ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.

وقتی جواهرده تمام می شود !!

در بارندگی های موسمی اخیر که رامسر به عنوان پر باران ترین اقلیم کشور همواره شاهد آن بوده است. مسیر پر تردد جواهرده ؛ دهکده ی گردشگری بین المللی ، در چند نقطه با ریزش و رانش کوه مسدود شد. 

با اندکی کنکاش در محل های سیل زده ، این نکته به خوبی قابل حصول بود که برداشت غیر اصولی مسیر زیبا و جنگلی جواهرده به منظور « حذف پیچ های خطرناک !!! » ؛ -  عنوانی که با هماهنگی مدیران شهرستان برای خاکریزی طرح توسعه ی فرودگاه رامسر - ؛ باعث زشت و ناهمگون نمودن یکی از زیباترین مسیر های ترددی گردشگری شهرستان شد. 

فقدان توجه  مدیران شهرستان به این مهم که برداشت غیر اصولی خاک و کریه نمودن منظر جاده ی جنگلی جواهرده ، صدمات جبران ناپذیری بر اقلیم منطقه و جذب گردشگر خواهد زد؛ به منظور دست یافتن به فرودگاهی است بین المللی که خود حکایت دیگری بر شهرسازی رامسر وارد کرده است. 

اینک اما ؛ اولین آثار این بی توجهی به اقلیم ؛ خود را نشان داده است و خدا می داند که در آینده ی نه چندان دور ، مسیر به یاد ماندنی جواهرده شاهد تکرار چنین حوادث مشابهی خواهد شد.  

سیل مذکور خبر دیگری را نیز بر زبان ها جاری کرد که اداره ی راه و شهرسازی رامسر ، امکانات لازم برای حل معضلی اینچنینی را ندارد و اگر نبود هماهنگی و همراهی شهرداری رامسر ؛ شاید این امر آزار دهنده به مشکلی بزرگ مبدل می شد. 

 ( جا دارد مسوولین امر از همین امروز به فکر آتیه باشند و دست اداره ی راه و شهرسازی را به گرمی بفشارند و امکانات لازم برای مقابله با حوادث طبیعی ای اینچنین را در اختیارش قرار دهند . 

ترمیم اقلیم این مسیر با کاشت درخت و تعبیه ی آبراه های مورد نیاز به عنوان یک مسکن می تواند از شدت بلایای بعدی بکاهد ، هرچند با وجود نقاط مختلف تخریب شده ، این معضل به زودی بر طرف نخواهد شد. ) 

حکایت جواهرده که نام پر طمطراق « دهکده ی گردشگری بین المللی » را یدک می کشد تنها با همین معضل بسته نشده است. اگر راه باز باشد و مشکلی پیش نیاید تا گردشگران به جواهرده عزیمت کنند مشکلات کلان دیگری وجود دارد که در این معضل گذرا ، نام و نانی برای خود دست و پا کرده اند. 

دریافت عوارضی در وروی جواهرده یکی از شاهکارهای مدیریت این روستاست. شاید تنها روستای کشور است که برای ورود به آن باید عوارض پرداخت کرد !! . اگر این عوارض در قبال ارایه ی خدمتی چون ارایه ی راهنمای گردشگری ، اعطای بسته های فرهنگی ، بهداشتی و ... بود کمی قابل قبول به نظر می رسید. اما دریافت ورودیه با بدترین وضعیت ممکن و بدون ارایه ی هیچ خدمتی ، گردشگران را دچار نوعی یاس و سرخوردگی می کند. 

این پایان ماجرا نیست. وقتی گردشگران از این خوان جواهرده نیز گذشتند ، با چاله های عمیق جاده به مدیریت توانمند روستا در ارایه ی خدمات ، پی خواهند برد. اگر با مهارت در رانندگی به مسیر ادامه دهند ناگهان به ترافیک سنگین ورودی بازار مواجه خواهند شد. ترافیکی که نه به خاطر ازدحام گردشگر بلکه به خاطر سوء مدیریت دهیاری یا با احترام مردم ؛ شهرداری چواهرده !  در آن نقش به سزائی دارد. 

اگر باز به مسیرشان ادامه دادند و از سفر پشیمان نشدند ، در انتهای روستا قرار دارند. جائی که همه ی گردشگران با امید دیدن آبشار آن ، این مسیر را با عشق می پیمایند. آنجاست که متوجه می شوند که جواهرده تمام شد. بدون هیچ منظره و منظری. 

در مسیر برگشت از آبشار و در کل روستا ؛ که جز اعصاب خرد ، هدیه ای به گردشگر داده نشده ، معضلی دیگر جلب توجه می کند. انتظار این است که روستا بافتی روستائی داشته باشد ؛ اما ساخت و سازهای متنوع ؛ آپارتمان سازی ها و پراکندگی نوع معماری ؛ و عدم مدیریت صحیح در بازگشائی معابر ، منظر روستا را آشفته کرده است و گردشگر از این نظر نیز حظی نمی برد. 

اگر گرشگر بخواهد در مکانی استراحت کند ، اولین جای مطمئن در جوار دو مسجد قدیمی حوالی میدان اصلی جواهرده است. و اگر تصمیم به قضای حاجت بگیرد ، معضل دیگر جواهرده نمایان می شود. بجز سرویس بهداشتی ورودی جواهرده که توسط یکی از خیرین احداث شده است ، مدیریت روستا هیچ فکری به حال آن نکرده است. و به ناچار همه به سمت سرویس بهداشتی مسجد سوق داده خواهند شد و چون تولیت مسجد برای این ازدحام گردشگر تدارک سرویس بهداشتی ندیده است و به تعداد کافی نیز چشمه ی بهداشتی تعبیه نشده ؛ بدترین و کثیف ترین مکان دهکده ی گردشگری بین المللی ظاهر می شود.  

خسته از راه و ترافیک ؛ می خواهد از سکوت روستا لذت ببرد که این هم میسر نیست. حضور موتورسواران متعدد و گاهی بی مبالات چنان صدائی در ایام تعطیلات در جو آرام جواهرده بوجود می آورد که شاید خیلی ها را از آمدن پشیمان کند. 

اما گردشگر از هر چه بدی جواهرده که عصبانی شود ؛ از آب و هوای آن لذت بی نهایت خواهد برد. آب و هوائی که در کمتر جای کشور چنین با طراوت و خنک در گرمترین ماه های سال است. 

این عیب ها از دید گردشگران بود که معضل مردم با صفای جواهرده نیز هست . اما چند دغدغه ی دیگر مردم ساکن جواهرده را گردشگران ندارند.

دریافت هزینه ی سالیانه ی عوارض روستا نشینی یکی از این معضلات است. پرداخت عوارض به صرف داشتن خانه و بدون ارائه ی هیچ خدمتی ، یکی از اصلی ترین دغدغه های ساکنین است. عوارض به شهرداری !! پرداخت می شود ؛ اما شهردار!! هیچ گونه ضمانتی در قبال حوادث پیش آمده از جمله سرقت و آتش سوزی ندارد! 

عدم ارایه ی بیلان مبالغ دریافتی از عوارض سالیانه ی روستا نشینی و دریافت وردی از مسافران نیز یکی از سوالات بزرگ ذهن روستا نشینان است. 

و از همه مهمتر نحوه ی انتخاب مدیر روستا ست. علیرغم گذشت چندین سال از مدیریت شهردار جواهرده ! کسی نمی داند که چه کسی و برای چه او را انتخاب کرده است.آیا اگر روستا دهیار دارداز بودجه ی کشوری نیز ارتزاق می کند یا نه؟ درآمد جواهرده ناشی از دریافت عوارض چقدر است ؟ محل مصرف درآمدها کجاست ؟ آن چه مسلم است برای روستائی با آن وسعت خانوار حتما باید انتخابات دهیاری برگزار شود و دهیارباید با انتخاب مردم بر صحنه ی روستا مدیریت نماید. 

سال هاست این معضلات و این سوالات در ذهن پابرجاست و ظاهرا کسی پاسخگو نیست. صبح است و گردشگران و میهمانان شب جواهرده آرام آرام به سمت رامسر حرکت می کنند.اقامت در جواهرده به پایان رسیده است ؛ گلدسته های اشکنه کوه پیداست  و ظاهرا جواهرده تمام شده است.

میهمانی خدا

سخن سردبیر ؛ نشریه ی شماره ی ۹ « ساحل دریا » 

رمضان ماهی است که نام ماه خدا در آن نقش بسته است.  ماه میهمانی خدا. 

در ضیافت الهی همه میهمان هستند و هرکس به قدر فهم و تلاش خود از این خوان گسترده بهره می برد.  

خودسازی از اصلی ترین اهداف ماه مبارک رمضان است. هر آن کس که بهتر و بیشتر به تربیت نفس خویش بپردازد مقرب تر است. البته این امر برای تمام ماه ها و فصل های سال صادق است ؛ اما مزیت این ماه ؛ میزبانی حضرت حق در این وادی است. 

تلاش های بندگان خدا جهت دار به سمت الهی شدن پیش می رود و در اوج بندگی و تضرع ؛ قدر آنان تقدیر می شود. 

همه دل های خود را برای شب های قدر مهیا می کنند و منتظر الطاف الهی در این شب می مانند. شبی که به فرمایش پروردگار کریم قدر و منزلتش از هزار شب برتر و بالاتر است. 

 در این ایام مبارک و نورانی برای خودم و همه ی مردم طلب مغفرت و رحمت از درگاه الهی دارم و امید وارم رحمت واسعه ی او شامل همه ی بندگان مورد وثوقش قرار گیرد. بندگانی که ایمان آوردند ، کار نیک انجام دادند و همدیگر را به صبر و حق دعوت می کنند .

سلامی دوباره

سلامی دوباره عنوان سخن مدیر مسوول و مطلبی است که در اولین نشریه ی اختصاصی « ساحل دریا » مربوط به شهرهای تنکابن و عباس آباد منتشر شده است. به امید تداوم انتشار نشریه ی اختصاصی تنکابن و عباس آباد. 

قلم زدن و قدم زدن در وادی رسانه ی نوشتاری ؛ خاطرات و خطرات خاص خود را دارد. از مهرماه 1390 که نشریه ی « ساحل دریا » منتشر شد تا اینک که نهمین شماره اش در دستان شما خوبان است ؛ بیش از 273 روز می گذرد. 

گسترش محدوده ی تحت پوشش نشریه از خواسته های اولیه ی هیات تحریریه بوده است. هرچند در این مدت ؛ از اخبار منطقه ی تنکابن و عباس آباد نیز مطالب درخوری ارایه شد ؛ اما آمال پدید آورندگان نشریه را پوشش نداد. 

اینک اما با رویکردی نو ؛ « ساحل دریا » با همان شعار پیشین ، آرام و آبی ؛  در دستان مردم تنکابن و عباس آباد خواهد بود. 

به همت دبیر سرویس تنکابن و عباس آباد ؛ نام آشنای عرصه ی خبری و نوشتاری دوست عزیزم حسن فلاح نژاد دلیوند و هیات تحریریه ی علاقه مندش ؛ « ساحل دریا » در این منطقه تولدی دوباره یافت و شکرانه ی این تولد ؛ سلامی دوباره به مردم خوب منطقه است. 

امید است با همراهی و همگامی مردم ، مسوولین ، دست اندرکاران نشریه  و خصوصا اندیشمندان اهل قلم ، در توسعه ی همه جانبه و  متوازن منطقه گام های اساسی برداشته شود. 

تکرار شعار « ساحل دریا » خالی از لطف نیست ؛ « دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید ، ما ساحل دریا را به خانه هایتان می آوریم. » 

به امید روزی که در سرای همه ی شما « ساحل دریا » میهمان باشد.