ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 |
چهارشنبه ۱۷ مهر روز جهانی کودک بود. به همین خاطر مهد کودک سابق پسرم محمد امین که پیش دبستانی میره ؛ ایشان و ما را به جشنی بدین مناسبت در روز جمعه دعوت کرد .
جشن زیبائی بدون هیچ هزینه ی اضافی و با استفاده از امکانات موجود در مهد کودک. تقریبا تمام پدر و مادرهای مهد کودکی ها آمده بودند.فضای مسرت بخشی که چند ساعتی بطول انجامید. در این جشن مطلبی را به خانواده ها دادند که بهانه ی نوشتن شده است. متن زیر بدون هیچ توضیح اضافه ای از آن برگه برایتان درج می شود.
وقتی که بچه بودم
همیشه می گفتی ؛ بازی نکن
بازی کار احمقانه ای است
جای آن کاری یاد بگیر
برای همین من هرگز هیچ بازی ای یاد نگرفتم
و همیشه بازنده بودم
حالا هم که بزرگ شده ام خودم را به باختن می زنم
چون بزرگ هستم
و دیگر برد و باخت برایم مهم نیست
من به بازی ها اهمیت ندادم
اما تو دادی
تو با همین بازی
مرا سوسک کردی
مگس کردی
مرا برده ی خودت کردی
وبعد به من دستور دادی که چه کنم
چون تو بازی را بلد بودی
و نگذاشتی که من هم یاد بگیرم
پس حالا بیا تا آخر بازی کنیم
تو نقش کسی که دستور می دهد
و من نقش کودک احمقی
که فقط گوش می دهد
و همه ی دستورات تو را غلط می فهمد
و کاری را که تو می خواهیخلافش را انجام می دهد
تو هی داد می کشی
من هی می خندم
این فقط یک بازی است
یک بازی کودکانه برای خندیدن
چرا گلویت را پاره می کنی ؟
من باید کارهای احمقانه کنماین فقط یک بازی است
همان بازی که وقتی بچه بودیم
آرزویش را به دلم گذاشتی
وگفتی نکن کار احمقانه ایست
حالا یک چیز دیگر بگو
یک دستور دیگر بده
تا من درست خلافش را انجام دهم
بگو کاری پیدا کن
تا من همه ی عمر بخوابم و هیچ کاری نکنم
بگو خانه را مرتب کن
تا من خانه ات را به آتش بکشم
بگو مودب باش
تا من چشمهایم را ببندم و بمیرم
بگو می خواهی زندگی کنی
تا پدرت را دربیاورم و نگذارم
بگو زود باش
من دلم بازی می خواهد؛ تو چطور ؟
سلام وب خوبی داری به من هم سربزن در ضمن آموزش دریافت گوشی رایگان از اینترنت.
www.sheen.blogsky.com
تبادل لینک هم میکنیم.
سلام وست گرامی من هم شاعر هستم وبعضی شعر های تازه ام را در وبلاگم گذاشته ام خوشحال میشم که دیدن بفرمایید.باتشکر زهرا
با سلام
مقاله شما با عنوان« پول ملی و حذف صفر» در سیاوشون منتشر گردید.
با سپاس از جنابعالی و به امید دیگر مقاله های ارزشمند شما
سلام مهندس مطلب زیبایی بود. عکس محمد امین هم جالب بود.
سلام.
فصل سراسر احساس پاییز و ...
کودکی... کودکی... یادش بخیر!
سلام مهندس
امیدوارم منو بشناسی و یادت باشه
پیدا کردن وبلاگت بهونه ای شد تا این پیغام رو برات بگذارم
لطفا شماره تماس و ایملت رو برام بفرست
قربانت
رضا
سلام مهندس
خوشحالم از اینکه به عنوان یک همشهری با شما اشنا شدم در نظر دارم خدمتی اندک و ناچیز به همه همشهریان عزیزم بنمایم بنده چند سالی است که به اشتغال زایی اینترنتی توجه دارم و معتقدم نباید از این فرصت بدست امده و مدرن در قرن ۲۱ به راحتی گذشت به همین منظور انچه اموخته ام را در قالب یک وبلاگ در اختیار دوستانم قرار میدهم تا همه بتوانند از اینترنت کسب درامد کنند با روزی ۱۰ دقیقه صرف وقت که مزاحم کار کسی هم نمیشود.لطفا وبلاگ من را با نام کسب درامد رایگان برای رامسری های عزیز لینک کنید
http://it24.blogfa.com
حاجی سلام
احوالات شما
انشاالله که خوب باشید
مطلبت جالب بود
خیلی وقته ننوشتی
منتظریم
یاعلی
سلام آقا مهدی.مطالب وبلاگت مثل همیشه بوی تازگی میده .موفق باشی.
مهندس جان ممنون.من هر از چند گاهی سری به سایت شما میزنم و هر دفعه مطلب جالبی از شما میبینم.
موفق و موید باشید
سلام آقا مهدی
وبلاگ خوبی داری .منتظر مطالب جدید شما هستم.
پیروز باد
سلام
سپاس از لطفت.
سلام خواهش می کنم مرسی الان که دیر وقته ولی در اسرع وقت تماس می گیرم
بابت رامسر نوشت و ساحل دریا هم باید بگم فرقی نمی کنه هر دو که یکی است نیست ؟؟؟!!!!
سلام
خوشبختانه یا متاسفانه نیست.
با سپاس