ساحل دریا

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.
ساحل دریا

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.

قطب بندی انتخابات ریاست جمهوری 92 - هفته ی دوم خرداد

هفته ی اول خرداد رو به پایان است و تبلیغات انتخاباتی کاندیداها چند روزی است که شروع شده است.


همان طور که در مقاله ی پیشین نوشته شده بود با آمدن اکبر هاشمی رفسنجانی معادلات انتخاباتی دست خوش تغییرات اساسی بود و البته بر اساس پیش بینی ها ؛ با اشاره به سخنان اعضای شورای نگهبان ،  که دور از ذهن نیز نبود ، هاشمی رفسنجانی و مشائی رد صلاحیت شدند.


این بار اما آرایش قبل از ثبت نام هاشمی و خروج مشائی و حذف اصلح ترین فرد از نظر مصباح یزدی ، با حضور پدیده ی نو ظهور سعید جلیلی ترکیب جدیدی در حال شکل گیری باید باشد.


بر اساس یک واقعیت انکار ناپذیر مردم کشور چند معضل را از مشکلات اساسی کشور می دانند و به طور طبیعی به سمتی می روند که کاندیدا دارای شاخصه های حل آن مشکل و یا معضل باشد.


از اساسی ترین معضلات کشور از جنبه ی داخلی ؛ کار آفرینی ، رونق تولید ، کاهش فشار اقتصادی بر دوش مردم و به لحاظ معیار خارجی ؛  حذف تحریم ها ، دور شدن از قطعنامه های سازمان ملل ،  ارتقای سطح روابط خارجی از مهمترین خواسته می باشد.


از میان هشت کاندیداهای احراز صلاحیت شده  ( به ترتیب الفبا ) شانس موفقیت هر کدام به طور جدا گانه بررسی و جمع بندی مطلب در انتها ارایه می شود :


1- غلامعلی حداد عادل


حداد عادل علیرغم داشتن تجربه های موثر خصوصا ریاست قوه ی مقننه ، فاقد جایگاه اجتماعی مد نظر مخاطبان انتخابات است. از نظر مردم حداد عادل نه توانائی حل مشکلات داخلی را دارد نه قابلیت ایجاد مناسبات خارجی در خور .بدین لحاظ از دور گزینه های انتخابی اکثر مردم خارج شده است.


2 - سعید جلیلی

بر خلاف حداد عادل سعید جلیلی فاقد مدیریت های بزرگ و قابل اطمینانی است. مهم ترین سابقه اش مدیریت مسئله ی هسته ای ایران در بعد جهانی است که این امر هم به لحاظ تحریم ها و فشارهای خارجی اثر مثبتی برای او به حساب نمی آید.


تائید صلاحیت جلیلی به لحاظ این که در تعاریف عمومی ، رجل سیاسی محسوب نمی شد برای خیلی ها قابل باور نبود. اما سعید جلیلی یک پشتوانه ی محکم برای خود دارد که اورا به عنوان گزینه های جدی انتخابات مطرح کرده است. طیف وسیعی از بچه های مسجد و هیاتی که در سال 84 دور احمدی نژاد حلقه زده بودند ، اینک جلیلی را جانشین مناسبی می دانند.علاوه بر آن  ملاقات با نوری همدانی  در سفر قم و حمایت اخیر  مصباح یزدی آدرس های نوینی به برخی افراد داده است.


اما سعید جلیلی تا امروز علیرغم حمایت مصباح یزدی و حضور او در بیت نوری همدانی ؛ نتوانسته تاثیر آن چنانی بر رفتار سیاسی جامعه بگذارد.و به لحاظ آماری در رده ی چهارم و یا پنجم قرار می گیرد.


3- محسن رضایی


محسن رضائی علیرغم این که در کل دوران زندگی اش سه بار نامزد انتخابات شده است و حتی یک بار قبل از انتخابات انصراف داده است !! مرد شماره ی یک و پای ثابت انتخابات ریاست جمهوری و ناکام از این انتخابات لقب گرفته است.


مهم ترین اشتباه سیاسی رضائی همان انصرافش بود که در دید عامه ی مردم و نخبگان ، او از قامت یک فرد مقتدر نزول کرده است. وی علی رغم اصرار بر داشتن برنامه به طور خوشبینانه در رده ی پنجم تا هفتم قرار خواهد گرفت.


4- حسن روحانی


به لحاظ شاخصه های مورد خواست مردم در بعد داخلی و خارجی ، گزینه ی برتر کاندیداهای موجود است.هم تجربه ی مدیریت داخلی دارد هم در عرصه ی بین المللی وجهه ی قابل قبولی دارد.


پشتوانه ی حزبی و گروهی اعتدال گرایان هر دو جناح موثر اصول گرائی و اصلاح طلبی از شاخصه ها ی احتمال موفقیت اوست.


در محافل و مجالس حرف نخست کاندیداهای مورد قبول است و چهره ی اعتدال گرای او و پشتوانه ی حمایت نامحسوس هاشمی از او ؛ وی را به گزینه ی اول انتخابات مبدل کرده است.



5- محمدرضا عارف


عارف با آن که در دولت اصلاحات حضور داشته و به طور طبیعی گزینه ی آن ها باید محسوب می شد ، اما نه کاریزمای مناسبی دارد و نه توانسته طیف هم فکر را همراه خود کند.


در خوشبینانه ترین وضعیت پیش بینی انصراف او به نفع حسن روحانی در اذهان شکل گرفته است ؛ در غیر این صورت و احتمال موفقیتش در رتبه ی شش یا هفت قرار دارد.


6-محمدباقر قالیباف


قالیباف به هرجا و هر نهادی که پای گذاشت ، نشان داد مدیر توان مندی در آن حیطه است. کار در نیروی انتظامی ، پلیس و کارهای اجرائی موفقیت آمیز او در شهرداری تهران ، اورا از بقیه متمایز کرده است.


قالیباف در عرصه های بین المللی اما بردی ندارد و حضور او به عنوان یکی از هشت شهردار برتر جهان کمک کمی به وجهه ی خارجی او نکرده است.


اصول گرایان و اصلاح طلبان به دیده ی تردید به او می نگرند و اما وعده های اجرائی و عمل شده او ، او را به مرد قدرتمند رویاهای سامان دهی به وضع فلاکت بار کشور مبدل کرده است.


او در نظر سنجی ها رقیب حسن روحانی و در طراز هم در حال رسیدن به زمان انتخابات هستند.


7-علی اکبر ولایتی


بر خلاف قالیباف ، ولایتی چهره ی بین المللی و قابل قبولی است و باز در همین مقایسه به لحاظ اجرائی  از قالیباف عقب تر است. در این مقایسه دو گانه نکته ی دیگری هم نهفته است و آن اعتماد طیفی از اصول گرایان و اصلاح طلبان به ولایتی است.


با اشاره به این رویکرد و این که ولایتی نامی است که در ذهن مردم حک شده است ، گزینه ی سوم انتخابات در این مرحله ولایتی است.


8_ محمد غرضی


غرضی گزینه ای است که  باور به تائید خود نداشت. با آن که او چند دوره وزیر بود اما هیچ گاه در قامت یک مدیر توان مند و یا رجل سیاسی ظهور نکرد. بدین لحاظ بدون برنامه و بدون پیش بینی وارد گردونه ی انتخابات شده است و احتمال کار تشکیلاتی و موفقیتش در حد صفر است و آخرین گزینه ی منتخب 24 خرداد تا امروز می باشد.


جمع بندی تحلیل رفتاری مردم


با اشاره به نکات مختصر یاد شده به ترتیب زیر برای کاندیداها پیش بینی موفقیت می شود: حسن روحانی ، محمد باقر قالیباف ، علی اکبر ولایتی ، سعید جلیلی  ، محسن رضائی ، محمد رضا عارف ، غلام علی حداد عادل و محمد غرضی.


البته این تحلیل تا این هفته ی انتخابات است و به طور طبیعی با جریان سازی کاندیداها ممکن است رفتار عام مردم دست خوش تغییرات گردد.


در هر انتخابی به طور طبیعی حدود 20 در صد شرکت ندارند و در همین حدود هم مشارکت حتمی دارند ؛ جریان سازی انتخابات برای 60 درصد دیگر که به رای خاکستری ها معرفند می تواند میدان بازی را به نفع کاندیداهای صحنه گردان تغییر دهد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد