ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.

دست کودکیت را رها مکن

چهارشنبه ۱۷ مهر روز جهانی کودک بود. به همین خاطر مهد کودک سابق پسرم محمد امین که پیش دبستانی میره ؛ ایشان و ما را به جشنی بدین مناسبت در روز جمعه دعوت کرد .

جشن زیبائی بدون هیچ هزینه ی اضافی و با استفاده از امکانات موجود در مهد کودک. تقریبا تمام پدر و مادرهای مهد کودکی ها آمده بودند.فضای مسرت بخشی که چند ساعتی بطول انجامید. در این جشن مطلبی را به خانواده ها دادند که بهانه ی نوشتن شده است. متن زیر بدون هیچ توضیح اضافه ای از آن برگه برایتان درج می شود

 

 

 

هر چه می خواهی زندگی کن ولی 

دست کودکیت را رها مکن

مبادا تنها بمانی.

مبادا دیگر نتوانی سرت را روی شانه ی مادر بگذاری .  

دست کودکیت را رها مکن؛

مبادا دوستانت را از تو بگیرند؛ 

 گل های قالی و خدا را.  

دست کودکیت را رها مکن؛

 که پروانه ها؛ تنها زبان او را می فهمند  

و به سلام او جواب می دهند. ؛

دست کودکیت را رها مکن

مبادا آدم بزرگ شوی . 

 یک آدم بزرگ تنها. 

 مثل همه ی آدم بزرگ ها ؛  

دست کودکیت را رها مکن؛

بگذار همیشه با تو باشد. 

 از سر و کولت بالا برود ؛ شیطنت کند . 

 دست تورا به این سو و آن سو بکشد؛

بگذار برای هر چیز بهانه بگیرد ؛  

برای اسباب بازی ؛ توپ ؛ مهربانی.

بزرگ شدن را دوست داشته باش ولی  

دست کودکیت را رها مکن ؛ 

 که یک روز پشیمان می شوی . مثل همه ی آدم بزرگ ها

 دست کودکیت را رها مکن؛

مبادا لبخند بچه ها را جدی بگیری ؛

مبادا به گریه ی بچه ها بخندی ؛

مبادا دل کودکیت را بشکنی ؛

مبادا کاری کنی که دست تو را رها کند ؛

خیابانها شلوغه ؛ مبادا در رفت و آمد آمد تکراری آدم ها ؛ 

 کودکیت را گم کنی و برای همیشه آدم بزرگ شوی.

هرچقدر می خواهی زندگی کن ولی  

دست کودکیت را رها مکن

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 24 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 10:24 ق.ظ http://setarehayezamini.blogsky.com

بچه که بودیم همش از پدر و مادمون می پرسیم پس کی بزرگ می شیم.اگه غذا مونو کامل بخوریم زودتر بزرگ می شیم ؟اگه به مامان کمک کنیم زودتر بزرگ میشیم ؟
نمی دونم این همه عجله واسه چی بود!
حالا هم که بزرگ شدیم همش حسرت بچگی هامونو می خوریم!
کاش هیچ وقت دست کودکی هامون رو رها نکرده بودیم.

زهرا یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 06:12 ب.ظ http://salamiran2000.blogfa.com/

سلام
شما کتاب گفتگو با کودک درون رو خوندید؟ یا راه هنرمند اثر جولیا کامرون.

سلام
هیچکدوم رو نخوندم

آوای رامسر یکشنبه 17 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:41 ب.ظ

سلام
مرسی از اینکه به ما سر می زنید من که شرمندم قول دادم تماس بگیرم ولی هر وقت که یادم می یاد به خدا دیر وقته واقعا عذر می خواهم از این همه بد قولی.
راستی شما افتخار نمی دید حالا دیگه آن پست خالیه ها؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!! خوشحال می شیم که توسط یکی مثل شما اداره بشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد