول انتخابات ریاست جمهوری دارای مرزبندی سیاسی موجود کنونی نبود. در آن دوره میزان قرابت و نزدیکی به امام ، شعارها و اهداف انقلاب رمز موفقیت بوده است. حضور بنی صدر در کنار امام در پاریس و برخی از نوشته های اقتصادی و مدیریتی اش ، تاکید امام بر دور بودن روحانیت از مدیریت اجرائی کشور  ، مشکلات بوجود آمده در دولت موقت به مدیریت ملی مذهبی ها و حمایت برخی شخصیت های ذی نفوذ عاملی بود که در موفقیت بنی صدر نقش اول را ایفا کرد. بنی صدر در 18 ماه ریاست جمهوری متاسفانه نتوانست اهداف انقلاب و امام را مدیریت نماید و با همدستی سازمان تروریستی مجاهدین خلق که بعدها به منافقین مشهور شدند، با تصویب مجلس و تائید امام  از ارکان قدرت به زیر کشیده شد و اندکی پس از آن با سرکرده ی منافقین خاک کشور را ترک گفتند.

دوره ی دوم

پس از شهادت سید محمد حسینی ( بهشتی ) و یارانش در حزب جمهوری اسلامی ، در واقعه ی هفتم تیر ، محمد علی رجائی  نخست وزیر بنی صدر مهمترین گزینه ی پیش روی انقلابیون برای ریاست جمهوری بود. تجربه ی یک و نیم ساله ی نخست وزیری و مدیریت اجرائی کشور ، ساده زیستی و صداقت او ، انقلابی و مبارز بودن او عواملی بود که ملت را به انتخاب او مخیر کرد.

دوران ریاست جمهوری رجائی بسیار کوتاه بود . کمتر از یک ماه منافقین با انفجار دفتر ریاست جمهوری او و یار دیرینه اش محمد جواد باهنر ، نخست وزیر کابینه اش را به شهادت رساندند.

دوره ی سوم و چهارم

انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر و دفتر ریاست جمهوری در هشتم شهریور ، انتخاب سوم را رقم زد.در این انتخابات سید علی حسینی خامنه ای عضو حزب جمهوری اسلامی ، از بنیانگذاران جامعه ی روحانیت مبارزو شهید زنده ی انفجار ششم تیرماه ، گزینه ی منتخب مردم بود. ایشان در فرآیندی میر حسین موسوی را به عنوان نخست وزیر و مدیر اجرائی کابینه ی خویش برگزید.

اولین تجربه ی حکومتی مداوم نظام جمهوری اسلامی ایران در این مقطع شکل گرفت. حذف گروهک های تروریستی و معاند ، مدیریت متمرکز در جنگ و کسب پیروزی های درخور و مدیریت هوشمندانه ی کشور از نکات برجسته ی این دوره است.

همه ی موارد فوق عاملی شد که در دوره ی بعدی نیز سید علی حسینی خامنه ای با رای بالا مجددا انتخاب شود. با درایت امام ، معرفی رئیس جمهور و رای اعتماد مجلس ، میرحسین موسوی برای بار دوم سکان داری ،  هدایت و مدیریت اجرائی کشور را به عهده گرفت.

دوره ی پنجم و ششم

انتهای دوره ی چهارم ریاست جمهوری اتفاقات بی نظیری در کشور رخ داد. حذف قائم مقامی رهبری ، اصلاح قانون اساسی و رحلت بنیان گذار انقلاب اسلامی همه و همه در چهار ماهه ی  نخست سال 68 روی داد. پایان دوره ی ریاست جمهوری سید علی حسینی خامنه ای ، با انتخاب مجلس خبرگان رهبری ،  آغاز هدایت و رهبری انقلاب اسلامی توسط ایشان بود.

به طور طبیعی شاخص ترین فردی که برای مردم انقلابی شناخته شده بود و فرماندهی هدایت جنگ و حوادث مهم انقلاب را به عهده داشت ، منتخبشان در دوره ی پنجم ریاست جمهوری شد.

اکبر هاشمی بهرمانی منتخب برگزیده ی مردم رامسر شد. آرای 13/95 در صدی ایشان برای همیشه ی انتخابات ، ایشان را رکورد دار منتخبان رامسر نمود. هرچند ایشان در انتخابات یک رقیب بیشتر نداشت.

دوره ی ششم نیز وی توانست از سه رقیب دیگر خود پیشی گیرد و سکان دار مدیریت اجرائی کشور باشد.

دوره ی هفتم و هشتم

دوران 8 ساله ی سازندگی باعث برخی محدویت های فرهنگی ، سیاسی و کمی هم اقتصادی شده بود و این سه عامل مهمی بود که در این انتخابات مردم به گزینه ی اشاره شده از نظام توجهی نشان ندهد و گزینه ای را انتخاب کند که با شعار اصلاح طلبی ، آزادی های اجتماعی و سیاسی پا به عرصه ی انتخابات نهاده بود. سید محمد خاتمی هرچند در کل کشور منتخب بلامنازع مردم شده بود. در شهرستان رامسر اقبال زیادی نداشت و با اختلاف حدود ده درصدی از رقیب نامدار خود ، علی اکبر ناطق نوری پیشی گرفت.

اما مهمترین اتفاق قابل توجه در انتخابات در دوره ی هشتم رقم خورد. با اینکه در دوره های چهارم و ششم مردم با افت آرای چند درصدی به استقبال رئیس جمهور وقت رفته بودند. در دوره ی هشتم نادرترین اتفاق انتخاباتی روی داد و انتخاب مجدد سید محمد خاتمی با رشد آرای 30 درصدی مواجه شد. البته نظیر این اتفاق نیز در کل کشور روی داده بود.

نکته ی ظریفتر این انتخاب تعدد نامزدهای انتخاباتی بود ، در این انتخابات برای اولین بار ده نامزد با هم به رقابت برخواسته بودند که با رای بالای سید محمد خاتمی ، سهم دیگر کاندیداها نتوانست به ده درصد برسد.

دوره ی نهم

آزادی های سیاسی موجود در دو دوره ی قبل با تشنج و نا آرامی های متعدد پیش آمده دست به گریبان بود و مردم نیز از دعواهای بیهوده ی غیر موثر خسته شده بودند. جناح های سیاسی دنبال حفظ و بازگشت به قدرت بودند.

عوامل فوق دست به دست هم داد تا انتخابات نهم  با حضور سه کاندیدای اصولگرا ، سه کاندیدای اصلاح طلب و با حضور مجدد اکبر هاشمی بهرمانی ( رفسنجانی ) رنگ و بوی خاص خود را داشته باشد.

با وجود گلایه های نامزدهای موجود در شمارش آرا ، برای اولین بار انتخابات ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی به دور دوم کشیده شد.

اما این بار اصلاح طلبان که عامل تخریب هاشمی رفسنجانی در دوره ی دوم ریاست جمهوری وی بودند ، به قصد غلبه بر اصولگرایان با وی همراه شدند و این امر عاملی شد که این بار اصولگرایان نیز علیه هاشمی شدند. مجموع این حوادث و ناشناخته بودن احمدی نژاد و عزم جزم اصولگرایان باعث جمع آوری آرای احمدی نژاد شد و وی با اختلاف 11 درصدی رامسریها از هاشمی رفسنجانی پیشی گرفت. هرچند که اختلاف آرای او در کل کشوربیش از این بود.

میزان گرایش مردم به منتخبان

- در بحث اصلاح طلبان و اصولگرایان که دوره ی هفتم ریاست جمهوری با آن توام شد . شاخصه ی میزان گرایش مردم به این دو طیف قابل بررسی است.

مردم شهرستان رامسر در انتخابات دور اول نهمین دوره ثابت کردند که نگاه جامع نگر و تیزبینی دارند. با آنکه نفر اول این دوره نامزد منتخب اصلاح طلبان تند رو بود اما معدل آرای مردم کاملا معنا دار است. آرای متعادل به کلیه ی کاندیداها نگاه کارشناسانه ی مردم رامسر را نمایان کرده است.

مردم شهرستان رامسر در مجموع گرایش مثبت تری به طیف اصلاح طلبان دارند. بررسی آمار انتخاباتی ریاست جمهوری به وضوح درستی این امر را اثبات می کند .

البته در دور دوم دوره ی نهم اختلاف 11 در صدی موجود ناشی از تخریب هاشمی توسط دو طیف اصلاح طلب و اصولگرا بوده و عدم اعتماد حامیان جدی اصلاح طلبان ، به این تغییر موضع ناگهانی و حمایت از هاشمی را شامل می شود.

ردیف

دوره

درصد آرای اصولگرایان

درصد آرای اصلاح طلبان

1

دوره ی7

چهل و دو هشت دهم

پنجاه و دو پنجاه صدم

2

دوره ی 8

سیزده و دو دهم

هشتاد دو سی و یک صدم

3

دوره ی9

سی و هفت هشتاد و نه صدم

پنجاه و هفت و شصت و نه صدم

4

دور2 دوره ی9

پنجاه و شش و شصت و هشت

چهل و پنجاه و دو صدم

- نکته ی دیگری که مردم رامسر بدان نگاه ویژه داشتند ، انتخاب کاندیداهای سید از میان نامزدهاست. از 9 دوره ی انتخابات ریاست جمهوری 5 دوره ی آن راکه سیدی حضور داشته است ، انتخاب اول شهروندان رامسری بوده است. نگاه سنتی که در انتخابات ریاست جمهوری اثر خاص خود را بجای گذاشته است و مهمترین صحبتشان : « سید اولاد پیغمبر » است. 

  

ردیف

نام دوره ی

منتخب مردم

1

دوره ی1

سید ابوالحسن بنی صدر

-

2

دوره ی 2

-

-

3

دوره ی 3

سید علی حسینی خامنه ای

-

4

دوره ی 4

سید علی حسینی خامنه ای

-

5

دوره ی 5

-

-

6

دوره ی 6

-

-

7

دوره ی 7

سید محمد خاتمی

8

دوره ی 8

سید محمد خاتمی

9

دوره ی 9

-

10

دوره2 دوره ی 9

-

  

 درصد مشارکت مردم 

هرچند آمار واجدین شرایط رای دادن مشخص نیست و در مقاطعی با تغییر سن رای دهندگان از ۱۸ سال به ۱۵ سال و مجددا لغو آن تعداد شرکت کنندگان در انتخابات نیز بطور کامل مشخص نیست و نمی توان آمار دقیقی از درصدمشارکت مردم ارایه کرد امابیشترین تعداد رای دهندگان انتخابات ریاست جمهوری مربوط می شود به دوره ی هشتم انتخابات ریاست جمهوری که ۳۸۵۶۹ رای دهنده به پای صندوق های رای رفتند. 

طبق آمار ارایه شده توسط رئیس هیأت نظارت بر دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شهرستان رامسر تعداد ۴۶۲۰۰ نفر واجد شرایط رای دادن هستند. حال اگر همین تعدادمطرح شده در سال ۱۳۸۸  در  سال ۱۳۸۰  واجد رای دادن بوده باشند درصد مشارکت مردم شهرستان رامسر به رقمی حدود ۸۳ درصد می رسد. و این بدان معنی است که مردم رامسر هوشیارانه در تعیین سرنوشت خویش مشارکت دارند. 

متوسط درصد مشارکت مردم ایران در انتخابات حدود ۶۵ درصد است و مردم شهر تهران با حدود ۳۰  درصد مشارکت ُ کمترین درصد مشارکت را داشته اند. 

حضور ۸۳ درصدی مردم رامسر می تواند از افتخارات نظام جمهوری اسلامی به حساب آید.

 

* در مقاله ی بعدی به طور ویژه به انتخابات دهمین دوره ی ریاست جمهوری و کاندیداهای تائید صلاحیت شده پرداخته می شود.  

** این مقاله بدون گرایش به جناح خاص اعم از اصولگرایان٬ اصلاح طلبان و گروه های معتدل و صرفا با تکیه بر آمار انتخابات نوشته شده است. هرچند که خوانندگان گرامی در برداشت از مطالب آزادند.

بررسی آرای انتخابات ریاست جمهوری در شهرستان رامسر ( ۲ )

 در بخش نخست این مقاله چهار دوره ی اول انتخابات ریاست جمهوری مرور شد . بخش دوم این مقاله آمار آرای سایر دوره های انتخابات  ریاست جمهوری را به معرض دید عموم قرار می دهد.  

پنجمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری : 

انتخابات ریاست جمهوری پنجم زمانی برگزار شد که دارای خصوصیات ویژه و منحصر به فردی بوده است:

-         تغییر بخش هائی از قانون اساسی (همه پرسی هزمان با انتخابات ریاست جمهوری و رای آری 75/97 درصد مردم رامسر )

-         برکناری و حذف عنوان قائم مقام رهبری

-          حذف نخست وزیری از هیات دولت

-           برقراری اختیارات ویژه ی ریاست جمهوری

-          رحلت جانگداز رهبرکبیر انقلایب اسلامی

-          برگزیده شدن رئیس جمهور وقت به رهبری انقلاب 

همه ی موارد فوق در کمتر از چند ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری اتفاق افتاده بود و انتخابات سراسری تنها پس از گذشت 70 روز از رحلت معمار انقلاب برگزار شد.

انتخابات پنجمین دوره ی ریاست جمهوری در ششم مرداد 1368 و با حضور دو کاندیدا برگزار شد.

ستاد برگزاری انتخابات رامسر برای شانزدهمین انتخابات ،  51 شعبه ی اخذ رای تعبیه و تا انتهای زمان انتخابات تعداد 27124 نفر به پای صندوق های رای آمدند .

در این انتخابات 61/1 در صد آرا باطله بوده است.

منتخب این انتخابات رکورد دار کلیه ی انتخابات برگزار شده در رامسر است. آیت الله هاشمی رفسنجانی با کسب13/95 در صد آرای انتخاب کنندگان در راس محبوبترین سیاست مداران انقلاب اسلامی شهرستان رامسر قرار گرفته است.

جدول آرای شرکت کنندگان در ذیل می آید:

ردیف

نام و نام خانوادگی

تعداد آرا

درصد آرا

1

اکبر هاشمی بهرمانی ( رفسنجانی )

25804

نود و پنج و سیزده صدم

2

عباس شیبانی

883

سه و بیست وپنج صدم

ششمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری : 

انتخاب بیست و یکم ، یعنی ششمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری در 21 خرداد 1372 و با حضور چهار کاندیدا برگزار شد.

در این انتخابات 25861 نفر از مردم رامسر به پای 52 شعبه ی اخذ رای رفتند تا منتخب خود را برگزینند. تعداد آرای باطله ی این انتخابات 87/1 در صد بود.

جدول آرای نامزدها به قرار زیر است:

ردیف

نام و نام خانوادگی

تعداد آرا

درصد آرا

1

اکبر هاشمی بهرمانی ( رفسنجانی )

17596

شصت و هشت و چهارصدم

2

احمد توکلی

4647

هفده و نود و هفت صدم

3

عبدالله جاسبی

2642

ده و بیست و یک صدم

4

رجبعلی مزروعی

493

یک و نود و یک صدم

 

هفتمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری : 

هفتمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری ، بیست و پنجمین انتخاب مردم بود. این انتخاب شگفتی ساز در دوم خرداد 1376 برگزار شد. 37159 نفر از مردم شهرستان رامسر به استقبال 69 صندوق رای رفتند تا از میان  چهار نامزد انتخاباتی یکی را برگزینند.این انتخابات پس از همه پرسی نظام جمهوری اسلامی با 97/0 درصد آرای باطله ، کمترین آرای باطله را به همراه داشت.

ردیف

نام و نام خانوادگی

تعداد آرا

درصد آرا

1

سید محمد خاتمی

19512

پنجاه و دو پنج دهم

2

علی اکبر ناطق نوری

15329

چهل و یک و بیست وپنج صدم

3

سید رضا زواره ای

1386

سه و هفتاد و دو صدم

4

محمد محمدی نیک ( ری شهری )

579

یک و پنجاه و پنج صدم

 

هشتمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری : 

در هجدهم خرداد1380 ، سی امین انتخابات نظام برگزار شد. در این انتخابات هشتمین رئیس جمهور کشور با حضور  38569 رای دهنده در 69 شعبه ی رای شهرستان رامسر برگزیده شد.50/1 در صد آرای ماخوذه باطله بوده و از میان ده نامزد انتخاب ریاست جمهوری ، 31/82 درصد مردم رامسر سید محمد خاتمی را ترجیح دادند.

ردیف

نام و نام خانوادگی

تعداد آرا

درصد آرا

1

سید محمد خاتمی

31749

هشتاد دو و سی و یک صدم

2

احمد توکلی

3797

نه و هشتاد و چهار صدم

3

علی شمخانی

1077

دو و هفتاد و نه صدم

4

سیدمحمود کاشانی

476

یک و بیست و سه صدم

5

عبدالله جاسبی

291

هفتادو پنج صدم

6

حسن غفری فرد

220

پنجاه و هفت صدم

7

سید منصور رضوی

196

پنج دهم

8

علی فلاحیان

83

بیست و یک صدم

9

سید شهاب الدین صدر

59

پانزده صدم

10

سید مصطفی هاشمی طبا

41

یک دهم

 

نهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری : 

سی وسومین انتخابات نظام در تاریخ 27 خرداد 1384 برگزار شد. در این انتخابات هفت نامزد انتخاباتی با هم به رقابت پرداختند شعبات اخذ رای به تعدا 71 صندوق و میزان آرای باطله افزایش چشمگیری یافت و 37/4 درصد آرا را شامل شد.

36448 رامسری شرکت کننده در انتخابات نگاه سیاسی شهر را به گونه ای دیگر نمایاندند . درصد آرای نزدیک به هم جریانات مختلف سیاسی ، نگاه متعادل شهر را به وضوح نشان داده است.هرچند درصد مشارکت مردم نسبت به انتخابات هفتم و هشتم کاهش محسوسی را نشان می داد.

ردیف

نام و نام خانوادگی

تعداد آرا

درصد آرا

1

مصطفی معین

8284

بیست و دو هفتاد و دو صدم

2

اکبرهاشمی بهرمانی ( رفسنجانی )

7956

بیست ویک هشتاد دو صدم

3

محمد باقر قالیباف

6884

هیجده و هشتاد و هشت صدم

4

محمود احمدی نژاد

4991

سیزده و نود و شش صدم

5

مهدی کروبی

3663

ده و چهار صدم

6

علی اردشیر لاریجانی

1941

پنج و سی و دو صدم

7

محسن مهر علیزاده

1136

سه و یازده صدم

مرحله ی دوم نهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری : 

سی و چهارمین انتخابات نظام جمهوری اسلامی ، انتخاباتی منحصر بفرد است . چرا که برای اولین بار انتخابات ریاست جمهوری به مرحله ی دوم کشیده شده است. طبق قانون اساسی ، در انتخابات ریاست جمهوری باید کاندیداها حداقل نصف بعلاوه ی یک رای را کسب کرده باشند . در غیر اینصورت مرحله ی دوم انتخابات ریاست جمهوری اولین جمعه ی بعد از مرحله ی اول انتخابات برگزار می شود و دو نفری که بالاترین رای ها را در مرحله ی اول کسب نموده اند، با هم به رقابت می پردازند.

سوم تیرماه 1384 مرحله ی دوم انتخابات ، با حضور و رای 35008 نفر از شهروندان شهرستان رامسر در 71 شعبه ی اخذ رای برگزار شد. در این انتخابات نیز 79/2 درصد آرا ، باطله بوده و منتخب مردم پای به ساختمان پاستور نهاد.

ردیف

نام و نام خانوادگی

تعداد آرا

درصد آرا

1

محمود احمدی نژاد

19844

پنجاه و شش و شصت و هشت صدم

2

اکبر هاشمی بهرمانی ( رفسنجانی )

14186

چهل و پنجاه و دو صدم

 اما در 22 خرداد 88 دهمین دوره ی انتخبات ریاست جمهوری برگزار می شود و طبیعی است که مشارکت گسترده ی مردم تعیین کننده ی دهمین رئیس جمهور خواهد بود.

*تحلیل و بررسی انتخابات های گذشته ی ریاست جمهوری در مقاله ی بعدی مورد کنکاش قرار می گیرد.

** آمار از کتاب ۳۴ انتخاب فرمانداری رامسر استخراج شده است .

***ممکن است جمع درصد بعضی از جداول به صد در صد نرسد واین خطا به حساب نیامدن آرای مخدوش می تواند باشد. 

****این آمار تعداد واجدین شرایط شرکت کنندگان در انتخابات را در بر ندارد و فقط شرکت کنندگان در انتخابات ( آرای ماخوذه ) را شامل می شود و به لحاظ جامعه ی آماری درصد  مشارکت قابل استناد نیست 

بررسی آرای انتخابات ریاست جمهوری در شهرستان رامسر ( ۱ )

پیشینه ی انتخابات در ایران   

از سال 1285 و همزمان با انقلاب مشروطه خواهان برای اولین بار مردم ایران  بر خلاف کل خاورمیانه برای انتخاب نمایندگان خود به پای صندوق های رای رفتند و تجربه ی دموکراسی مدرن را پیش روی خود یافتند. ازآن روز تا 22 بهمن 57 و در مدت 72 سال به تعداد 24 انتخابات دیگر نیز برگزار شد .   

 

انتخابات پس از پیروزی انقلاب اسلامی  

پیروزی انقلاب اسلامی ایران  در بهمن 57 و حضور رهبر کبیر انقلاب در راس هدایت این پیروزی  و سکان داری آن  نوید بخش حکومتی مردمی و برپایه ی احترام به نظرات قاطبه ی مردم بود. و در کمتر از 72 روز از پیروزی انقلاب مردم به پای صندوق های رای رفته و اولین انتخابات انقلاب را برگزار نمودند. در این انتخابات مردم نوع حکومت مد نظر خود را با رایی دوبرگی به رنگ های سبز و قرمز  انتخاب نمودند. در این انتخابات مردم ایران با ۲/۹۸ درصد آرا نظام حکومتی مورد پسند خود را « جمهوری اسلامی » نام نهادند.

درنظام جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی  ، انتخابات یک اصل بسیار مهم و اثر گذار است و بدین مناسبت به طور متوسط سالیانه یک انتخابات در گستره ی کشور اسلامی ایران برگزار می شود.   

 

انتخابات پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شهرستان رامسر  

مردم رامسر نیز در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ همراه با مردم کشور با حضوری حداکثری به پای صندوق های رای رفته  و با 69/99 در صد آرا ، نظام جمهوری اسلامی را برای خود به عنوان جکومت مورد علاقه پسندیدند. در این انتخابات 24913 نفر رای دادند  و  3۱/0 درصد آرا نیز به مخالفین نظام جمهوری اسلامی تعلق داشت. این انتخابات آرای باطله به همراه نداشت.

با اشاره به اینکه  کشور محبوبمان در آستانه ی برگزاری دهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری  قرار  گرفته است مناسب است که  انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده ی قبلی در رامسر  مرور شود تا در آئینه ی آمار مشارکت مردم در سرنوشت خودشان به  دیگران نمایانده شود.  

 

اولین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری :    

در پنجم بهمن ماه 1358 مردم رامسر به پای 27 شعبه ی اخذ رای تعبیه شده رفته تا ازمیان 7 کاندیدا ، نامزد مورد تائید  خود را برگزینند. 

چهارمین انتخابات  نظام جمهوری اسلامی نسبت به انتخابات اول آن، از نظر تعداد شرکت کنندگان در پای صندوق های رای دارای افت  29/1 در صدی شده بود و تعداد آرای باطله نیز به 5/1 درصد رسید. در این انتخابات کاندیداها  به ترتیب زیر  موفق به اخذ آرا شدند.   

 

ردیف

نام و نام خانوادگی

تعداد رای

درصد آرا

1

سید ابوالحسن بنی صدر

16094

پنجاه و یک و هشتادو سه صدم

2

سید احمد مدنی

1050

پنج و چهل و پنج صدم

3

سید کاظم سامی

998

پنج و هیجده صدم

4

حسن حبیبی

501

دو و شش دهم

5

داریوش فروهر

227

یک و هفده صدم

6

صادق طباطبائی

102

پنجاه و سه صدم

7

صادق قطب زاده

11

شش صدم

 

 

دومین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری :    

هفتمین انتخابات نظام در تاریخ دوم مرداد 1360 و پس از فرار رئیس جمهور سابق  در کشور برگزار شد . در این انتخابات سه نامزد با هم به رقابت پرداختند تا گزینه ی برتر به مسند ریاست جمهوری تکیه زند. 

در این انتخابات 24335 نفر رای خود را به  31 شعبه ی اخذ رای به صندوق های انتخابات ریختند ، مشارکت در این انتخابات نیز به نسبت انتخابات اول نظام دارای افت شرکت کننده بود ، علاوه بر آن درصد آرای باطله نیز  بیش از دو برابر و به میزان 76/3  درصد رسید.  

 

ردیف

نام نام خانوادگی

تعداد رای

درصد آرا

1

محمد علی رجائی

21609

هشتاد و هشت و هفتاد و نه صدم

2

عباس شیبانی

1215

چهار و نود ونه صدم

3

حبیب الله عسگراولادی مسلمان

188

هفتاد و هفت صدم

 

 

سومین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری :    

پس از فاجعه ی تاسف بار هشتم شهریور و شهادت دولتمردان نظام جمهوری اسلامی ٫ محمد علی رجائی رئیس جمهور محبوب ٫ ماندگار  و مردمی با کمتر از یک ماه اداره ی کشور به شهادت می رسند و طبیعی ترین حالت برگزاری دوباره ی انتخابات ریاست جمهوری بوده است.  

هشتمین انتخابات در تاریخ ۱۰/۷/۱۳۶۰ با حضور چهار نامزد برگزار شد. شهرستان رامسر با تعبیه ی  ۳۱ شعبه ی اخذ رای توانست ۲۴۳۳۵ رای از مردم جمع آوری نماید. 

این انتخابات هم نتوانست رکورد مشارکت اولین انتخابات کشور را بشکند اما رکورد بزرگی برای منتخب ریاست جمهوری برجای گذاشت. در این انتخابات رهبر معظم انقلاب منتخبی بود که با کسب 18/94 درصد آرا بیشترین درصد آرای شرکت کنندگان را به خود اختصاص داد. 

در این انتخابات نیز آرای  93/2 درصد شرکت کنندگان باطله بود 

آرای شرکت کنندگان سومین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری به شرح زیر است:  

 

ردیف

نام و نام خانوادگی

تعداد رای

درصد آرا

۱

سید علی حسینی خامنه ای

۲۲۰۰۰

نود و چهار و هیجده صدم

۲

علی اکبر پرورش

۵۱۵

دو و دو دهم

۳

حسن غفری فرد

۹۸

چهل و دو صدم

۴

سید رضا زواره ای

۶۲

بیست و هفت صدم

 

 

چهارمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری :   

۲۵ مرداد سال ۱۳۶۴ سیزدهمین انتخابات نظام و چهارمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری با تعبیه ی ۴۷ صندوق اخذ رای و با حضور ۲۴۸۸۷ نفر از شهروندان رامسری برگزار شد. 

در این انتخابات که با نامزدی سه تن از رجال سیاسی کشور برگزار شد . کشور به لحاظ سیاسی از گروهک های محارب پاکسازی شده و مهمترین مسئله ی کشور جنگ بود.  

 این انتخابات نیز نتوانست از نظر تعداد شرکت کنندگان از شور اولیه ی انقلاب  پیشی گیرد و 39/2 در صد آرا نیز باطله بود. 

   

ردیف

نام و نام خانوادگی

تعداد رای

درصد آرای

۱

سید علی حسینی خامنه ای

۲۲۰۲۳

هشتاد و هشت و چهل و نه صدم

۲

سید محمود مصطفی کاشانی

۱۹۳۳

هفت و هفتاد و شش صدم

۳

حبیب الله عسگر اولادی مسلمان

۳۳۵

یک و سی و چهار صدم

  

* ادامه ی این نوشتار بزودی منتشر می شود. 

** آمار از کتاب ۳۴ انتخاب فرمانداری رامسر استخراج شده است 

***ممکن است جمع درصد بعضی از جداول به صد در صد نرسد واین خطا به حساب نیامدن آرای مخدوش می تواند باشد. 

****این آمار تعداد واجدین شرایط شرکت کنندگان در انتخابات را در بر ندارد و فقط شرکت کنندگان در انتخابات ( آرای ماخوذه ) را شامل می شود و به لحاظ جامعه ی آماری درصد  مشارکت قابل استناد نیست 

 

دو حکایت انتخاباتی

حکایت اول :  

 

 درویشی (میرحسین موسوی )  را حکایت کنند که از روستایی می گذشت و اهل روستا را ماتم زده و گریان دید ( اوضاع مملکت و اصلاح طلبان ) ، علت را پرسید، پاسخ دادند کدخدا در بستر بیماری است  و پزشکان از معالجه او قطع امید کرده اند ( اصلاحات به رهبری خاتمی) ، درویش به دلداری نشست و گفت؛ علاج کدخدا در کف با کفایت من است که دم مسیحایی دارم و روح گریخته از جسم به کالبد باز می آرم . خاطر آسوده دارید، اطعمه و اشربه پرقوت فراهم آرید و مرا با بیمار در حجره ای تنها بگذارید. روستائیان به وجد آمده، آنچه درویش فرموده بود فراهم آوردند و او را با کدخدا در حجره ای تنها گذاردند.ساعتی بعد، درویش «لاحول» گویان از حجره بیرون آمد و روستائیان هلهله کنان و کف و سوت زنان!! گرد او حلقه زدند، با این گمان که کدخدا شفا یافته و ریاست از سرخواهد گرفت اما، درویش را چهره درهم کشیده یافتند. با نگرانی پرسیدند؛ کدخدا چه شد؟ آیا عمرش به دنیا بود؟ درویش گفت؛ پیش از آن که بر بالینش حاضر شوم مرده بود! پرسیدند؛ پس اطعمه و اشربه برای چه خواستی؟ «لاحول» چرا گفتی؟ و این چه معالجت بود که کردی؟ درویش گفت؛ اگر اطعمه و اشربه نخواسته بودم، من نیز مرده بودم ( زنده شدن مجدد نام و نان برای موسوی ) و «لاحول» به حکمت خدای سبحان گفتم که کدخدای بی جان را وسیله نجات من نیمه جان کرد.  

 

حکایت دوم:  

 

می گویند شخص بیماری ( کشور ) با آمپول پنی سیلین ( انتخابات )  به بیمارستانی برای تزریق مراجعه کرد . پرستار از بیمار پرسید : آیا با توجه به سیستم حساسیت برانگیز آمپول ( اوضاع بحرانی با حضور احمدی نژاد ) قبلا پنی سیلین تزریق کرده ای ؟ 

بیمار پاسخ داد همین دیروز تزریق کردم. 

پرستار آمپول را تزریق می کند و بیمار دچار تشنج و رو به موت می رود. با وسایل پیشرفته او را احیا می کنند. پرستار از او می پرسد مگر نگفتید دیروز این آمپول را تزریق کردید ؟ ( انتخاب مجدد احمدی نژاد )

بیمار گفت : چرا تزریق کردم ولی دیروز هم همینجوری شده بودم. 

 

حکایت اول را اصولگرایان برای اصلاحات ؛ خاتمی و میرحسین موسوی مثال زده اند و حکایت دوم را اصلاح طلبان برای اصولگرایان و احمدی نژادو اوضاع کشور مثال زده اند. 

نکته ی مشترک هردو حکایت اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی کشور است.  

حال شما خواننده ی عزیز به کدام حکایت گرایش دارید و کدام را نمی پسندید. عکس العمل اولیه ی شما چه بود ؟ به نظر شما مصداق حکایت های ذکر شده واقعی است ؟

انتخابات ریاست جمهوری و نگاه دو گروه رقیب به آن

 تا انتخابات آتی ریاست جمهوری فرصت بسیاری باقی نمانده است . روزها به سرعت سپری می شوند  در این بین اسامی افراد مختلفی برای انتخابات ریاست جمهوری شنیده می شود. اما پس از برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری بعد از انقلاب ؛ تقریبا همه ی انتخابات با حضور پر رنگ دو طیف از گروه های تاثیر گذار در عرصه ی حاکمیت اولویت داشتند. این دو گروه که در اصطلاحی عام چپ و راست نامیده می شوند؛ در هر انتخابات به فراخور وضعیت موجود در جامعه ؛ با انتخاب نامی ؛ وارد عرصه ی انتخابات شده اند و یقینا در انتخاب آینده نیز با نامی نوین وارد عرصه ی انتخابات خواهند شد. 

موضع گیری جناح چپ یا اصلاح طلبان ؛ جناح راست یا اصولگرایان و طیف میانه ی این دو در انتخابات آتی چگونه است ؛ مبحثی است که مورد کنکاش قرار گرفته است.   

 

مروری کوتاه بر انتخابات گذشته  

اصلاح طلبان پس از کنار ماندن از عرصه ی قدرت راه های مختلفی را برای رسیدن به قدرت پیمودند. صرف نظر از رد صلاحیت برخی از آنان در انتخابات مجلس ؛ توفیق چندانی در جلب نظر عموم مردم نداشتند و توجیهشان عدم مشارکت حداکثری مردم در انتخابات بوده و رویاهای خود را با برانگیختن آرای خاموش ملت  (  عنوانی که به رای ندادن جمعی از مردم اطلاق کرده اند. ) در آمیخته اند. 

برای اصلاح طلبان ؛ تشتت تصمیم گیری در انتخابات ریاست جمهوری قبل و سردرگمی آنان برای داشتن یک کاندیدای مورد وثوق عاملی بود که باعث شکست سنگین آنان در انتخابات قبل شد و آنان را برآن داشت تا متحد کسی شوند که پیشتر با سیل تهاجم غیرمنصفانه ی خود باعث سیاه نمائی وی شده بودند. 

هاشمی رفسنجانی مرد همیشه در قدرت نظام جمهوری اسلامی در کمتر از هفته ای مورد توجه اصلاح طلب ها شد و این عامل پیش از آن که کمکی به ایشان نماید دوگانگی برخورد ناصواب اصلاح طلبان را به رخ مردم نمایان کرد ؛ و شاید مردم نه به خاطر پشت کردن به اصلاح طلبان بل به خاطر سیاه نمائی هائی که همان اصلاح طلبان علیه او انجام داده بودند و در این لحظات حساس اصولگرایان نیز بیش از پیش بر سیاه نمائی و اشرافیگری او صحه گزاردند ؛ باعث رویگردانی مردم از مرد عرصه های خطر نظام شد و ترجیح دادند چهره ی ناشناخته ؛ کم تجربه و امتحان پس نداده ی رقابت را به جای او برگزینند. 

در جناح مقابل با آنکه تعدد کاندیداها مطرح بود ؛ اما تشتت در تصمیم گیری نبود. آن ها ازفقدان یک شخصیت مورد وثوق رنج می بردند و تنها راه پیروزی را تعدد گزینه های قابل قبول می دانستند. بنابراین از هرسلیقه ی موجود با نگاه متفاوت گزینه ای را برگزیدند و از میان چند گزینه ی مطرح با شکستن آرای سنگین رقیبی چون هاشمی رفسنجانی او را در ورود به جایگاه ریاست جمهوری در مرحله ی اول ناکام گذاردند . استراتژی منظمی که پاسخ روشن آن را دریافت کردند و به اهداف اولیه دست یازیدند. هرچند هر کدام از آن کاندیداها با نگاه و سلیقه ای خاص و با حمایت بخش مجزائی از اصولگرایان وارد عرصه شده بودند.   

 

اصلاح طلبان و انتخابات آتی    

اعلام زودهنگام نامزدی مهدی کروبی اولین اتفاق در این طیف فعال سیاسی کشور بود. اتفاقی که اکثر طرفداران و فعالان آن دست کم  تعجب کردند. جدای از این اتفاق زود هنگام و اعلام مواضع صریح و شفاف این شیخ مجرب ؛  می توان به بخت بالای او در دوره ی قبل اشاره کرد. آن زمانی که کمتر کارشناسی احساس مقبولیت او را می کرد ؛ رای بالای مردم به او ؛  وی را شامل مشروعیتی دوچندان کرد. این امر شاید یکی از دلایل مهم اعلام نامزدی از طرف اوست. بی شک همانگونه که ایشان در دوره ی قبل و با شعار پرداخت نقدی یارانه ی ۵۰ هزارتومانی توانست دل مردم را به دست آورد ؛ هم اینک نیز می تواند با ابتکاری نو ؛ میدان دار انتخابات آتی ریاست جمهوری شود. 

ایشان در این دوره با یک بد شانسی بزرگ مواجه شده اند و آن اعلام حضور میرحسین موسوی از یک طرف و ورود سید محمد خاتمی از طرف دیگر است. دو وزنه ی بزرگ اصلاح طلبان که ورود اسمشان باعث محو شدن اسم شیخ اصلاحات شده است. 

میر حسین موسوی و سید محمد خاتمی دوشخصیتی هستند که به لحاظ کاری و سلیقه ای کمی متفاوت با دیدگاه رهبری قلم و قدم برمی دارند و اولی تجربه ی دو دوره نخست وزیر ی در زمان ریاست جمهوری ایشان که  مورد وثوق امام نیز بوده است و دومی دو دوره ریاست جمهوری در زمان رهبری ایشان را به عنوان تجربه ی کاری پشت سر دارند. 

اما استراتژی اصلاح طلبان و طیف بندی آن ها نه تنها بر گرد شیخ اصلاحات نچرخید بلکه به سمت و سوی این دو سید مجرب گسیل شده است. شعار « یا من می آیم یا میرحسین » خاتمی ؛ از یک طرف و سفرهای استانی ایشان از دیگر سو  ؛ کمی اصولگرایان را مضطرب کرده است. حضور پر رنگ میرحسین در انظار عمومی پس از دو دهه و انتقادهای مستدل او  کفه ی ترازوی انتخابات را به سمت اصلاح طلبان سنگین کرده است. 

اینک به نظر بنده اصلاح طلبان به مدد تجربه ی دموکرات ها در آمریکا و پیروزی قابل پیش بینی  اوباما در انتخابات می خواهند نسخه ی ایرانی آن را برای انتخابات آتی ریاست جمهوری اجرا کنند. 

در انتخابات آمریکا تا نزدیکی انتخابات بحث بر سر ورود هیلاری کلینتون بود و اوباما ؛ انگار کاندیدائی به نام مک کین از جمهوری خواهان وجود ندارد. این استراتژی دموکرات ها جواب داد و افکار عمومی آمریکا تا زمان انتخابات مقهور این حربه بود که بالاخره کلینتون یا اوباما. اما به ناگاه ورق برگشت و همه ی دموکرات ها ( بخوانید افکارعمومی آمریکا ) برنده ی جدال را اوباما معرفی کردند و ناخود آگاه در نزدیکی انتخابات پیروزی بلامنازع فردی بود که یک بار پیروز شده است... 

اینک پیش بینی می شود که به زودی سید محمد خاتمی نامزدی در انتخابات را اعلام نخواهد کرد و بحث بر سر دوگانه ی میرحسین و خاتمی و انتخاب یک از این دو تا حدودی برنده ی انتخابات آتی را در میان افکار عمومی معرفی خواهد کرد.   

البته هریک از این دو معذوریت هائی نیز دارند که سبک سنگین این مهم در معرفی کاندیدای اصلاح طلبان موثر است. 

 این نکته را هم باید اضافه نمود که تفاوت فرهنگی ایران و آمریکا نباید نادیده گرفته شود. مردم ایران از بازی کردن و فرصت سوزی رویگردانند و برخلاف آنچه که نشان می دهند در دقیایق پایانی تصمیم های شگفت انگیز می گیرند.

 

و نکته ی مغفول این بازی سیاسی ندیده شدن مهدی کروبی است و با آن که ایشان از مدت ها پیش نامزدی در انتخابات را اعلام کرده اند در وانفسای بحث میرحسین و خاتمی گم شده است. 

 

اصولگرایان و انتخابات آتی  

اما در این سوی خط طیف موسوم به اصولگرایان دچار مشکلات دیگری شده است و فارغ از حرکت زیرکانه ی اصلاح طلبان هنوز در ماه عسل پیروزی تیرماه ۸۴ مانده است. 

اصلی ترین گزینه ی اصولگرایان محمود احمدی نژاد می تواند باشد . حمایت همه جانبه ی رهبر معظم انقلاب از او ؛ تجربه ی یک دور ریاست جمهوری ؛ انرژی سرشار او ؛ سرزدن به همه ی استان های کشور ؛ تشکیل جلسات دولت در استان ها و تصویب مصوبات خوب و قابل قبول از نقاط قوت او به شمار می رود  اما عملکرد ضعیف ایشان در بخش اقتصادی و فشارهای وارده به مردم ناشی از آن عملکرد از یک سو و تک روی های ایشان در مدیریت کشور از دیگرسو ؛ و نیز ضعف اجرائی در عملیاتی کردن مصوبات سفرهای استانی وجود وحدت رویه در میان اصولگرایان را با مشکل روبرو کرده است. 

طرح عبور از احمدی نژاد و داشتن مخالفین و موافقین جدی برای ادامه ی ریاست جمهوری ایشان ؛ موضوع دیگری است که باعث سردرگمی این طیف شده است. 

نداشتن گزینه ی مناسب و مورد وثوق همه ؛ از دیگر معضلاتی است که اصولگرایان با آن دست و پنجه نرم می کنند. اگر در اردوگاه اصلاح طلبان حداقل سه گزینه ی مطرح وجود دارد در این طرف بجز احمدی نژاد گزینه ی مطرح جدی وجود ندارد. البته در این طیف وجود افرادی چون محمد باقرقالیباف می تواند مایه ی دلگرمی اصولگرایان باشد . فعالیت های گسترده ی او در نیروی انتظامی و شهرداری تهران خاطرات خوشی را برای مردم به ارمغان آورده است ؛ اما مخالفین جدی او در اصولگرایان خصوصا حامیان دولت فعلی ؛  نقطه ی آسیب پذیر او و طیف هواخواه او خواهد بود. 

از مشکلات دیگر اصولگرایان تعدد گزینه های مدعی ریاست جمهوری در آن هاست. تقریبا همه ی آن هائی که از دولت احمدی نژاد اخراج شدند همینک دایه دار نامزدی انتخابات ریاست جمهوری هستند.  

جالب تر از همه ی موارد فوق نا امیدی بخشی از طیف اصولگرایان از بدنه ی خودشان است. پیشنهاد عجیب علی اکبر ناطق نوری برای تشکیل دولت ائتلافی و حضور عقلای اصلاح طلب و اصولگرا در آن و  استقبال حزب کارگزاران سازندگی از آن پیش از آنکه نگرانی اصولگرایان از عملکرد فعلی را نمایان کند ؛ غافل از این موضوع نیست که پیروزی را دور از دسترس می بینند. و با پیشنهاد دولت ائتلافی خواهان حفظ حداقلی در چارچوب دولت بعدی خواهد بود. هرچند این پیشنهاد با برخورد تند حامیان دولت مواجه شد ؛ اما هنوز از شدت پیگیری آن کاسته نشده است.   

آن چه مسلم است هر دو طیف دنبال تسخیر کامل دولت آینده هستند و فقط در شرایط سخت و دشوار است که ممکن است برای داشتن مقبولیت حداکثری دست به ائتلاف سیاسی بزنند.البته ائتلاف آن ها به هیچ وجه به معنای هم دل و هم داستان بودن نخواهد بود.

 

سپاسگزار خواهم شد نظرات ارزشمند شما را نیز بدانم.

« تیرماه سیزده شب » ؛ جشنی که باقی ماند.

 

پیش در آمد :

قرار بود این مقاله زودتر آماده شود و قبل از « تیرماه سیزده شب » منتشر شود ؛ اما نشد. تقدیم به همه ی آنهائی که ضمن پاسداشت همه ی رسوم باستانی لحظات شاد و زیبا را برای جامعه به ارمغان می آورند.از زیبائی این جشن همین بس که صله رحم ؛ شادی و محبت را توامان دارد.

  

 خاستگاه مراسم  تیرماه سیزده :

در گاه شماری ایرانی، روزهای ماه یک نام ویژه دارد و نام هر یک از ماه های دوازده گانه نیز در شمار روزهای ماه جای داشت برای نمونه:

روز نخست هر ماه اورمزد،دوم هر ماه بهمن ، سوم هر ماه اردیبهشت ، هفتم هر ماه امرداد ، روز دهم هر ماه مهر، روز سیزدهم هرماه تیر ، در19هر ماه فروردین و روز بیست و سوم، باد نام دارد.طبق نظریه های باستانی نام ها متعـلق به سی فرشته نگاهبان روزها و ماه ها بوده است.

هرگاه ماه و روز همنام می شدند  به یمن  این همنامی جشنی بر پا می شد. برای نمونه فروردینگان در روز فروردین و ماه فروردین ( ۱۹ فروردین )، خردادگان، روز خرداد در ماه خرداد و مهرگان در روز مهر از ماه مهر ( ۱۰ مهر ) برگزار می شد.

تا هنگام گاهشماری خیام در گاه شماری، ماههای 31 روزه نبود. همه ماهها 30 روزه بودند و پنج روز و شش ساعت بازمانده را به نام « پنجه» در پایان سال جای می دادند. از زمانی که ماههای بهار و تابستان 31 روزه شد پس از ماههای فروردین روزهای ماههای گاه شماری پیشین یک روز جابجامی شود. به همین علت میزان روزهای ماه های باستانی به شمار ماههای پشت سر گذاشته روز ها نیز جابجا شدند. برای نمونه روزهای اردیبهشت ماه که یک ماه 31 روزه را پشت سر گذاشتند یک روز جابجا شدند. روزهای خرداد دو روز، تیرسه روز، امرداد چهار روز، شهریور پنج روز و ماههای مهر تا اسفند که هر کدام شش ماه 31 روزه را پشت سر گذاشته اند شمار روزهایشان شش روز جابجا گشته است. از این روی تیرگان بجای آنکه در 13 تیر کنونی برگزار شود، سه روز زودتر در دهم تیر برگزار می شود. و مهرگان بجای آنکه در 16 مهر برگزار شود، شش روز زودتر در دهم مهر برگزار می شود. نباید دهم تیر ماه کنونی که تیر نام دارد با دهم مهر که مهر نام دارد یکسان شمرد. زیرا ده تیر همان 13 تیر باستانی است و ده مهر همان 16 مهر باستانی است.

دو جشن هستند که هنوز پس از گذشت هزاران سال، در مازندران برگزار می شوند و در دیگر جاهای ایران به دست فراموشی سپرده شدند. یکی جشن مردگان است و جشن مردگان برابر با پنج روز آخر سال تبری است « پتک تبری یا پنجیک دیلمی » که در پیوند با بازگشت فروهر درگذشتگان است. در این گاه ، مردم به گورستان ها می روند و برای آمرزش روان مردگان خویش خوراک می دهند شناخته می شود و دیگری جشن تیرگان است که به نام  «تیرماه سیزده شو» در سیزدهمین روز تیر ماه تبری برابر با 12 آبان برگزار می شود. 

 

چرا تیرماه تبری در آبان ماه شمسی قرار دارد ؟

چگونگی جابجا شدن زمان برگزاری جشن را باید درچگونگی گاه شماری تبری جست. در گاهشماری تبری، دیلمی، سنگسری و ارمنستانی...شش ساعت بازمانده آخر سال در شمار نمی آمد و پیامد آن در هر چهار سال 24 ساعت( یک روز) گاه شماری جابجا می شد ( همان سال کبیسه ). با گذشت 120 سال از انباشت این شش ساعت های بازمانده در آخر سال یک ماه بدست می آمد که در گاه شماری باستانی این یک ماه را در هر 120 سال بر شمار ماههای سال می افزودند و سال سیزده ماهه پدید می آوردند تا ماههای سال به گردش در نیایند. ایرانیان، ماه افزون شده را آنچنان با جشن و شادی و آفرین یزدان سپری می کردند که همگان را آرزو بر این بود که در جشن 120 ساله زنده باشند و آن شادمانی را ببینند. و این جمله که « الهی 120 ساله شوی » از این جا برخاسته است. 

نقل است که در گاهشماری تبری، ارمنی، دیلمی این شش ساعت های بازمانده آخر سال، روز یا ماه به شمار نمی آمد و در پیامد آن ماهها به گردش در می آمدند از اینروست که تیرگان در مازندران در آبان و نوروز ماه (عئید ماه) در تیر ماه پدیدارمی شوند.اما برای ماندگاری تیرماه تبری در آبان ماه شمسی در روایتی آمده است که در دوران صفویه و با پایان یافتن فرمانروایی تبری ها بر سرزمین خویش، اختر بینی به فراموشی سپرده شد و تیرگان و نوروز برای همیشه در آبان و تیر نگه داشته شدند ؛ در روایتی دیگر نقل شده است که از زمان خسروپرویز، در پی نابسامانی های کشور، محاسبهً کبـیسه به دست فراموشی سپرده شد و در نتـیجه، با گذشت زمان آغاز سال، یعـنی فروردین از اول بهار ( ورود خورشید به برج حمل)به اول تابستان (ورود خورشید به برج سرطان) کشانده شد.  اما در این زمینه ابوریحان بیرونی می نویسد :

ایرانیان وقتی که سالهای خود را کبـیسه می کردند، فصلهای چهارگانه را با ماههای خود علامت می گذاشتـند. زیرا این دو بهم نزدیک بودند؛ فروردین ماه اول تابستان، تیرماه اول پائیز، مهرماه اول زمستان و دی ماه اول بهار بود و روزهای خاص در این فصل داشتـند که بر حسب فصلهای چهارگانه، به کار می بستـند و چون کبـیسه اهمال شده، اوقات آنها بهم خورد

اسامی ماه های تبری که آغاز آن از دوم مرداد ماه شمسی است به ترتیب عبارتند از : ۱ - فردینه ماه ۲ -  کرچه ماه  ۳ -  هر ماه  ۴ - تیرماه  ۵ - ملارماه  ۶ - شروینه ماه  ۷ - میر ماه  ۸ - اونه ماه  ۹ - ارکه ماه  ۱۰ - د ماه  ۱۱ - وهمنه ماه  ۱۲ - نوروز ماه . 

اسامی ماه ها در گاه شمار دیلمی  یا گیلانی کمی متفاوت است آغاز سال دیلمی از هفدهم مرداد است و ماه های آن به ترتیب عبارتند از : ۱ - نوروزماه ۲ - کورچ ماه ۳ - اریه ماه ۴ - تیرماه ۵ - مردال ماه ۶ - شریر ماه ۷ - امیرماه ۸ - اول ماه  ۹ - سیاماه ۱۰ - دیاماه ۱۱ - ورفنه ماه ۱۲ - اسفندارمد ماه. 

لازم به ذکر است تیرماه در تـقویم مازندرانی (مانند تـقویم فرس قدیم ) مصادف با آبان ماه در تـقویم جلالی (تـقویم شمسی) است و آغاز سال در مرداد ماه مانده است اما مردم آن پنج روز و شش ساعت باقیمانده را که در تبری به نام پتک است از اول فروردین تا ۵ فروردین شمسی پس از پایان « اونه ماه » و در دیلمی از ۱۶ تا ۲۰ فروردین ماه شمسی و پس از پایان « اول ماه » حفظ کرده اند. « جشن مردگان »  در این زمان برگزار می شود.  

  

جشن تیرماه سیزده :

در ایران از کهن ترین زمان، در هر ماه جشنی که نام آن ماه را داشت، برگزار می شد. از این جشن های دوازده گانه تـنها جشن تیرگان با نام تیرماه سیزه شو ( شب سیزده تـیرماه) هنوز در مازندران برگزار می شود. ولی برگزاری جشن های دیگری چون فروردین گان، اردیبهشت گان و.. به دست فراموشی سپرده شده است. جشن تیرگان روز سیزدهم ماه تیر ( روز تیر ) است.  

افزون بر یکی بودن نام روز و ماه ، جشن تیرگان را سالروز حماسهً معـین کردن مرز ایران با تیراندازی آرش و شب تولد حضرت علی ( ع) همزمان می دانند و می گویند پیروزی کاوه بر ضحاک نیز در این روز اتفاق افتاده است. 

از اتفاقات یاد شده تعیین مرز ایران به توسط تیراندازی آرش مشهور تر است بطوری که ابوریحان بیرونی در التفهیم آورده است : ... بدین تیرگان گفتـند، که آرش تیر انداخت از بهر صلح منوچهر که با افراسیاب ترکی کرده است، بر تیر پرتابی از مملکت؛ و آن تیر گفـتـند : او از کوه های طبرستان بکشید تا بر سوی تخارستان. ابوریحان پیدایش جشن تیرگان و شرح برگزاری آن را در آثارالباقیه به تفضیل آورده، و برای پـیدایی آن دو سبب نقل کرده است؛ یک سبب تیراندازی آرش برای مرز ایران و توران بود که.. کمان را تا بنا گوش خود کشید و خود پاره پاره شد. و تیر از کوه رویان به اقصای خراسان که میان فرغانه و تخارستان است. 

نشانه های برگزاری جشن تیرگان، از قرن ششم به بعـد در سند های تاریخی اندک است. در روزگار ما، فقط در شهرهای مازندران مراسم « تیرما سیزه شو » بر جای مانده است. . محاسبه فصل ها، فعالیتهای کشاورزی و جشنهای کهن بر پایهً تـقویم محلی مازندرانی تا یک نسل پیش رایج بود

  

مراسم ویژه ی « تیرماه سیزده شب » : 

« لال بازی » : 

 یکی از رسوم ویژه ی این شب است ؛ شگون چوب خوردن از لال نیز از دیگر مراسم مخصوص این جشن است، به گونه‌ای که در برخی از شهرها این مراسم به « لال شو = لال شب » معروف است.  بدین ترتیب که شخصى که او را خوش‌قدم مى‌دانند، در این شب با لباس مبدل، دستمالی به سر بسته و صورتش را سیاه می‌کند و مانند لال‌ها با کسی حرف نمی‌زند و چند نفر او را همراهی می کنند. این شخص که او را لال، لال مار و لال شیش می‌گویند با همراهی چند نفر وارد خانه‌های محل می‌شود و با چوب و ترکه‌ای ( شوش یا شیش )  که از درخت داغ‌داغان (ته‌دانه) در دست دارد ، ضربه‌ای به ساکنان خانه می‌زند. او ( لال ) مخصوصاً به سراغ زنان نازا، حیوانات اهلی نازا، دختران شوهر نکرده، و درختان بی میوه می رود و با ترکه به آنها می زند. یک نفر از حاضران پا در میانی کرده و ضمانت می کند که مثلا : این زن یا آن درخت یا آن دختر را نزن. من ضمانت می کنم که باردار شود، میوه بدهد، به خانه شوهر رود. صاحب خانه ها، به آنان شیرینی، گندم برشته، برنج، گردو یا خوراکی دیگر می دهند و آمدن لال را به خانه و کاشانه خود به فال نیک می گیرند و باور دارند که «لال»هر کس را بزند تا سال دیگر مریض نمی‌شود در بعضی از نقاط مازندران پس از رفتن لال، صاحب خانه ترکه " توت شیشک " را ( که لال در همه ی خانه ها می گذارد) در بـین چوب های سقـف خانه  گذاشته و معـتـقدند که برکت بام را زیاد و حیوانات موذی مثل موش و سوسک و ... را دفع می کند.  در حین انجام این مراسم کسى نباید صحبت کند، زیرا جریمه مى‌شود. 

شال اندازی :  

درشب تیر ماه سیزده، مراسم شال‌اندازى نیز انجام مى‌شود. در این مراسم نوجوانان  به پشت بام خانه ها می روند و دستمالی را به ریسمان می بندند و به خانه ها می اندازند تا صاحب خانه کشمش، نخود چی، پول و .... در گوشه دستمال ببنددو به آنها هدیه دهد. 

آب پاچی :

 در روز تیر ماه سیزده پاچیدن آب به یکدیگر را خوش‌یمن مى‌دانند 

فال حافظ : 

از رسم های دیگر تیرما سیزه شو فال گرفتن با دیوان حافظ است که در شهرها، روستاها و تقریباً همه خانه ها - حتی اگر لال هم به خانه نیاید - مرسوم است. در این شب ، برای همهً حاضران فرصتی است که خوب و بد نیت خود را از حافظ، که " به شاخ نبات " قسمش داده اند، جویا شوند. در روستاها و خانواده هایی که " حافظ خوان " نباشد، حاضران با دوبـیـتی خواندن، فال می گیرندودر بعضی جاها نیز مردم هر خانه دور هم جمع می شوند و به نقل داستان ها و قصه ها می پردازند . 

جشن و پایکوبی :

جشن و پایکوبی بخش دیگری از این مراسم است که معمولا نوازندگان محلی با سورنا می نوازند و مردم به شادمانی و پایکوبی می پردازند.  

 

پذیرائی ویژه ی « تیرماه سیزده شب » : 

آماده کردن خوراکی‌های سیزده‌گانه جشن را کامل می کند. با اشاره به واقعه ی تاریخی جنگ  افراسیاب و در محاصره بودن مردم آن زمان پختن گندم و میوه خصوصا  « به » یکی از رسوم ویژه ی این شب است . اساسا پذیرائی از میهمانان با آجیل و شیرینی و تنقلات که از نظر تنوع به سیزده برسد ؛ در این جشن مورد توجه قرار می گیرد.  

 

 پی نوشت :

درج این مطلب در سایت جهانگردانرامسر

 

پول ملی و طرح حذف صفر از آن

 تاریخچه ی حذف صفر از پول 

 حذف صفر واحد پولی کشورها، نخستین بار در آلمان و پس از جنگ جهانی دوم رخ داد. این کشور زیر فشار اقتصادی ناشی از جنگ جهانی دوم و خسارت‌های بر جای مانده از آن، تورمی شدید را تجربه می‌کرد که سیاستگذاران اقتصادی آلمان را وادار به حذف صفرها از مارک کرد.  

از سال ۱۹۶۰ تا کنون ، در ۷۱ مورد دولتهای در حال توسعه مجبور شده اند چندین صفر را از پول ملی خود حذف کنند .آخرین نمونه در این زمینه به زیمبابوه مربوط می شود که طی آن دولت این کشور ۱۰ صفر از پول ملی این کشور حذف کرد. در ژانویه ۲۰۰۵ نیز، ترکیه لیره جدید را جایگزین لیره قدیم خود کرد . بر این اساس ، هر یک میلیون لیره  قدیم ترکیه ( حذف شش صفر )  به یک لیره جدید تبدیل شد . در ماه جولای همین سال نیز رومانی با حذف چهار صفر واحد پول جدید خود موسوم به لیو را معرفی کرد . در هر دو مورد، دولتهای ترکیه و رومانی پیام آشکاری را برای مردم و جامعه بین الملل فرستادند و آن اینکه سیاستهای اقتصادی دولت در گذشته اشتباه بوده است . 
 در سال ۱۹۹۲ میلادی بحران های اقتصادی در آرژانتین موجب کاهش چشمگیر ارزش پول ملی این کشور و وقوع بحران دلار در این کشور شد . دولت آرژانتین نیز مجبور شد برای جلوگیری از افزایش شدید تورم ، بسته اصلاحات اقتصادی را با اولویت حذف صفر از پول ملی اجرا کند . در برخی از کشورها مثل شیلی و کرواسی ، سیاست حذف صفر پس از اجرای سیاستهای تثبیت اقتصادی انجام شده است .
در برخی از کشورها مثل آنگولا ، جمهوری کنگو و نیکاراگوئه به رغم حذف صفر از پول ملی ، تورم همچنان بالا است . بنابراین یکی از مسائلی که حذف صفر از پول ملی را ایجاب می کند ، افزایش شدید تورم است . در آرژانتین طی سال ۱۹۶۰ میلادی ، هر دلار آمریکا در برابر ۱۱۰۰ تا ۳۵۰۰ پزوی آرژانتین مبادله می شد . آرژانتین با حذف دو صفر از پول خود ارزش آن در برابر دلار را افزایش داد . در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی نیز هر دلار آمریکا در برابر ۱۸۰۰۰ تا ۱۸۰۰۰۰ پزو داد و ستد می شد . دولت آرژانتین در سال ۱۹۸۳ چهار صفر از پول خود را حذف کرد . اگر دولت تنها به حذف صفرهای پول ملی اکتفا کند و اصلاحات اقتصادی فراگیر و جامعی را اجرا ننماید ، سیاست حذف صفر به تنهایی کارساز نخواهد بود .  

 حذف صفر ها نیز ابعاد مختلفی داشته است . در این مدت از ۱۴ مورد حذف یک صفر   ۹ مورد حذف شش صفر  وجود داشته است و میانگین آن حذف سه صفر از پول ملی بوده است .  

نوزده کشور در این مدت یک بار اقدام به حذف صفر کرده اند و ده کشور نیز دو بار این کار را انجام دادند . آرژانتین چهار بار ، یوگسلاوی سابق ۵ بار و برزیل نیز شش بار صفر های پول ملی خود را حذف کردند . 
رکورددار این تغییرات، کشور برزیل است، به گونه‌ای که تاکنون این کشور در شش مرحله، هجده صفر از جلوی واحد پولی خود حذف کرد و هشت بار نیز واحد پولی خود را تغییر داد

ایران پس از زیمبابوه بحران‌زده با تورم یازده میلیون و 250 هزار درصدی و  برمه فقیرترین کشور آسیا، با تورم 40 درصدی از حیث تورمی در رده سوم جهان قرار دارد.
با این حال در بین ده کشوری که رکورددار تورم در ماه مرداد ۸۷ بوده‌اند، ایران پس از پاکستان و مصر با 340 میلیارد دلار، بیشترین تولید ناخالص ملی را داشته است.  

            ***********************  

حذف صفر از پول ملی 

حذف صفر از پول ملی چندی است که مجددا در ادبیات اقتصادی جامعه خود را نمایان کرده است. پیشنهاد حذف یک صفر ؛ تبدیل ریال به تومان ؛ حذف سه صفر و حتی حذف چهار صفر و انتخاب  نامی جدید برای پول ملی اذهان برخی را به خود مشغول کرده است.  موضوع حذف صفر از پول ملی ؛  در سال 72 که طهماسب مظاهری در بانک مرکزی حضور داشته ،  در دستور کار اداره بررسی‌های اقتصادی بانک مرکزی قرار گرفت اما برخی مسوولان بعدی با این اقدام موافق نبودند و بررسی‌ها لازم متوقف شد.  

 پس از گذشت 14سال از این طرح سرانجام  رئیس جمهوری دستور بررسی حذف 3 صفر از پول ملی را در بخشهای تخصصی بانک مرکزی صادر کرد. در همین حال وزیر امور اقتصادی و دارایی از تصویب پیشنهاد حذف صفرهای پول ملی در کارگروه تحول اقتصادی دولت خبر داد و  گفت: هم اکنون این کارگروه در حال بررسی زمان اجرایی شدن این پیشنهاد است.  

 

علت حذف صفر از پول ملی  

از سوئی بانک مرکزی سرانه اسکناس در ایران را 114 برگ اعلام و تصریح کرده است: این حجم از سرانه اسکناس ایران را جزو کشورهای رکوردار در این زمینه قرار داده است، زیرا سرانه اسکناس در کشورهای پیشرفته بین 12 تا 14 برگ است. 

 از دیگر سو کاهش ارزش پولی ملاک است . قدرت خرید اسکناس هزار تومانی که برای بار اول در سال 1351 منتشر شده است ؛  معادل 128 هزار تومان امروز است .  و اسکناس ١٠٫٠٠٠ ریالی در حال حاضر فقط حدود ٢٥ ریال سی سال پیش قدرت خرید دارد.

این در حالی است که در مقابل ارز های خارجی ؛ پولهای درشت ما معادل پول خرد بسیاری از کشورهای جهان اعتبار دارد. به عنوان نمونه  یک پوند انگلیس حدودد ۲۰۰۰۰ ریال ( دو هزار تومان ) ایران و یک دلار آمریکا معادل ده هزار ریال ما و  هزار تومان ما معادل 4 ریال عربستان سعودی است که در عربستان  تقریبا پول خرد تلقی می‌شود.  

مزایای حذف صفر از پول ملی   

 یک نگرش اقتصادی بر این باور است سیستم باید طوری باشد که مردم احساس راحتی وآسایش بیشتری در معاملات روزمره داشته باشند. بطور قطع اتخاذ چنین تصمیمی(حذف صفر از واحد پولی) موجب می شود تا فعالیتهای اقتصادی  با سهولت بیشتری انجام شود.  

همینک داد وستد روزانه مردم با تومان انجام می شود ( یعنی حذف یک صفر ) ارتباط قیمت ها با ریال برای جامعه قابل لمس نیست ومردم  در معاملات روزانه به واقع تصوری از ریال ندارند. 

حذف صفر از لحاظ نوشتاری هم کار را راحت ترخواهد کرد هم اثرات روانی اقتصادی کمتری بجای می گذارد.
  وقتی صفر از واحد  پول ملی حذف شود علاوه بر اینکه مردم پول کمتری در معاملات حمل می کنند ، از لحاظ روانی نیز احساس می کنند پول کمتری برای خرید روزانه خود می پردازند. 
حذف صفراز واحد پول ملی کشور در بعد بین المللی موجب می شود در هنگام معاملات  ارزش پول ملی ما با ارزهای دیگر با ثبات ترباشد به عنوان مثال در برابر دلار آمریکا بجای ده هزار ریال  ، ده ریال ( یک تومان ) معامله می شود. 

  بطور اختصار حذف صفرهای پول ملی 7 مزیت عمده به دنبال دارد که مشتمل‌بر کاهش حجم اسکناس، سادگی در مبادلات، نگهداری ساده‌تر حساب‌ها، ارقام و ترازنامه‌ها، اشغال فضای کمتر آمار و اطلاعات مالی در حافظه و هارد رایانه‌ها، نقل و انتقال سهل‌تر پول، کاهش آثار روانی تورم و نیز صرفه جویی در وقت برای شمارش حجم زیاد اسکناس‌ها است.   

حذف صفر از پول ملی ابزاری برای حمایت دولت از اقتدار سیاستهای پولی نیز به شمار می رود . بطور قطع اگر مردم اعتماد خود را نسبت به پول ملی از دست بدهند ، ارزهای خارجی به خصوص آنها که پرستیژ بیشتری دارد ، رواج خواهد یافت . این مساله فشار روانی و اقتصادی زیادی را بر دولتها وارد خواهد کرد . آنگاه سیاستهای اقتصادی نه تنها تحت تاثیر بازارهای مالی بین المللی قرار می گیرند بلکه بانکهای مرکزی خارجی نیز بر سیاستهای اقتصادی تاثیر خواهند گذاشت .

 

معایب حذف صفر از پول ملی 

 اولا باید توجه داشت که به لحاظ  روانی حذف سه صفر یا چهار صفر از واحد پول ملی خود می تواند تورم زا باشد زیرا در صورت تبدیل اسکناس 1000 تومانی به یک اسکناس و یا سکه 1 تومانی آیا می توان انتظار قیمتهای زیر یک تومان را داشت؟  

ثانیا در صورت حذف 3 صفر یا بیشتر ،برای خرید یک نان 100 تومانی (به قیمت الان) چقدر باید پول بدهیم؟یعنی ناچاریم اجزای پول هم ایجاد کنیم .مثل قران و شاهی یا عباسی سابق. در واقع یا جنس زیر یک تومان جدید (1000 تومان سابق) نباید داشته باشیم ،یا اجزاء جدید پولی معرفی کنیم که با این کار بر می گردیم جای اول.

عده ای از کارشناسان اعتقاد دارند ؛ حذف صفر از پول ملی مشکلات اقتصادی فعلی را رفع نخواهد کرد و علاوه بر آن که هیچ تاثیر مثبتی بر روی تورم ندارد ،تحمیل هزینه های اضافی نیز محسوب می شود .  

برخی چاپ اسکناس های 50 و 100 تومانی راه کار مناسبی برای مقابله با تورم دانسته اند و می گویند راه مناسبی است تا دیگر نیازی به این قبیل راهکارهای غیر کارشناسی نیز نباشد .برخی دیگر معتقدند با پرداخت بدهی های دولت به سیستم بانکی وکوچک سازی دولت تورم کاهش می یابد و آنگاه نیازی به حذف صفر از پول ملی نخواهد بود.  

 

نام جدید برای پول ملی 

 بطور طبیعی وقتی صفر از پول ملی حذف شود نیاز به یک نام دیگر احساس می شود. با حذف یک صفر مردم به راحتی تومان را می پذیرند ؛ همانگونه که اینک در تجارت نامی از ریال وجود ندارد و عملا ریال از چرخه ی بازار حذف شده است. اما اگر لازم باشد سه یا چهار صفر از پول ملی حذف شود آنگاه نام پول جدید چه خواهد بود. ریال واژه ای اسپانیائی و تومان واژه ای ترکی است برخی

« دارک » را مطرح کرده اند. دارک ظاهرا نام واحد پول دوره هخامنشی و نامی کاملا ایرانی است که از ریشه دارایی می‌آید. 

 

راهکارهائی موقت تا حذف صفر از پول ملی   

 

بانک مرکزی نه ایران چک بلکه اسکناس۵۰ و ۱۰۰ هزار تومانی چاپ کرده است. این اقدام بانک مرکزی به نظر می رسد در راستای فرهنگ سازی برای حذف صفرهای پول ملی صورت گرفته است. با نگاهی به ایران چک های جدید عملا چهار صفر از پول ملی حذف شده است. عدد درشت ۵۰ و ۱۰۰ در گوشه ی سمت راست و بالا تداعی کننده ی این امر است که صفر ها از پول ملی رخت بر بسته اند.  

بانک مرکزی با این کار ؛ دو برنامه را همزمان به پیش برده است ؛ اولا با انتشار چک هائی که به مثابه ی پول کاربری دارند ؛ اسکناس درشت ۵۰ و ۱۰۰ هزارتومانی را به راحتی چاپ و منتشر کرده است ؛ ثانیا با حذف چهر صفر و بزرگ نمائی آن این نکته را گوشزد کرده است که عملا چهار صفر از پول ملی حذف شده است.

موضوع دیگر اینکه ؛همینک وقتی به بازار و تجارت مراجعه شود یک نکته ی قابل لمس به وضوح دیده می شود و آن این است که برای خرید اقلام قیمت بالا مردم خود چهار صفر را از پول ملی حذف کرده اند و به اقلام کمتر از یک میلیون تومان با رقمی یاد می کنند که پسوند هزار ندارد. بعنوان نمونه یخچال ۶۰۰ تومان ؛ جاروبرقی ۶۰ تومان ؛ تلویزیون ۲۰۰ تومان و ... و برای اقلام بیش از یک میلیون راهکار دیگری پیموده اند که همان حذف چهار صفر را تداعی می کند . به عنوان نمونه قیمت جنسی که ۱۲.۰۰۰.۰۰۰ ریال یا ۱.۲۰۰.۰۰۰ تومان ارزش دارد می گویند یک و دویست. با این حساب مردم خود چهار صفر از پول ملی را بی ارزش دانسته و از گفتن آن امتناع می کنند ؛ البته برای این قسمت واحد پولی خاصی را بیان نمی کنند. 

آنچه مسلم است حذف چهار صفر ؛ مناسبتر از حذف سه صفر است چرا که مردم به حذف چهار صفر بطور ناخودآگاه عادت کرده اند.  

  

جمع بندی مطلب   

آنچه مسلم است دستور حذف صفر از پول ملی صادر شده است . اینکه یک یا چند صفر از پول ملی حذف شود به بررسی کارشناسانه ی اقتصاددانان بستگی دارد. 

در خصوص اینکه حذف صفر از پول ملی اثرات تورمی دارد ؛ یا نه ؛ بین کارشناسان مسائل اقتصادی اختلاف نظر وجود دارد. اما نکته ای که لازم است کارشناسان اقتصادی آن را در نظر بگیرند این است که اکنون مردم بطور ناخودآگاه و بطور داوطلبانه نسبت به حذف چهار صفر از پول ملی  اقدام کرده اند. 

شاید لازم باشد پول های درشت تری چاپ شوند تا مردم از حمل پول های کم ارزش و حجم پرکن خودداری کنند. بی شک تغییر در ماهیت اسکناس ها ؛ هزینه های هنگفتی را بر بدنه ی دولت و همینطور بر هزینه های غیر مرتبط مردم وارد خواهد کرد. هرچقدر کاهش این فشار در دوران تورم و گرانی های موجود کمتر باشد ؛ به یقین فشار بر دهک های پائین جامعه کمتر خواهد بود. 

 

 پی نوشت :

درج این مطلب در سایت سیاوشون 

درج این مطلب در سایت بالاترین

نظری بر دعا ؛ از زاویه ای دیگر

ماه رمضان آمده است و بطور طبیعی گرایش بندگان مومن و مسلم خدا بسوی دعا و قرآن سوق پیدا کرده است. پیشتر چند مبحث ویژه ی دعا نوشته  شده بود که سرفصل های آنها به شرح ذیل است :  

  • انسان دعا کننده و  انسان دعا شونده
  • دعا در کتب ادعیه ی معروف و غیر معروف
  • دعا در قرآن
  • نقش زمان ومکان در نوع دعا
  • سیری در محتوی دعاها
  • چیستی و چرایی دعا

     

    اما متن این بخش این گفتار کمی متفاوت از بخشهای پیشین است. در این بخش توجه عزیزان به نکته ی جدیدی از راز و رمز دعاها جلب می شود.  

    با کمی دقت و حوصله در دعاهای روزانه ی ماه مبارک رمضان ؛ اذکار روزهای هفته ؛ دعاهای ایام هفته با  نکته ی زیبا مواجه می شوید که شاید با آن آشنا هستید ولی کمتر بدان توجه نموده اید. آن نکته این است که دعاهای ذکر شده ضمن کوتاهی مطلب دارای تنوع مطلب می باشند. هیچ کدام از دعاهای یاد شده دارای مضمون یگانه ای نیستند؛ به عبارت ساده تر ؛ هر دعا ؛ خواسته ای اختصاص یافته به خود را شامل می شود.  

    اما اگر اهل دعا باشید و کمی به دعاهای خود رجوع کنید و یا در منابر و مجالس پامنبری دعا خوانان قرار گرفته باشید ؛ نکته ی قابل تامل ؛ تکراری بودن دعاهای اهالی منبر ها می باشد. 

    اصولا انسان در مقاطع مختلف سنی تقاضاهای مرتبط به سن خود را دائما مرور می کند. 

    با نگاهی به دعاهای زیر حس و حدس شما نسبت به زمان دعا نشان دهنده ی همذات پنداری با دعا کنندگان در آن مقاطع سنی است.  

    خدا کنه بابا و مامان نفهمند.......... کودکی 

    خدا کنه نمره و معدلم خوب بشه......دبستان  

    خداکنه این کار مناسب گیرم بیاد.....نوجوانی  

    خدا کنه مثل اون مایه دار و ... باشم .....جوانی  

    از طرف دیگر دعا شوندگان هم بار معنایی خاص دارند. به عنوان نمونه: 

    ان شاالله موفق باشی...... در سن درس و کنکور  

    ان شاالله نامزد بگیری ...... جوانی 

    خدا بهت پسر عنایت کنه..... پس از ازدواج  

    خدا بچه هات رو نگه داره... پا به سن گذاشته ها  

    عروسی بچه هات..... از چهل سالگی به بعد 

    حاج آقا بشی.... از پنجاه سالگی ببعد  

    عاقبت به خیر بشی... پس از شصت سالگی و ... 

    همانطور که ملاحظه شد دعا در مقاطع مختلف سنی در یک محدوده ی زمانی قرار دارد ؛ حتی در زمان های خاص مثل ازدواج ؛ مرگ ؛ خیرات و ... دعاهای خاص خود مطرح می شوند. 

     اما در ماه مبارک رمضان و در ذکر ایام هفته و دعاهای هر روز  با تنوع نوع دعا مواجه می شوید.  شاید نوشتن ترجمه ی دعاهای یاد شده بر طولانی شدن متن بیفزاید ؛ بدین سبب از آن گذر کرده و مراد  از این نوشته  بازگو می شود. 

     با تامل بر ترجمه ی دعاها به این نکته واقف شده که متن ترجمه شده ی مجموعه ی دعاها شامل کلیه ی خواسته های بشری که در ذهن و گمان آید ؛ می باشد. 

     با این وصف یک نتیجه ی قطعی از آن استخراج می شود و آن این است که نویسندگان دعا بر این امر واقف بوده اند که انسان در شرایط و مقاطع سنی مختلف ؛ اهتمام به ذکر یک یا چند دعا دارد و باعث غفلت او از خواسته های مورد نیاز دیگرش می شود. هرچند که اشکالی بر آن وارد نیست اما گردآورندگان و نویسندگان دعاها با زیرکی این موضوع را با زمان بندی کردن دعاها و کوتاه نمودن آن حل کرده اند.  نویسندگان با این عمل خویش راه میانبر ذکر همه ی خواسته ها را تقسیم بندی دعاهای مورد نیاز به دسته های کوچک ؛ دیده اند و با این کار ضمن تشویق خواننده ی دعا ؛ باتوجه به حجم کم و زمانبری کم قرائت دعاها ؛ او را در مسیری برده اند که خواسته یا ناخواسته تمام نیازهای روحی ؛ روانی ؛ مادی و معنوی خود را در طول یک دوره ی زمانی خاص بیان و در یک سیکل مشخص آن ها را تکرار کند.  

  • شاید بیان مجدد ترجمه ی این آیه اهمیت موضوع ذکر دعاها را متوجه نماید ؛ خداوند در آیه ی ۵۹  می فرماید : 

     «...ادعوانی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را ؛ همانا کسانی که از بندگی من تکبر می ورزند ( و خواسته های خود را بیان نمی کنند ) به زودی با خواری داخل جهنم می شوند. » . 

     توجه کردن به موضوع پر اهمیتی چون آیه ی فوق به ما اشاره می کند که عدم بیان منطقی و مودبانه ی خواسته ها از خداوند بزرگ مستوجب خسرانی بزرگ است.   

     با نگاهی گذری به دعاهای ماه مبارک رمضان یک نکته ی دیگر به وضوح مشاهده می شود: 

     در دعای روایت شده بعد از نماز های واجب یا همان دعای « یا علی و یا عظیم »  این نکته ی بزرگ مستتر است که دعاکننده روایت « الجار ثم الدار » راکاملا پوشش می دهد. در این دعا ؛ دعا کننده ابتدا تمامی مسلمین از هر قشری را مورد عنایت درخواست الهی قرار می دهد و در انتها با چهار خواسته که در آن نیازهای دیگران را نیز لحاظ کرده ؛ دعا را به پایان می رساند. و فقط در چهار خواسته ی اخیر است که نیاز های خود را  مطرح می کند . نمودی عینی از « اول همسایه بعدا خودت ». 

    با این نگاه به چند نکته ی اساسی و یا همان راز و رمز دعاهای ماه مبارک رمضان اشاره ای مختصر می شود و آن نکات به قرار زیر است.  

    ۱ -   شناسائی تمام نیازها و دسته بندی آنها و درخواست همه ی آنها از خداوند بزرگ ( شناسائی موضوع ) 

    ۲ - اگر فرصت ذکر همه ی دعاها در یک موقعیت زمانی امکان ندارد با برنامه ریزی دقیق آنها را به دسته های کوچک تقسیم بندی کرده سپس در موقعیت های مناسب به ذکر آنها پرداخته شود ( مدیریت محتوا و مدیریت زمان ). 

     ۳ - در ارایه ی درخواست رجحان خواسته های دیگران اهمیت خاص دارد و نگاه  « منفعت طلبانه » مبدل به « منفعت عامه » می شود. 

    ۴ - تکرار دعاهایی با منفعت عامه در هر پنج  زمان بعد از نماز های واجب و تکرار ناپذیری دعاهای شخصی ( دعاهای روزانه ) نگاه ویژه ی ائدولوژی اسلامی بر توجه به منافع عام را هر روز گوشزد می کند.  

      

    به امید جلب توفیق روز افزون الهی....................................التماس دعا 

                                                         

  • گذری برنظریه ی پرداخت نقدی یارانه ها

    مروری بر روند یارانه در کشور را از نظر گذراندید و در آن خواندیدکه :

    در هنگامه ی گرانی و تورم و در آستانه ی هجمه ی اثر روانی افزایش قیمت ها ؛ اعلام پرداخت نقدی یارانه ها در دستور کار دولتمردان قرار گرفته است ؛ تا شاید تحمل سختی ها ؛ کمی آسانتر شود.

    اکنون ارایه ی فرم های خود اظهاری و زمان پرکردن آن به پایان رسیده است. بدون آنکه نحوه ی پرداخت ؛ سقف پرداخت  و سرانجام فاصله ی زمانی پرداخت ها مشخص باشد.

    ***  

                                    

    حذف تدریجی یارانه ها در دولت سازندگی  ؛ هدفمند کردن یارانه ها در دولت اصلاحات  و سرانجام طرح تحول اقتصادی در دولت عدالت گستر و مهرورز  نام های آشنای مردم در تمرین مرارت و سختی بیشتر و گران شدن مایحتاج عمومی است. 

    چندی است که پرداخت نقدی یارانه ها با اسم جدید « طرح تحول اقتصادی » در رسانه ها و از کلام مسولین در بین مردم امری عادی و پیش پا افتاده فرض شده است.

    طرحی که قرار است وضعیت اقتتصادی دهک های پائین جامعه یا همان مردم مستضعف سابق را دگرگون نماید.

     همه در تلاشند تا اثبات کنند که پرداخت نقدی یارانه ها به نفع دهک های جامعه است . آیا به راستی پرداخت نقدی یارانه ها برای افراد دهک پائین جامعه مناسب است ؟

     آنچه که مسلم است طرح تحول اقتصادی مطرح شده دارای چندین سرفصل است ؛ اما با بزرگنمائی پرداخت نقدی یارانه ها ؛ موضوعی که  بیشتر به چشم آمده  پرداخت نقدی یارانه هاست.  

    به طور قطع و یقین کسی از پول بدش نیامده و نخواهد آمد . اما آنچه مردم را نگران کرده است ؛ سیر صعودی قیمت ها و افزایش طاقت فرسای تورم است. این ها عواملی است که گاهی دولتیان از آن به عنوان اثر روانی موثر بر افزایش قیمت ها و تورم نام می برند ؛ غافل از آن که مردم اثرات تورمی و گرانی را با پوست و گوشت خود لمس می کنند. 

    در اینکه باید یارانه ها بطور تدریجی حذف ؛ هدفمند و تحول اقتصادی صورت پذیرد همه ی جناح های سیاسی حاکم و غیرحاکم بر جامعه ی ایرانی بدان وقوف کامل داشته و بر آن پای می فشرند. اما برخی با تشویش و نگرانی و بعضی دیگر با اقتدار آن را دنبال می کنند. 

    کاری که زمزمه ی ساختاری تغییر در آن پس از پایان جنگ تحمیلی آغاز و اکنون به اوج خود رسیده است. 

    رئیس دولت نهم با جدیت به دنبال تحول اقتصادی است و اعلام نموده « حتی یک روز از ریاستش باقی مانده باشد» ؛ آن را به انجام می رساند. 

    کارشناسان مسائل اقتصادی از افزایش سرسام آور قیمت ها و تورم پس از آغاز طرح تحول اقتصادی مطالب مختلف و متغییری منتشر کرده اند . 

    رهبر معظم انقلاب موشکافانه اثرات مثبت و منفی طرح را در جملاتی کوتاه بیان کرده است ایشان طرح تحول اقتصادی را « کار بزرگ دولت نهم » نام گذاری کرده اند و با قابل قبول خواندن سرفصلهای این طرح عظیم افزودند: این کار بسیار مهم حتماً انجام شود اما در این روند باید از هرگونه شتابزدگی مطلقاً پرهیز کرد.
    ایشان خاطر نشان کردند اجرای خوب این طرح، قدم بزرگی در پیشرفت کشور است اما اجرای شتاب زده آن، خطرها و ضررهایی بدنبال می آورد بنابراین باید با بررسی چشم اندازها و پیامدها، و تدبیر کردن راههای جلوگیری یا کنترل تبعات منفی، این جراحی بزرگ را بسلامت انجام داد.
    ایشان در زمینه طرح تحول اقتصادی افزودند: اگر اجرای بخشی از این طرح تورم زاست باید برای جلوگیری از بروز این مسئله و یا کنترل تبعات منفی آن، چاره اندیشی کرد. حضرت آیت الله خامنه ای همچنین تلاش بیشتر برای کنترل تورم را بعنوان یکی از مشکلات مردم خواستار شدند و افزودند: البته تورم جهانی، خشکسالی و برخی عوامل دیگر در تورم موجود دخیلند اما عوامل دیگری نیز وجود دارد که دولت می تواند با کنترل آنها، تورم را کاهش دهد. رهبر انقلاب اسلامی توجه دولت به عوامل اجتناب پذیر در تورم را ضروری خواندند و افزودند: کاهش تورم باعث خواهد شد آثار خدمات بزرگ دولت نهم در زندگی مردم،‌ ملموس تر شود.

    در خصوص طرح تحول اقتصادی دولت ؛ در مورد این طرح دیدگاههای مختلفی وجود دارد اما باید مراقب بود اظهارنظرها موجب ابهام آفرینی و اضطراب آفرینی در جامعه نشود.

     در همی حال محمدرضا فرزین سخنگوی کارگروه طرح تحول اقتصادی اعلام کرده است : هدفمندسازی یارانه‌ها به هیچ وجه به معنای حذف یارانه‌ها نیست، بلکه صرفاً تغییر روش در دادن یارانه‌های دولتی است.

    وی معنای نهایی «هدفمند کردن یارانه‌ها» دادن یارانه به کسانی دانست که واقعاً نیازمند آن هستند.

    او آغاز این طرح را در چهار فاز در دولت اعلام کرده و سرفصل هی فاز های عملیاتی طرح تحول اقتصادی را اینگونه برشمرد.

     فاز نخست ، «شناسایی»  و در قالب توزیع و جمع‌آوری فرم‌های اطلاعات خانوار در حال پیگیری است.

     فاز دوم ، «بررسی آثار» است که در این مرحله باید آثار هدفمند کردن یارانه‌ها بر هزینه خانوار، تولیدکنندگان و ... بررسی شود و به همین خاطر، در وزارتخانه‌های صنایع و کشاورزی، کارگروه‌هایی تشکیل شده که در حال سنجش تأثیرات اصلاح قیمت بر نظام تولیدی به تفکیک هر صنعت هستند.

    وی با اعلام آگاهی از تبعات منفی طرح تحول اقتصادی گفت : هنگامی که اصلاح قیمت صورت بگیرد، قدرت رقابت در بنگاه‌های اقتصادی دچار مشکل می‌شود و به همین دلیل، یکی از دغدغه‌های مهم  این است که چه روش‌هایی را برگزینیم تا کمترین مشکل را در این زمینه ببینم.

     مسأله مهم دیگر درباره هدفمند کردن یارانه‌ها، این است که ما چگونه باید اصلاح قیمت‌ها را انجام دهیم و فازبندی آن باید چگونه باشد؟ 

     آیا باید به طور مجزا و در مراحل مشخص انجام شود؟ 

     به طور تدریجی انجام شود ؟ 

    و یا باید آن را به طور ناگهانی اجرا کرد؟ 

     چه سطح قیمتی را باید مبنای اصلاح قیمت‌ها قرار داد؟  

    به قیمت حوزه خلیج فارس یا قیمت‌های جهانی؟ 

    البته او اظهار امیدواری کرد که این موارد در یکی از کارگروه‌های تحول اقتصادی در حال پیگیری است.

    از سوی دیگر سید شمس الدین حسینی وزیر امور اقتصادی و دارایی تعیین میزان یارانه پرداختی را طبق طرح تحول اقتصادی و پس از جمع آوری کامل آمار میدانی مرکز آمار ایران وپردازش آن میسر دانست . وی با اطمینان اعلام کرد که این یارانه از نیمه دوم سال آینده پرداخت می شود.
    وی نظر محققان و مدیران کشور را مبنای طرح عنوان کرد و افزود ادامه شیوه فعلی پرداخت یارانه  نامناسب است و در وضع کنونی ، یارانه ها بر اساس میزان مصرف و توان مالی افراد پرداخت می شود و با هدفمند شدن یارانه ها، جریان معکوس می شود و طبقات پایین جامعه بیش از طبقات بالا از یارانه ها برخوردار می شوند که مزایای دیگری هم دارد. البته ایشان مزایای دیگر را نام نبرد. وی توزیع عادلانه تر منابع کشور، واقعی تر شدن قیمت ها و واقعی تر شدن رفتارها  را از مزایای هدفمند کردن یارانه ها دانست و در لفافه پیرامون اثرات منفی طرح گفت در هدفمند کردن یارانه ها اصلاح قیمت ها امری اجتناب ناپذیر است و باید مجموع سیاست ها به گونه ای اتخاذ شود که افزایش قیمت ها در مرحله ای توقف یابد.  

    آنسوتر محمد رضا باهنر به طرح تحول اقتصادی دولت نهم اشاره کرد و گفت: آرزوی تمام دولت‌‌ها هدفمندکردن یارانه‌‌ها بود که کار مهم، لا‌زم، خطیر و حساسی است و به سادگی نمی‌‌توان به سمت آن رفت. و با تبشیر تشکیل کمیسیون ویژه‌‌ای  برای بررسی این طرح در مجلس انذار ی به دولتیان داد و تاکید کرد: اگر دولت بدون اطلا‌ع مجلس، وارد اجرای این طرح شود دخالت می‌‌کنیم و ترمز دستی دولت را می‌‌کشیم زیرا زمانی این طرح اجرایی می‌‌شود که تفاهمی بین مجلس و دولت ایجاد شود. 

    اعلام پرداخت نقدی یارانه ها در نیمه ی دوم سال آینده توسط وزیر اقتصاد و تاکید رئیس جمهور بر آغاز طرح تحول اقتصادی در زمان ریاست جمهوری خود  ؛ که دور اول آن در تیرماه سال آینده به پایان می پذیرد بطور خوشبینانه وجود حداقلی خلا چند ماهه ؛ اگر آغاز طرح را در واپسین روز دور اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد بدانیم ؛ رقم خواهد زد. 

    این نکته را هم باید افزود که مقام معظم رهبری برفقدان شتابزدگی تاکید داشته و اثرات مخرب تورمی آن را از نظر دور نداشته و تاکید کرده اند که برای مهار آن باید برنامه ریزی شود. 

    کلمات کلیدی بیانات رهبر معظم انقلاب در جمله ی زیر خلاصه شده است : 

    «  اجرای خوب این طرح، قدم بزرگی در پیشرفت کشور است 

     اما اجرای شتاب زده آن، خطرها و ضررهایی بدنبال می آورد  

    بنابراین باید با بررسی چشم اندازها  و پیامدها،  

    و تدبیر کردن راههای جلوگیری یا کنترل تبعات منفی، 

     این جراحی بزرگ را بسلامت انجام داد. 

    در مورد این طرح دیدگاههای مختلفی وجود دارد 

     اما باید مراقب بود اظهارنظرها موجب ابهام آفرینی و اضطراب آفرینی در جامعه نشود. »
     حرکت اجتناب ناپذیر نقدی کردن یارانه ها و طرح تحول اقتصادی موضوعی است که همه ی جامعه با آن درگیرند. با آنکه وزیر اقتصاد شروع پرداخت نقدی یارانه ها را نیمه ی دوم سال آینده اعلام کرده است اما هنوز در خصوص میزان آن ؛ نحوه ی پرداخت و فاصله ی زمانی پرداخت صحبتی نشده است. 

    پائیز در راه است و زمزمه های بهار مجدد افزایش قیمت ها.

    براستی سرانجام کار چه خواهد بود ؟

    کاغذ پاره ؛ حرفی نسنجیده

    کاغذ پاره

                               برای دومین بار بود که رئیس جمهور از اصطلاح « کاغذ پاره » در سخنان رسمی خود استفاده کرد.

     

    وی قبلا در خصوص تحریم ابلاغی سازمان ملل گفته بود" قطعنامه های سازمان ملل"  کاغذ پاره است.

    هفته قبل هم معلوم شد مدرک تحصیلی ‏آکسفورد کاغذ پاره است  

    هرچند پیش از آن وی بصورت غیر رسمی برخی از ضوابط موجود در جامعه را کاغذ پاره نامیده بود.

     مانند " دلار" کاغذ پاره است،

     و بعدتر از آن هم معلوم شد بودجه هم کاغذ ‏پاره است، وگرنه بودجه هزار صفحه ای را که نه کسی آن را می خواند و نه کسی آن را اجرا ‏می کرد، بیخودی برنمی داشتند بکنند سی صفحه. 

    براستی اگر با این شرایط پیش برود هیچ چیزی برای قیاس کردن باقی خواهد ماند ؟

     چرا که همه چیز بر اساس نوشته های روی کاغذ سندیت پیدا می کند:

    شناسنامه

    کارت ملی

    گذرنامه

    سند املاک

    چک های بانکی

    و ...

    اگر به استناد سخنان رئیس دولت و رئیس اجرائی کشور عمل شود ؛ آنگاه سنگ روی سنگ بند نمی شود. تصور کنید هر بدهکاری به طلبکار خود بگوید سند در دست شما کاغذ پاره ای بیش نیست. مجرمان احکام قضائی را کاغذ پاره بینگارند و ...

    باید روی این نکته تاکید شود که همه چیز اهمیت خاص خود را دارد. و بنا به همان اهمیت است که روابط اجتماعی شکل سازمان یافته به خود می گیرد.

    رئیس جمهور می توانست اعلام کند که برای مردم ایران صدور قطع نامه های تحریم اهمیتی ندارد و یا برای تصدی وزارت کشور نیازی به مدرک دکترا نیست ؛ اما نمی تواند مدارک و اسناد را کاغذ پاره بنامد.

    اینک که در خصوص مدرک تحصیلی وزیر کشور تشکیک شده است ؛ راهکارش پیگیری برای اطمینان از این تشکیک است و  رئیس جمهور نباید مدارک معتبر را کاغذ پاره بنامد.

    نگرانی ای که بعضی ها دارند این است که اگر جعلی بودن مدرک وزیر کشور صحت داشته باشد ؛ با اشاره به پنهان کاری وی و استفاده از این عنوان برای رسیدن به مقام و ثروت و در واقع دروغگوئی آشکار وی ؛ آیا می تواند برای برگزاری انتخاباتی سالم راستگو و درست کردار باشد ؟

    ***

    حرفی نسنجیده

       

    «ما با مردم آمریکا و اسرائیل دوست هستیم»

    «برای هزارمین بار و قوی تر از گذشته اعلام می کنم که ما با همه مردم دنیا دوست هستیم حتی مردم آمریکا و اسرائیل».
    «بنده به حرفهایم افتخار می کنم و آنها را اصلاح نمی کنم بلکه هزار مرتبه دیگر نیز تکرار می کنم که ما آحاد مردم دنیا را دوست داریم و این افتخار ماست که چون اعتقاد و آرمان هایمان انسانی است در بین توده‌های مردم در دنیا دشمنی نداریم... مردم ایران با مردم آمریکا فرقی ندارند ما با همه مردم دنیا دوست هستیم حتی مردم آمریکا و اسرائیل».

    معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان گردشگری ؛ صنایع دستی و میراث فرهنگی و رئیس دفتر هماهنگی ایرانیان خارج از کشور سخنانی را بیان کرد که در نوع خود بی نظیر بود.

    وی در همایش گردشگری و نوع آوری مردم ایران را دوست مردم ( ملت ) آمریکا و اسرائیل خواند.اینکه مردم ایران و یا مردم جهان اساسا با کسی دشمن نیستند قابل انکار نیست ؛ اما سخن گفتن یک مقام اجرایی در سطح کلان کشور بر خلاف سیاست های کلی نظام را می توان « سخنی ناسنجیده » خواند.

    بی شک از قیام مردم در سال ۴۲ و سخنان کوبنده ی رهبر کبیر انقلاب در آن سال به سادگی می توان دریافت که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ؛ مخالفتی ریشه ای با اسرائیل داشته و آمریکا را با سیاست های استعماری اش قبول نداشته است. فهم این مطلب به سادگی آب خوردن است.این موضوع در زمان پیش از تبعید رهبر کبیر انقلاب کاملا مطرح شده است ؛ آنجائی که می فرمایند « به من گفته اند از شاه بد نگوئید ؛ و از اسرائیل بد نگوئید ؛ مگر شاه ما اسرائیلی است و .. » 

    بدین منظور سخنی از رهبر کبیر انقلاب و سخنی از رهبر معظم انقلاب به عنوان شاهد مدعا درج می شود:

    «یهودی در کشورهای دیگر با یهودی در فلسطین اشغالی فرق می کند. همه یهودیانی که در فلسطین اشغالی اسکان داده شده اند در حکم همان سربازان و اجزا رژیم غاصب هستند و برخورد با آنها همانند برخورد با سربازان اسرائیلی است».

    «مردم فلسطین در خارج از فلسطین با حال کوخ نشینی و اردوگاه نشینی زندگی می کنند خانه‌ها و وطن آنها در اختیار کسانی است که از اروپا از استرالیا از آمریکا از آسیا و از آفریقا به آنجا رفته‌اند و یک ملت جعلی و دروغین به وجود آورده اند و در آنجا به نام یک ملت زندگی می کنند و دولتی هم دارند اساسا چنین ملتی وجود و هویتی ندارد».

    ندانستن این وضوح اگر کمی سخت باشد ؛ این نکته قابل انکار نیست که اسفندیار رحیم مشائی یکی از بهترین دوستان و نزدیکان رئیس جمهور است. و یقینا موضع گیری شدید محمود احمدی نژاد و اعلام رسمی تلاش برای محو اسرائیل از روی صفحه ی روزگار و انکار هولوکاست را نمی تواند از یاد برده باشد . دو مطلبی که برای نظام جمهوری اسلامی ایران هزینه های بالائی را تحمیل کرد.

    چگونه است که ایشان چنین سخن می گویند ؟

    آیا برای این سخنان استراتژی خاصی پیش بینی شده است یا از روی یک اعتقاد شخصی بیان شده ؟

    اینها مطلبی است که در آینده روشن خواهد شد.

    اما نکته ی مهم ای سخنان تنش هائی است که به وجود آورده درخواست استعفای ایشان از سوی نمایندگان مجلس و فشار به دولت و حامیان آنها ؛  تحصن و ابلاغ بیانیه ی دانشجویی ؛ موضع گیری های افراد شاخص و عکس العمل رسانه ها ؛ مطبوعات و سایت های اینترنتی ؛ حتی طیف وسیعی از اصولگرایان را نیز سردرگم کرده است.

    ***

    این دو  « کاغذ پاره ؛ حرفی نسنجیده » ؛ موضوعی است که طیف دولت و حامیانش را با چالش جدی روبرو کرده است ؛ هرچند عملکر رئیس جمهور نشان داده است که هیچ اهمیتی برای موضوعاتی از این دست قایل نیست.باید منتظر بود و نتیجه را با عملکرد رئیس جمهور تنظیم کرد. 

    مروری بر روند یارانه در کشور

    در ابتدای انقلاب به افراد بی بضاعت ؛ کم درآمد ؛ افرادی که در زیر خط فقر زندگی می کردند ؛  « مستضعف » می گفتند ( ضعیف نگه داشته شده ) ؛ بعدها این عنوان را از ادبیات گفتاری و نوشتاری حذف و به جای کلمه ی مستضعف از کلمه ی  « قشر آسیب پذیر » استفاده کردند و اکنون این کلمه نیز کاربرد خود را از دست داده و این قشر  «‌‌ مردم دهک پائین » نام گرفته اند.

    پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی و تحریم های اعمال شده از طرف غرب و شرق بر ایران مسوولین وقت برای اینکه بتوانند ورودی و خروجی بازار ؛ خصوصا در بحث ارزاق و مایحتاج عمومی را در کنترل خود داشته باشند ؛ کوپنی کردن ( کالابرگ ) مایحتاج اصلی مردم را در دستور کارخود قرار دادند . در شرایط نابسامان اقتصادی و اجتماعی آن موقع کاری جز این متصور نبود و این امر در کنترل ثبات قیمت ها در بازار موثر بوده و قشر کم درآمد جامعه از آن بهره ی کافی بردند.

                          

     وضعیت ناسالم جمع آوری کالابرگ ها پس از فروش اجناس به مردم دست عده ای  از مسوولین از خدا بی خبر را برای سو استفاده های بعدی باز می گذاشت و بطور طبیعی برای افراد مرفه تهیه ی ارزاق عمومی از طریق این مدیران آسان بوده و از این رهگذر چه بسا کسانی میلیونر شدند.

     اشکال دیگر این سیستم ایجاد مراکز فروش زیر میزی برای آشنایان و ندیدن افراد ناشناس در عرضه ی خدمات عمومی بود.

    هرچند که اشکالات عمده ی دیگری بر آن مترتب بود و خارج از بحث است و از آن گذر می شود.

    مروری بر برنامه ی هدفمند کردن یارانه ها

    دوران پس از پایان جنگ برای مردم دوران جدیدی بود که مایل به ادامه ی حرکت اینچنینی نبودند. سطح توقعات مردم از دولت بالا رفته و انتظار داشتند از آن وضع اسفبار خارج شوند.

    در آن مقطع که دولت تمام مایحتاج عمومی را بصورت کالابرگی به مردم ارایه می کرد تصمیم به حذف تدریجی توزیعی اینگونه و اشباع بازار از کالاهای مورد نیاز مردم با قیمتی نزدیک به قیمت یارانه ای کرد. در مرحله ی اول مرغ و تخم مرغ را از سبد کالابرگی خارج و مقرر شد که مابه ازای آن پرداخت نقدی به مردم صورت گیرد. پرداخت نقدی یارانه از این زمان باب شد اما طولی نکشید که هم مردم و هم مسولین رغبتی به دریافت یارانه ی نقدی اندک واریزی نشان ندادند و پرداخت نقدی یارانه ها حذف شد. اما قیمت متناسب این کالاها مردم را تحت فشار قرار نداد.

    بعدها گوشت از سبد حمایتی خارج شد و حتی آن مبلغ یارانه ای کم هم به مردم پرداخت نشد و قیمت مناسب آن نیز مردم را درگیر مسائل پیچیده ی اقتصادی نکرد. کم کم  پنیر ؛ کره ؛ پودر رختشویی و برخی اقلام ریز و درشت دیگر بدون پرداخت نقدی یارانه ها از سبد حمایتی دولت خارج شد.بدینصورت عمده ی مایحتاج عمومی مردم به قیمت آزاد به مردم ارایه شد و تا اکنون به جز قند ؛ شکر ؛ روغن  آن هم در فاصله های طولانی ؛ تقریبا هیچ کالائی بصورت کالابرگی ارایه نمی شود.

    کمی بعد تر دولت برای کاهش فشار مالی به خود  و آشنا کردن مردم و عادت دادن آن ها به قیمت های بالاتر طرح اعلام « کالابرگ  فوق العاده » یا « کالابرگ تعادلی » را در دستور کار خود قرارداد . بدین وسیله مصرف کننده با آنکه می دانسته کالابرگ تحویل می دهد ؛ با « قیمت تعادلی » یعنی قیمتی بین دولتی و آزاد مایحتاج خود را تامین می کرد. 

    بخش دوم یارانه های پرداختی دولت را مردم کمتر احساس کرده اند . این بخش که شامل یارانه های پرداختی به آرد ؛ نان ؛ سوخت و انرژی را  هیچگاه احساس یارانه ای بودن آن را لمس نکردند چون مردم به قیمت یارانه ای و بدون کالابرگ آن ها را می خریده اند.

    در این بخش و برای افزایش قیمت ها راهکار دیگری اندیشیده شد. در مجلس ششم شورای اسلامی برای « واقعی شدن قیمت ها » و رساندن قیمت ها به سطح قیمت جهانی و یا حداقل ؛ کشورهای همسایه تصمیمات مهمی اتخاذ گردید. در این دوران با تصویب افزایش ۵ تا ۲۰ درصدی قیمت اقلام مورد نیاز مردم بصورت سالانه موافقت گردید.

    این امر ابتدا با تنش های روانی و اجتماعی سنگین مواجه شد و در مدت چند سال بصورت امری عادی برای مردم لحاظ شد.

    مردم مطمئن بودند همزمان با افزایش سالانه ی حقوق افزایش تعرفه ی خدمات عمومی را هم خواهند داشت و به تبع آن بازار و سیستم حمل و نقل عمومی نیز با یک افزایش قیمت معقول مواجه می شد.این طرح به ناگهان و به منظور ضربه زدن به جناح حاکم توسط مجلس هفتم و با شعار « تثبیت قیمت ها » متوقف شد و مردم شادکام از این تصمیم بزرگ مجلس.

    پس از موفقیت اصولگرایان و حذف اصلاح طلبان رویه ی مصنوعی تثبیت قیمت ها تا دوسال در دستور کار دولت حاکم بود. اما به تدریج دریافتند که عدم تطابق تثبیت قیمت ها با برنامه ی توسعه و رشد قیمت های جهانی می تواند جامعه را با مشکل بزرگ مواجه کند. اینگونه بود که تثبیت قیمت ها جای خود را با « رهاسازی قیمت ها » عوض کرد.

    البته این رهاسازی با هیچ رویه ای سازگار نشد و عملا کار افزایش قیمت ها از دست دولت نیز خارج شد. مردم مستاصل و نگران و قیمت ها در هیچ کجا با هم مساوی نبودو نشد و اینگونه بود که مردم فشار مضاعفی را متحمل شدند.

    اما تثبیت قیمت ها و پائین بودن آن چند مشکل دیگر را به دولت وارد کرد: مصرف بی رویه از یک طرف و قاچاق آن از سوی دیگر دو لبه ی تیز فشار بر دولت ؛ از اثرات اصلی تثبیت قیمت ها بود.

    در همین شرایط « هماهنگ سازی قیمت ها » و  « حذف تدریجی یارانه ها » در دستور کار دولت قرار گرفت.

                                   

    حذف یارانه ی پودرهای شوینده و اعلام قیمت دو برابری آن ازطرف وزیر بازرگانی از یکسو و سهمیه بندی بنزین و افزایش قیمت آن از ۸۰۰ ریال به ۱۰۰۰ ریال توسط دولت  از سوی دیگر آغاز رسمی این حرکت بود. کم کمک ارایه ی بنزین آزاد در کنار بنزین سهمیه بندی مردم را عادت به قیمت ۴۰۰۰ ریالی آن می دهد.

    شرکت برق ؛ گاز و آب نیز روند دیگری را پی می گیرند آنها با درج قیمت دوگانه ی یارانه ای و آزاد انرژی در قبوض ارسالی؛  مردم را با قیمت آزاد آن آشنا می کنند.

    قیمت نان به آرامی افزایش یافته است و مردم را با نانوایی هایی با سهمیه ی آزاد آرد و به تبع آن قیمت آزاد نان آشنا ساخته اند.

    همه ی این ها مقدمه ای شده است تا زیرکانه اعلام کنند که از پائیز ۸۷ قیمت آب؛ برق و گاز ۵ برابر خواهد شد تا مردم از نظر روحی و روانی آمادگی تحمل افزایش قیمت ها را داشته باشند.

    در این هنگامه و در آستانه ی هجمه ی اثر روانی افزایش قیمت ها ؛ اعلام پرداخت نقدی یارانه ها در دستور کار قرار گرفته است ؛ تا شاید تحمل آن کمی آسانتر شود.

    ارایه ی فرم های خود اظهاری و سرگرم شدن مردم به پرکردن آن تا پایان شهریور طول خواهد کشید. بدون آنکه نحوه ی پرداخت ؛ سقف پرداخت ؛ زمان پرداخت و سرانجام فاصله ی زمانی پرداخت ها مشخص باشد.

    پائیز در راه است و زمزمه های بهار افزایش قیمت ها.

    براستی سرانجام کار چه خواهد بود ؟

    ***

    موضوع بحث بعدی :

    این روزها بحث پرداخت نقدی یارانه ها جدی شده است. همه در تلاشند تا اثبات کنند که پرداخت نقدی یارانه ها به نفع دهک های جامعه است . آیا به راستی پرداخت نقدی یارانه ها برای افراد دهک پائین جامعه مناسب است ؟ 

     

    متن مقاله در سایت سیاوشون 

    متن مقاله در  سایت مازندنومه

    هنر یک مرد

     محمدرضا باهنر دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین در نشستی با اعضای این تشکل در دفتر جامعه اسلامی مهندسین به تحلیل آخرین دیدگاه هایش درباره عملکرد دولت پرداخت.

    وی در ۵ خرداد ۸۷ برای اولین بار  بطور کارشناسی شده دست به انتقاد از دولت زد. وی که در مجلس هفتم شورای اسلامی نایب رئیس اول مجلس بود بارها و بارها به دفاع از عملکرد دولت پرداخت و چه بسا لایحه های ارسالی از طرف دولت با پشتکار ویژه ی ایشان به تصویب مجلس رسید.

    چرخش دیدگاه های ایشان و بیان نقاط ضعف دولت در کوران تشکیل مجلس هشتم کمتر مورد توجه واقع شد. هرچند که سخنان ایشان در آن مقطع زمانی می توانست معنای خاصی داشته باشد.

    منتقدان دولت با اشاره به ناهمخوانی فکری با ایشان و مدافعان دولت در اثر مشغولیات حذف حداد عادل از ریاست مجلس و توجه به یک همگرائی در اصول گرایان برای تصدی هیات رئیسه ی مجلس از اصلی ترین نکات مغفول ماندن این سخنان بود.

    مهندس باهنر نتوانست رای اعتماد نمایندگان مجلس هشتم برای نایب رئیسی اول مجلس را بدست گیرد . همانطوریکه حداد عادل نیز خداحافظی زودهنگام خود از ریاست مجلس را در توافق دونفره اعلام کرد.

    حال که آن مقطع زمانی سپری شده و فراغ بال بهتری پیش روی همه قرار دارد ؛ نظرات ایشان با اشاره به اهمیت آن بازخوانی می شود . شاید با تعمق در این سخنان ریشه های بسیاری از مشکلات کشور شناسانده شده است و بتوان با نگرشی نو به آن از دست بسیاری از مشکلات با ارایه ی راهکار مناسب خلاص شد.مهمترین فرازهای این سخنان را بخوانید :

     
     -   خوشبختانه امروز همه قبول کرده اند که تورم وجود دارد تا دو سه ماه قبل می گفتند تورم کار فلان بانک خصوصی و چند بنگاه معاملاتی است ولی امروز دیگر این حرفها خریداری ندارد.

    -  ما در رابطه با سیاستهای کلان مجلس هشتم دو چراغ راهنما داریم که تعیین کننده خواهد بود و این دو عبارتند از سند چشم انداز 20 ساله که مهمترین سند بالادستی تصویب شده بعد انقلاب است.

    -  دو سال طول کشید تا دولت را قانع کنیم که اقتصاد کشور نیاز به تئوری دارد و صرفا با دیدگاه مهندسی نمی شود کشور را اداره کرد. 
     -  از نظر مهندسی عبور رشته کوه البرز از سوراخ سوزن ممکن است یعنی باید کوه را پودر کرد و این پودر را از سوراخ عبور داد اما بحث این است که آیا این کار توجیه اقتصادی دارد یا اصولا مفید است یا نه.

    -  در ارتباط با تورم بحث ما این بود که بالاخره باید یک تئوری اقتصادی را پذیرفت اما مقامات اجرایی می گفتند این تئوری ها فقط کار را کند می کند و می توان بدون آنها هم کار کرد.

    -  بدون تئوری اقتصادی  داشتن پول نفت خیلی بدتر از نداشتن پول نفت است.

     -  قیمت نفت بالاتر می رود ولی وضع مردم بدتر می شود.
     -  البته خوشبختانه امروز همه قبول کرده اند که تورم وجود دارد تا دو سه ماه قبل می گفتند تورم کار فلان بانک خصوصی و چند بنگاه معاملاتی است ولی امروز دیگر این حرفها خریداری ندارد.

    -  با اشاره به  سهم تورم جهانی  در اقتصاد کار مبرم مجلس هشتم مهار تورم است.

    -  اگر همه ما سر خط بیاییم و حرفهای علمی همدیگر را قبول کنیم این تورم را می شود ظرف 3 تا 4 ماه مهار کرد البته جبران آن سه چهارسالی طول می کشد.

    -  با تزریق های غیر طبیعی نمی توان اشتغال ایجاد کرد و آن را حفظ کرد .
    - ما در چند سال گذشته در مورد سند چشم انداز حرکت جامع و معادلی نیز نداشتیم و حتی می توانم بگویم چشم انداز مغفول واقع شده بود.

    -  اگر چه ترمیم و تغییر کابینه حق دولت است ولی اگر درست انجام نشود می تواند تهدید باشد. اینکه همیشه وزرا احساس کنند در حال رفتن هستند این فرصت برای دولت نیست و ایجاد احساس تزلزل خسارت عظیمی را وارد می کند.

    -  نوع ترمیم ها باید اصلاح شود و الان از یک سال و نیمی که از دوران خدمت آقای احمدی نژاد باقی مانده هر ترمیمی که قرار است اتفاق بیفتد باید زودتر انجام شود تا مسئولین فعلی دولت ، وزرا و فرمانداران احساس کنند دیگر تا آخر دولت تغییری ایجاد نمی شود.

     - باهنر با بیان اینکه ترمیم کابینه نباید یک روش باشد گفت: مقامات باید احساس امنیت شغلی کنند.
     - وی در پاسخ به سئوالی در مورد مهار تورم گفت: تورم فعلی 22 درصد شده که اگر دولت و مجلس هماهنگ بودند این تورم در حد 13- 14 درصد باقی می ماند.
     
    به نظر شما این سخنان کارشناسی در فاصله ی بین مجلس هفتم و هشتم بر ایشان اثبات شده است یا قبلا هم وجود داشته ؟
    اگر ایشان قبلا به این نقطه نظرات رسیده بودند ؛ چرا در دوران مجلس هفتم که نایب رئیس اول مجلس بودند حتی یک بار از تریبون مجلس این بحث ها را مطرح نکردند؟
     
    متن سخنان به نقل از :  http://www.sayenews.com/pages/?cid=1695
     

    مازندران ؛ گردشگری ؟ کشاورزی ؟ و یا صنعتی ؟

    مازندران ؛  گردشگری ؟ کشاورزی ؟ و یا صنعتی ؟

    دیریست که استان های شمال کشور را با واژه ی کشاورزی و گردشگری توامان کرده اند.

    تاج گلی که از سال های قبل از انقلاب بر سر استان های شمالی قرار گرفت و تا اینک نیز امتداد دارد.

    سازمان برنامه و بودجه ی سابق با لحاظ کردن این دو واژه به عنوان مبنای کلیدی کارهای توسعه محور شمال از بسط و گسترش صنعت و شهرک های صنعتی در این استان ها جلوگیری کرد و هرچه جهان و به تبع آن کشور بسمت صنعتی تر شدن سوق پیدا کرد این سه استان به لحاظ ایجاد شهرک های صنعتی و بستر سازی صنعتی عقب تر ماندند.هرچند وضعیت استان گیلان به لحاظ داشتن شهرصنعتی رشت مطلوبتر بوده و توانست چند گام جلوتر از دو استان مازندران و گلستان باشد.

    شاید به لحاظ جغرافیایی و اقلیمی  قرار گرفتن این استان ها « گیل ماز گل » ( مخفف گیلان ؛ مازندران و گلستان ) در کمربند سبز طبیعی کناره های دریای کاسپین ؛ می توانست استدلال قطب گردشگری و کشاورزی را برای این مناطق توجیه پذیر کند ؛ اما آنچه از روند توسعه ی گردشگری و کشاورزی در این مناطق به چشم آمد چیز گرانبها و دندان گیری برای مردم منطقه نبود.

     « گیل ماز گل » به لحاظ ساختاری و آب و هوایی طبیعتی دارد بسیار دلپذیر و هرکه از کنار گوشه ی کشور پهناور و با اقلیم های مختلف وارد این منطقه می شود ناخودآگاه شیفته ی منطقه شده و گیل ماز گل را سرشار از نعمت و ثروت می داند . اما آیا واقعیت همین است ؟بگذریم...

    آشنایی با مبحث گردشگرپذیر بودن و کشاورزی بودن گیل ماز گل کمی ما را با واقعیت این منطقه آشنا می کند.

    بخش کشاورزی :

    گیل ماز گل به لحاظ کشاورزی دارای شاخصه ی بسیار مثبتی است .   برنج ؛‌چای ؛ مرکبات اصلی ترین محصولات گیل ماز و پنبه و گندم شاخص ترین محصولات گل هستند. اما آنچه در خصوص کشاورزی مازندران قابل ذکر است کشت چای ؛ برنج ؛ مرکبات به عنوان اصلی ترین تولیدات آن و وجود تولیدات کشاورزی مثل کیوی ؛ گندم ؛ جو ؛ گل گاوزبان ؛ فندق ؛گردو ؛ نخود ؛ لوبیا ؛ عدس ؛سیب زمینی ؛ سیب ؛ گیلاس ؛ علوفه ی تر ؛  سبزیجات و غلات دیگر را نام برد. در جنب این کار زنبورداری و تولیدات دامی و تولید کرم ابریشم را نیز می توان بدان ها اضافه نمود.

    گیل ماز گل به لحاظ فقدان برنامه ریزی درست و حمایت دولت متاسفانه دارای کشاورزی صنعتی نبوده و به روش های سنتی تولید فراورده های کشاورزی را دنبال می کند. هرچند در سال های اخیر اصلاح نژاد بذرها توانست کمی از سنتی بودن صرف را کاهش دهد اما مکانیزه نبودن مراحل کاشت ؛ داشت و برداشت محصول کماکان آزاردهنده است.از این موضوع بدیهی و ساده اگر خواسته باشیم بی تفاوت بگذریم ؛ بحث دیگری که بسیار آزاردهنده است ؛ نه تنها فقدان حمایت دولت از کشاورزی و کشاورزان بلکه نمک ریختن بر زخم کشاورزان مهمتر از آن است که باید مورد توجه قرار گیرد.

    درست در زمان برداشت محصول استراتژیکی مثل برنج ؛ واردات بی رویه و بدون حساب و کتاب برنج از یکسو  و حذف عوارض گمرکی واردات این محصول ضربات جبران ناپذیری بر جامعه ی کشاورزان وارد کرده است. 

    چای محصول دیگری است که مانند دیگر فراورده های کشاورزی مورد بی مهری قرار گرفته است. در بدو ورود چای توسط کاشف السلطنه در سال ۱۲۷۷  ؛ سازمان چای در ایران بنا نهاده می شود و پس از یک قرن گسترش و کشت چای به ناگاه و با یک تصمیم غیر کارشناسی سازمان چای منحل می شود. واردات بی رویه ی چای خارجی از یکسو و حذف و مستعمل شدن کارخانجات کارخانجات چای موجود از طرف دیگر باعث زیان های مکرر باغداران چای و چایکاران شده است.

    مرکبات موجود در گیل ماز از مدیریت نادرست دیگری رنج می برد که نبود کارخانجات صنایع تبدیلی و تکمیلی این فرآورده ها از اصلی ترین معضلات این بخش است. و اینگونه است که بارش برف سنگین زمستانی عده ی کثیری از کشاورزان منطقه را تا ورطه ی نابودی با خود برده است.

    دیگر محصولات ریز و درشت که محلی از اعراب در سبد حمایت دولت در استان های گیل ماز گل ندارند و بدان ها پرداخته نمی شود.

    بخش گردشگری

    مصیبت بارترین بخش زندگی مردم گیل ماز گل قرار گرفتن در سبد گردشگری است. فقدان برنامه ریزی اعم از مناسب و غیر مناسب در این بخش از یکسو و ناهماهنگی فرهنگی ایجاد شده در بخش گردشگری و گردشگر پذیری از دیگرسو اصلی ترین معضل این منطقه است.

    فقدان نگرش صحیح به گردشگری به عنوان یک صنعت و ضعف های بی شمار گردشگرپذیری سنتی نیز از دیگر بلایای بجای مانده بر جان خسته ی مردم این خطه است.

    نبود زیر ساخت های اولیه ی گردشگر پذیری مانند راه ؛ حتی زمینی و ترافیک و راهبندان های نفسگیر در ایام تعطیلات ؛  ضعف شدید در آبرسانی شهری و روستائی ؛ ضعف امکانات بهداشتی مناسب مانند داروخانه های شبانه روزی فعال و... و هزاران مشکل ریز و درشت دیگر مانند زهر کشنده در جان مردم رسوخ کرده است.

    مصیبت بارتر از همه نگاه منفی مسوولان ارشد کشور به منطقه ی سرسبز شمال به عنوان یک منطقه منتفع است و این مناطق را محل خوشگذرانی حساب کرده و از توجه اندک نیز بدان غافل مانده اند.

    همه ی این ها نوشته شد تا نکته ی ذیل بازگو شود که با این همه مصیبت موجود و نگاه منفی به صنعتی شدن منطقه ( که تا حدی هم معقول به نظر می رسد ) ؛ حرکت  نمایندگان مردم مازندران در مجلس شورای اسلامی باعث تعجب است. مگر اینکه هدفی در پشت این تصمیمات نهفته باشد .

    با نگاهی به جدول ذیل شاید موضوع کمی روشن شود:

    نام

    نام خانوادگی

    حوزه انتخابیه

    جدید

    هفتم

    عضویت در کمیسیون

    عزت اله

    یوسفیان

    ملا

    آمل

    *

    برنامه و بودجه

    علی

    کریمی

     فیروز جایی

    بابل

    *

    آموزش و تحقیقات

    محسن

    نریمان

    بابل

    *

    عمران

    مقداد

    نجف نژاد

    بابلسر و فریدونکنار

    *

    برنامه و بودجه

    احمد علی

    مقیمی

    بهشهر و

    نکا و گلوگاه

    *

    عمران

    ابوالفتح

    نیکنام

    تنکابن و

    رامسر

    *

    صنایع و معادن

    سید رمضان

    شجاعی

    کیاسری

    ساری

    *

    علی اصغر

    یوسف نژاد

    ساری

    *

    صنایع و معادن

    سید علی

    ادیانی راد

    قائم شهر

    و سواد کوه و جویبار

    *

    انرژی

    عزت اله

    اکبری

    ژتالار پشتی

    قائم شهر

    و سواد کوه و جویبار

    *

    صنایع و معادن

    احمد

    ناطق نوری

    نورو محمود آباد

    *

    انوشیروان

    محسنی

     بندپی

    نوشهر و چالوس

    *

    بهداشت ودرمان

     

    با نگاهی به جدول کاملا مشخص است که هیچ یک از نمایندگان محترم خطه ی سرسبز مازندران که طبق مصوبات اجرایی می تواند قطب گردشگری و کشاورزی باشد ؛ در این دو بخش عضو کمسیون مربوطه نشده اند.

    حضور سه نماینده ی مازندرانی در کمسیون صنایع و معادن  ؛ دو نماینده در کمسیون برنامه و بودجه و دو نماینده در کمسیون عمران معنا دار است.

    آیا نمایندگان محترم می خواهند منطقه ی مازندران را صنعتی کنند ؟

     آیا می توانند با همدلی از این مهم بر آیند ؟

    آیا صنعتی شدن مازندران باعث نابودی طبیعت زیبای شمال نخواهد شد ؟

    تکلیف قطب گردشگری و کشاورزی در منطقه چه خواهد بود ؟

    چه کسی پیگیر مطالبات مربوط به این دو مهم ( کشاورزی و گردشگری ) در کمسیون های مجلس خواهد بود ؟

    این ها سووالاتی است که زمان پاسخ آن را خواهد داد و کسانی که کمرشان زیر بار طاقت فرسای قطب کشاورزی و گردشگری خم تر خواهد شد ؛ مردم صبور منطقه اند.

    انتظار می رود که نمایندگان حاضر در کمسیون صنایع و معادن ؛ عمران و برنامه و بودجه  حداکثر تلاش خود را نه برای صنعتی کردن مازندران ؛ بلکه برای ایجاد مراکز صنعتی صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش های مختلف کشاورزی منطقه که ساختار طبیعی منطقه را دستخوش تغییر نکند ؛ به کار گیرند. و در ایجاد صنعت گردشگری و گردشگرپذیری فعالانه وارد عرصه ی خدمت به جامعه شوند.برای ادامه ی ساخت آزاد راه تهران - شمال از جان مایه گذارند.و ...   باشد که از این ره توشه اندکی از معضل بیکاری و بی توجهی به کشاورزی و گردشگری منطقه کاسته شود. 

     

    پا نوشت : 

    درج این مطلب در صنایع نیوز

     درج این مطلب در سایت آفتاب 

    درج این مطلب در سایت  مازندنومه   

    درج این مطلب در سایت جهانگردان رامسر

    و با تشکر از رامسرنیوز

    سعدیا ؛ مرد نکو نام نمیرد هرگز

    چند روز دیگر نوزدهمین سالگرد درگذشت پیر جماران است.     

    از تاریخ پیروزی انقلاب اسلامی ۳۰ سال گذشته است و ده سال از این انقلاب را به رهبری ایشان گذراندیم.

    انقلابی که با هدفی بزرگ پایه ریزی شد ؛ شکل گرفت و پیروز شد.انقلابی با رویکرد اسلامی ؛ هرچند در پیروزی این انقلاب همه ی اقشار و گروه ها دست به دست هم دادند و پیروزی شگفت انگیز قرن را رقم زدند.انقلابی با کمترین هزینه ی جانی در بررسی تمام انقلابات جهان.

    هیچ کس همدلی ؛ محبت ؛ همزبانی و همیاری مردم در سخت ترین شرایط پیروزی انقلاب از یاد نبرده است. اینک همه در آرزو و افسوس روزهائی هستند که مردم همه خود را یک خانواده می دانستند.

    پیر فرزانه توکلش به خدا بود و  دل در گرو همت انقلابی و اسلامی مردم داشت ؛ اما صد افسوس که نگذاشتند آن چه او در سر داشت به منصه ی ظهور برسد.

    از آغازین روزهای پیروزی انقلاب تا پایان زندگی پر برکت ایشان ؛ مشکلاتی بر روند انقلاب حادث شد که اگر غیر از درایت پیر فرزانه و غیر از همت انقلابی مردم بود ؛ ناکامی کمترین نتیجه ی آن بود.

     - کودتای نوژه به قصد حذف امام از انقلاب

     - حمله ی نظامی امریکا به طبس 

     - ترور شخصیت های برجسته ی انقلابی

     - مبارزه مسلحانه ی گروه های غیر اسلامی

     - مبارزه ی مسلحانه ی گروه هائی با مارک و نقاب اسلامی

     - ضعف و ناهمخوانی دولت موقت با اهداف انقلاب

     -  ناکارآمدی و فرار اولین رئیس جمهور انقلاب

     - جنگ تحمیلی عراق علیه ایران

    - بمباران شهرهای غیرنظامی

    - بمباران های شیمیایی و میکروبی

    - مداخله ی مستقیم نظامیان آمریکائی در جزیره ی بوبیان برای بازپس گیری فاو

     - جریانات قائم مقام رهبری

    - کشتار حجاج ایرانی در مناسک حج

    و...

    و همه ی این ها مدیریت رشد و توسعه ی کشور را دستخوش نابسامانی های غیرقابل کنترل کردو امام که به امید اصلاح ؛ توسعه و پیشرفت کشور گام در وادی مبارزه و تحمل سختی ها داده بود ؛ به آنچه می اندیشید و می خواست دست نیافت و با ضمیری روشن و دلی امیدوار از این جهان فانی به دیار باقی شتافت. روحش شاد و با مقربین درگاه الهی محشور باد.

    ***

    مردم نیز همانگونه که چند میلیونی به استقبالش آمدند ؛ ده میلیونی به تشیع پیکر پاک و نورانی اش رفتند.

    و اینک پس از گذشت نوزده سال همان مردم با همان عشق به مراسم سالگردش می آیند و یاد او را گرامی می دارند. یاد این شعر سعدی می افتم:

    سعدیا ؛ مرد نکونام نمیرد هرگز

    مرده آن است که نامش به نکوئی نبرند

     

    قانون ؛ قانون گزاری و قانون گزاران

     

                                               مهدی حلاجیان  

                                  http://24esfand.blogsky.com/ 

     

     با اشاره به نزدیکی  هشتمین دوره ی انتخابات مجلس شورای اسلامی و برای آشنایی دوستان اهل مطالعه خلاصه ای از بخش قوه ی مقننه ی کتاب  « حقوق اساسی و نهادهای سیاسی جمهوری اسلامی ایرن » نوشته ی دکتر سید جلال الدین مدنی را در دوبخش تقدیم عزیزان می نمایم. در بخش اول تعریفی از قوه ی مقننه و شرایط تشکیل آن و مراحل انتخاب یک نماینده تا مجلس و در بخش دوم شرایط و نحوه ی تایید اعتبار و اقداماتی که یک نماینده می تواند انجام دهد را عرضه می دارم. 

    قوه ی مقننه و پایه ی قانون گذاری در جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر دو محور است :

     ۱ - مجلس شورای اسلامی

     ۲ - شورای نگهبان

    محور اصلی حاکمیت ملت در نظام جمهوری اسلامی ایران ؛ نمایندگانی هستند که به انتخاب مردم وارد مجلس شورای اسلامی می شوند. قوه ی مقننه زیر نظر « ولی امر » قرار گرفته و  « شورای نگهبان » مصوبات آن را کنترل می کند. این کنترل به منظور تطابق مصوبات مجلس مبتنی بر دو مقوله ی شرع و قانون است.

    مراجع تصویب قانون در کشور

    اساسی ترین وجه قانون گذاری در کشور به عهده ی مجلس شورای اسلامی است که پس از تصویب آن در مجلس و تایید آن در شورای نگهبان لازم الاجرا می شود.  هرچند برای تصویب قانون در کشور مراحل دیگری نیز پیش بینی شده است . از جمله جایگاه های تصویب قانون می توان موارد زیر را نام برد :

     ۱ - تصویب قانون با رای مستقیم مردم که همه پرسی ( رفراندوم ) نامیده می شود.

     ۲ -  وضع قانون خاص به وسیله ی « اولین فقهای شورای نگهبان » که زمان آن پایان یافته استو موضوع مربوط به اولین سری وضع قوانین بوده است.

     ۳ - وضع قانون  به وسیله ی مجلس خبرگان رهبری در موارد خاص.

     ۴ - وضع قانون موقت و آزمایشی از طرف کمیسیون های داخلی مجلس که به تایید شورای نگهبان هم رسیده است.

     ۵ - تصویب اساسنامه ها به عنوان قانون از جانب کمیسیون های داخلی مجلس به صورت دائم.

     ۶ - تصویب دائمی اساسنامه ی سازمان ها ؛ شرکت ها ؛ موسسات دولتی و یا وابسته ی به دولت از جانب دولت و با اجازه ی مجلس.

    ارکان قوه ی مقننه

    قوه ی مقننه دارای دو رکن اصلی است :

     ۱ - مجلس شورای اسلامی مرکب از ۲۷۰ نماینده که به طور مستقیم و با رای مخفی و برای  مدت ۴ سال انتخاب می شوند.

     ۲ - شورای نگهبان که مرکب از ۶ نفر فقیه و ۶ نفر حقوقدان است که برای مدت ۶ سال و با ترتیبی خاص به عضویت این شورا  در می آیند.

    ترکیب مجلس شورای اسلامی

    قوه ی مقننه ی جمهوری اسلامی ایران از مجلس واحدی به نام مجلس شورای اسلامی تشکیل شده است و شورای نگهبان مکمل این مجلس است و در واقع رکن اساسی مجلس واحد کشور ؛  شورای نگهبان است.

    تعداد نمایندگان مجلس

    طبق اصل اصلاح شده ی ۶۴ قانون اساسی تعداد نمایندگان مجلس شورای اسلامی ۲۷۰ نفر است. در این اصل تصریح شده است که از سال ۷۸ و بعد از هر ده سال و حداکثر به تعداد بیست نماینده ی دیگر می تواند به تعداد نمایندگان اضافه شود . شرط و مبنای  افزودن نماینده نیز به عوامل انسانی ؛ سیاسی ؛ جغرافیایی و نظایر آن است. در این افزایش سهمیه تا بیست نفر سهمی برای اقلیت ها دیده نشده است.

    ترکیب نمایندگان مجلس

    از سراسر کشور و از شهر و روستا و به تناسب جمعیت تعداد نمایندگان هر منطقه ؛ با تعین حدود هرمنطقه مشخص شده است. بر این اساس ۱۵۶ منطقه هرکدام یک نماینده ؛ ۲۱ منطقه هر کدام دو نماینده ؛ ۶ منطقه هرکدام سه نماینده ؛ ۲ منطقه هر کدام پنج نماینده ؛ ۱ منطقه شش نماینده و بالاخره منطقه ی تهران با سی نماینده تعین شده است. علاوه بر این مناطق اقلیت های مذهبی کشور جمعا دارای ۵ نماینده هستند.  سهم نمایندگان اقلیت به این ترتیب است : زرتشتیان یک نماینده ؛ مسیحیان آشوری و کلدانی یک نماینده ؛ کلیمیان یک نماینده ؛ مسیحیان ارمنی جنوب یک نماینده و مسیحیان ارمنی شمال یک نماینده دارند. اقلیت های مذهبی می توانند به نمایندگان اقلیت خود و یا دیگر نمایندگان غیر اقلیت منطقه رای دهند .

    مشخصات انتخابات مجلس شورای اسلامی

    طبق اصل ۶۲ قانون اساسی  « مجلس شورای اسلامی از نمایندگان ملت که به طور مستقیم و با رای مخفی انتخاب می شوند تشکیل می شود » . به این ترتیب انتخابات مجلس:

     عمومی ؛ مستقیم و با رای مخفی ؛ در اکثر نقاط ( ۱۵۶ منطق ) فردی و دربعضی نقاط جمعی و با اکثریت نسبی خاص و هر چهار سال یک بار انجام می شود و شرکت در انتخابات « اختیاری » است. 

    عمومی بودن انتخابات بدان معناست که در هر حوزه ی انتخابیه ؛ کلیه ی اشخاصی که واجد شرایط رای دادن هستند ؛ می توانند به یک یا چند کاندیدای آن حوزه ی انتخابیه رای دهند.

    انتخابات مسقیم ؛ یعنی رای دهندگان بلا واسطه نمایندگان را انتخاب می کنند.و سرنوشت انتخابات را میزان رای مردم مشخص می کند.

    انتخابات با رای مخفی یعنی این که ؛ رای دهنده آزاد است نام هرکس را بخواهد در ورقه بنویسد و هیچکس نمی تواند در مقام تجسس و بازرسی بر آید و برخلاف تمایل رای دهنده از رای او اطلاع حاصل کند. رای دهنده می تواند به تعداد نفرات کاندیداهای آن حوزه ی انتخابیه رای بدهد و یا اسامی کمتر و یا بیشتری را بنویسد و یا علئمی بگذارد که رای باطل شود و یا اساسا ورقه رای سفید را به صندوق بیاندازد. 

    جمعی و فردی بودن انتخابات به این معناست که در ۱۵۶ نقطه ی تعین شده ؛ هرمنطقه فقط یک نماینده دارد و انتخابات فردی است اما در چند نقطه ی دیگر مثل تهران که ۳۰ نماینده دارد ؛ انتخابات جمعی است.

    اختیاری بودن انتخابات نیز بدان معناست که هریک از افراد واجد شرایط حق شرکت در انتخابات را بدون هیچ اجباری دارد. او می تواند انتخاب کننده و انتخاب شونده باشد و اگر هم در انتخابات شرکت نکرد مورد بازخواست قرار نمی گیرد. البته ممکن است در زمان انتخابات با اشاره ی ولی امر مسلمین و یا مراجع تقلید ؛شرکت در انتخابات به عنوان تکلیف شرعی معرفی شود.

    قانون انجام انتخابات قبل از پایان دوره ی قبل

    در اصل ۶۳ قانون اساسی و با لحنی آمرانه این جمله لحاظ شده است : « ... انتخابات هر دوره باید پیش از پایان دوره ی قبل برگزار شود؛ بطوری که کشور در هیچ زمانی بدون مجلس نباشد » .

    شرایط و کیفیت انتخابات و مقررات آن

    قانون اساسی در اصل ۶۲  وارد جزئیات شرایط انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان و کیفیت انتخابات نشده و آن را موکول به وضع قانون کرده است.در این راستا و در پی مصوبات مجلس و نظرات شورای نگهبان ؛ اصول کلی مربوط به انتخابات مجلس را به نحو تفصیلی بیان کرده اند. در این اصول کلی ؛ اصل عمومی بودن ؛ مسقیم بودن ؛ مخفی بودن ؛ اختیاری بودن ؛ تحت نظر شورای نگهبان انجام شدن انتخابات  و همچنین شرایط انتخاب شونده ها و انتخاب کننده ها ؛ ممنوعیت ها و محرومیت های موجود ؛ هیات های انجام دهنده ی انتخابات ؛ وضعیت مورد نیاز در نظارت و بازرسی ؛ کیفیت و حدود تبلیغات و اقداماتی که کاندیداها و هواخواهان آنها در معرفی می توانند انجام دهند ؛ به همراه جدول زمان بندی این امور ؛ در مقررات آمده است .

    بطور خلاصه قوانین انتخابات به دلیل حساسیتی که دارند ؛ تمام وظایف و تکالیف و حقوق افراد و تشکیلات مربوط را در ارتباط با انتخابات از نقطه ی شروع تا انتها که معرفی انتخاب شوندگان به مجلس با اعتبارنامه است را در بر می گیرد.