ساحل دریا

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.
ساحل دریا

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.

خشکی تالاب ها

سخن مدیر مسوول و سردبیر هفته نامه ی « ساحل دریا » ،  مهدی حلاجیان ؛ شماره ی  89  ؛   24 بهمن ماه  1395


کنوانسیون رامسر پیمانی بین‌المللی برای حفاظت از تالاب‌ها و حیوانان و گیاهان وابسته به آن‌ها به ویژه پرندگان آبزی است که در سال ۱۹۷۱ میلادی در شهر رامسر به تصویب رسید.در ابتدا ، این معاهده به امضای نمایندگان ۱۸ کشور شرکت‌کننده رسید ، اما امروزه ۱۶۹ کشور جهان عضو این پیمان هستند

.

در سال گذشته ، سالگرد این برنامه با شدت و حدت وصف ناشدنی برگزار شد . اما در سال 1395 رونق برگزاری آئین نکوداشت آن از سکه افتاد. شاید سرنوشت تالاب های ایران ، به آئین نکوداشت آن نیز سرایت کرده و فراموشی تالاب با خاطره ی سالگردش عجین شده است.


سال گذشته محمد آزاد که اینک سرپرست فرمانداری رامسر است ، معاون فرمانداری بود که می خواست رامسر را شهر همایش ها و جشنواره ها نماید. از حق نگذریم در این زمینه توفیق قابل قبولی کسب کرد . اما امسال این گونه نشد ، شاید مدیران به این نتیجه رسیدند که دیگر وقت همایش ها و جشنواره ها گذشته است ، مانند عنوان های پر طمطراق ِ شهر نمونه ی گردشگری ، شهر گردشگری الکترونیک ، برنامه ریزی طولانی مدت برای سند چشم انداز ، ریز پهنه بندی شهر رامسر ، برنامه ریزی سیمای شهری و نام هائی که برای برخی نان شده و از این معبر برای خود نامی دست و پا کردند.


مشخص نیست سال 1396 رامسر در چه زمینه ای باید فعال شود؛ شهر صنعتی ، شهر کشاورزی و یا...


فقدان هماهنگی نخبگان و از هم گسیختگی برنامه ی مدون در شاکله ی تصمیم گیری ، راه را برای شعارهای پر زرق و برق باز می کند ، بدون آن که دستاوردی قابل قبول برای مردم داشته باشد.


بنا به زبانزد  " شتر ، گاو  ، پلنگ " ؛ یکبار برای همیشه باید برنامه ریزان شهرستان رامسر ، چه شهرستانی ، چه استانی و چه ملی و کشوری ؛ باید تکلیف رامسر را روشن کنند. اگر رامسر شهر گردشگری است ، ملاحظات تبدیل کاربری باغ ها که محل در آمد شهرداری ها و دهیاری ها شده و معضل زمین های مردم نجیب ، باید عوض شود. اگر شهر کشاورزی است امکانات لازم صنایع تبدیلی کوچک در آن مهیا شود تا ضمن کار آفرینی ، ارزش افزوده ی محصولات را دو چندان کند. اگر شهر جشنواره ها و همایش هاست ، زیر ساخت های لازم در آن فراهم گردد ، نه آن که سال ها درگیر احداث یک مجموعه ی فرهنگی باشد.


این امر در مقیاس کوچک در باغ معروف سی هکتاری ، معضلی برای شهر شده است. از طرفی این باغ متعلق به شهرداری است و از طرف دیگر ملاحظات میراث فرهنگی در آن مانع هر گونه تغییر ، حتی جزئی شده است و صد البته خود نیز برای آن اقدامی نمی کند. مالکیت برای شهرداری است اما حق ایجاد سرویس بهداشتی برای گردشگران را هم ندارد!! در دولت نهم و دهم میلیاردها تومان هزینه شد تا " باغ ایرانی " یا چهارباغ شکل بگیرد و پس از دولت همه چیز به محاق رفت ، البته که عده ای به نام و نوائی رسیدند.


پیشنهاد روشن این نوشته به همه ی اثر گذاران مدیریت در شهرستان رامسر این است : رامسر را باز تعریف نمایند و تکلیفش را با سند ِ روشن ِ قطعی ِ شفاف ، مشخص نمایند . تا از این رهگذر نام و نان رامسر با مطامع سودجویان تلاقی نکند.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد